سه تیر
من از این پنجره ی رو به تو ای خورشیدم . بر تن قاصدک خوش خبری .میفرستم صد بوسه ارزویم اینست:صبحت از اندیشه دنیا خالی ماهان جانم،،عزیزتر از هر کسم،،همین یه ساعتی که از آخرین دیدارمون گذشته به اندازه یکسال دلتنگت شدم ...امروز سوم تیر و سومین روزیه که من و بابایی تصمیم گرفتیم این دو ماه باقیمونده تا شروع فصل درس و مدرسه رو تو خونه بمونی و بچگی کنی و مجبور نشی هر روز هر روز پا به پای من از خواب شیرینت بزنی و به مهد بری تا ایشالله یه سال تحصیلی پر انرژی رو شروع کنی ...بابت این همه سال که از شش ماهگی مجبور شدی مثل من و بابا شش صبح بیدار بشی برات ناراحتم اما عزیز دلم دوست دارم درک کنی که اینا همش بخاطر تو نازنینم و آی...
نویسنده :
مامانی نازگلا
9:27