ماهان جونم ماهان جونم، تا این لحظه: 16 سال و 5 ماه و 13 روز سن داره
آیهان منآیهان من، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 17 روز سن داره

ماهانی وآیهانی قند و نبات

نذر ماهان برای نوکری امام حسین

بیا برادر زینب به خانه برگردیم                      بگو به راه بلدها شبانه برگردیم تمام غصه دنیا نشسته بر قلبم                    نگشته دیر، بیا از میانه برگردیم برای آنکه به هجر تو مبتلا نشوم                   بیا پرستوی جانم به لانه برگردیم سفیر تو که نوشته میا به کوفه حسین          بگوبه قافله ، با این بهانه ...
20 آبان 1392

یه روز سیندرلایی و کزت واری برا ما...

  عید قربان مباااااااااااااااااااارک این روزها ...چه با عظمتند..موسی به طور میرود.. فاطمه به خانه ی علی ....ابراهیم با اسماعیل به قربانگاه ...محمد با علی به غدیر...مهدی زهرا به عرفات و حسین.....با همه داراییش و هستیش به کربلا............ عجیب بوی اجابت دعا می آید...ملتمس دعای خیر و خالصانه همه دوستان بزرگوارمان هستیم.... ماهانی خوشگلم ،،دیروز یه روز سیندلایی براهممون بود ،، و برخلاف  تعطیلی های همیشه که  سعی میکنیم حداقل یه ساعت بیشتر از روزهای دیگه تو رختخواب بمونیم از طلوع صبح و صدای زنگ تلفن برا نماز صبح بیدار شدیم و شروع بکار کردیم و تو فاصله اینکه من نون تازه برا صبحونه بگیرم و صبحونه و چای آماده کردم&nb...
14 آبان 1392

سفر به جلفا...

سلام دوستای گل و مهربونم که همدم لحظه های شاد و گاها غمگینمون هستین و سلام به ماهان عزیزم هر وقت که بتونه خودش این پست رو بخونه ممنون بابت همه مهربونیهای دوستان گلم که برا پست قبلی غمگین شدن و دعا کردند و فاتحه خوندن،این پست  شاد رو به خواست دوستان گلم میزارم که حال و هوامون بابت پست قبلی عوض شه،که البته برا همین بابتم خونواده گل و مهربونم این برنامه ریزی و مسافرت کوتاه رو تدارک دیدن ،،حالا اگه ریا نشه و  الان ملتفت شدین که من چقدرررررررررررررررررررر برا خونوادم مهم و عزیز و دوست داشتنیم بریم سر اصل مطلب: با وجود اینکه پنجشنبه عصر یه کلاس خییییییییییییییلی خیییییییییییلی واجبی داشتم،نگاری میدونه چه کلاسی تا آبجی سیما اینا او...
14 آبان 1392

تشکر ویژه از یه دوست خوب و مهربون...

سلام ماهان جونم و دوستای مهربونم این پست یه تشکر ویژه از دوست خوب و مهربونم ناهید جونمه که حسابی سورپرایزم کرده بود و تو وب خودش برا من و ماهانی یه جشن تولد توپ  گرفته..فدای تک تک این دوستای مهربون وبیم بشم که اینهمه هوامونو دارن و خوشیهامون و ناراحتیهامون براشون مهمه..دوستون دارم ،ناهید جونم بازم مرسی و یه دنیا تشکر..همیشه دلت شاد باشه .. . سورپرایزرو واستون میزارم ... تولدتون مباااااااااااااااااااااااارک......... می خواین بفهمین تولد کیه؟ بیاین به ادامه مطلب » ادامه مطلب :       سلام به همه دوستان گلم امروز رفتم تو وب یکی از دوستان گلم آیسان جون وماهان جون پسر خ...
14 آبان 1392

صعود به پله آبشار

 جمعه گذشته یه جمعه دبش و با حال برا هممون مخصوصا این ریزه میزه ها اللخصوص برا ماهان جونم بود،، با برنامه شب گذشته  و همراهی  خونواده آبجی سیما و آبجی فاطی  به پارکی که چندتا پست قبلی  گفتم  جدید کشفش کردیم و هنو به افتتحاحیش مونده بودو ما رفتیم  به افتضاح کشوندیمش ،، رفتیم و صبحونه رو تو یه آلاچیق خوشگل که اطرافش پر از گلهای الوان بود خوردیم و  با اینکه مسیر آسفالت شده داشت اما از اونجایی که ما خونوادگی ورزشکار و کوهنورد هستیم   ترجیح دادیم  بیشتر مسیر رو یعنی حدود 2700 متر کوهنوردی کردیم و از طریق کوه و کمر   به پله آبشار رسیدیم و بماند که چه ادا و اطفاری از خود در وکردیم و ...
7 آبان 1392

خداحافظی..

