شب یلدا و تولد شو شو جون
وای خدای من چه بدشانسی کلی مطلب خوشگل برا یلدا نوشته بودم کلی ام برا خودم ذوق کرده بودددددم. اومدم که پستش کنم برق یه لحظه قطع شد و همه مطالبم پرید الانم چون کلی کار دارم ضمنا مثال مار گزیده و ریسمان سیاه و سفید شدم مطالبی که یادمه رو فوری مینویسم..اول اینکه خدارو شکر شب بسیار عالی بود و باهم و در کنار هم خیلی خوش گذشت... مخصو.صا برا ماهان عزیزم که با دختر خاله هاش سنا و سارینا تو برنامه جشن یلدای مهدشون شرکت داشتن و حسابی براشون خوش گذشته بود و شعری رو که قبل از یلدا با هم تمرین داشتیم رو باهم اجرا کرده بودن ...که شعرشون این بود دست دست دست می زنیم ...
نویسنده :
مامانی نازگلا
11:46