 خداحافظی سخته ولی مجبورم...  ماهانی جونم ،دوستای مهربونم  من دارم میرم!!!!!!!!!!!،، کجا؟؟؟؟؟؟  با روحیه ای که از من میشناسید ..خودتون حدس بزنید... 1-    با همسری به هم زدم و قهر میرم خونه بابام... 2-    از اداره اخراج شدم میرم خونه نشین شم و تریپ افسردگی بگیرم 3-    خدای نکرده،خدای نکرده یه مریضی دارم دیگه رفتنی شدم... 4-    کلا عطایش را به لقایش بخشیدم و میرم اونور آب....... 5-    گزینه ای دیگر در کار است/؟؟؟؟؟؟     هر هر هر . . . دارم میرم ماموریت  شیراز، مشهد ،،ماهان جونم فدات بشم که...
7 آبان 1392

یه جمعه دیگه وکوه پیمایی

یه صبح جمعه دل انگیز دیگه به خواست  نور چشممان ماهان جون  که وجودش آرامش ابدیست ،،وبرنامه رفتن به کوه پیمایی صبح جمعه به اتفاق هم  والبته ادای نذر من برا ثنا جونم که یه چادر برا نمازخونه امامزاده بود........   عزیز دلم ،،اخم هـای تــــــو...   بــالا تـرین لذت دُنیـــاست برایم....   ای که تَمام لـوس شدن هـایت دنیایییییییییییییییست  برای مَــن!!   "دوستت دارم" طوری “خاص” که دیگران نمیتوانند،،،،،        کـوتـاه مـی گـویـم دوسـتت دار م ام ا !!!!!!!!!!!!!!!     &nb...
21 مهر 1392

کوهنوردی(عون ابن علی)ماهان جون

 جمعه هفته پیش  من  آماده شدم که به کلاس برم همسری و ماهانی ام آماده بودن یا به استخر برن یا کوه نوردی ،کلی ام اف مییومدن که بعضیامیرن کلاس سختشون میشه ما میریم کوهنوردی خوشبحالمون میشه منم با اینکه دلم میخواست برم کوهنوردی ولی کلاسم که جبرانی هفته پیش که  کنسلش کرده بودم واجبتر بود اما کلی همسری رو سفارش کردم که از ماهانی حسابی عکس بگیره و اینم نتیجه تلاشهای همسری جون و کوهنوردی ماهانمه الهـــــــــــــــــــــــــــــــی مامان فداااااااااااااااااااااااااااااااااااااای این کوهنوررررررررررررررررررررررررد خوشگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگل با اون موهای سیخ سیخی دلبر که دایی ابولفظلت زحمت آرایشگاهو برات ...
15 مهر 1392

بوی ماه مهر....

  دلت که گرفته باشد ،،،صدای ترانه که هیچ ...با صدای دست فروش دوره گرد هم گریه میکنی..... آخ خدای من،،،،،،،، ماهان جونم نمی دونی  امروز چقدر ملََسَم،،ترش ترش برا خاطره بد امروزم و شیرین شیرین برا اولین روز تحصیلی تو با لباس فرمت،،اصلا همه روزهای شیرینم ملسن،،،ملسن چون یه جای کار میلنگه... یادش بخیر چه ذوق و شوقی برای اول مهر هر سال و مدرسه رفتن های خودم داشتم با لباس و کیف نو ،...عزیز دلم  امسال اول مهر چقدر زیباتر میشد با لباس فرمی که امروز برای اولین بار تنت کردی و حسابی دلبر شدی  اگر اول مهر ،، سالگرد اون تصادف وحشتناک و فوت خونوادم نبود....نمیدونم بخاطر دوازدهمین سالگرد از دست دادن خونواده ام باید ناراحت باشم ...
1 مهر 1392
1734 0 104 ادامه مطلب