دلخوشیهای این روزهایمان...
دلخوشیهای این روزهایمان... من در خواب شیرین بعد از ظهر ،پس از التماس های فراوان برای ماهان جان که اجازه بده نیم ساعت کپه مرگم رو بذارم....
ماهان خان: مامان..... بنده :: هوم
مامااااااااااااااااان..... هووووووووم
مـــــــــامــــــــــــــــــــــــــــــــــــان.....هاااااااااااااااااااااااان
مامان خانوم تنبل خان، رفوزه ،بچه بد ،،هان چیه به بچه میگی،، من از کی باید این حرفا رو یاد بگیرم از تو که همش خوابی یا همش بجای بعله،جانم،عزیزم،فدات بشم،قربون چشات بشم،فدای قد و بالات بشم میگی هااااااااااااااااااان اونم با چه درازی
من: 
راس میگی گلم ببخشید عزیز دلم ،فدات بشم،قربون چشای نازت بشم،فدای قد و بالات بشم ،،جون دلم 
مامانی پاشو ببین اگه من دختر میشدم ،،خوشگل بودم یا الان که پسرم...
قربون اون قد و بالات بشم که همش سر وسایل آرایشی من ور میری و حسابی خودتو رنگین کمون میکنی..شدیدم به پنکیک و رژ و کرم علاقه داری و منو با مصرف بیجات بیچاره کردی..
حدس میزنی این الان چیه؟؟؟؟
زیاد به خودت زحمت نده این آرنج بابایی که گازش گرفتیم 
از بزرگترین تفریحات این روزهامون کج کشتی و یار کشی کردن برا قلقلک نفری که تنها میمونه و البته گاز گرفتن همدیگه بعد دور هم نشستن و تعداد دندونای خراب و سالم رو از رو جای گاز گرفتن شمردنه
البته فک نکنی بابات اینقدرام مظلومه ها دست من بدتر از دست بابایی جونه ولی بخاطر حفظ شئونات اسلامی عکسشو نمی زارممعمولا شما و بابایی علیه من توطئه میکنین و قلقلکم میدین یا گازم میگیرین
حمللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللله.....
اینم کار گروهی کلاسیتون که کلی پزشو به من میدی و کلی بابتش برات جایزه گرفتم..
و اما....عصر رمضان و تابستانهایمان برای خلاصی از دست گرما و عطش که کار هر روزمون شده:
نه انگاری اینجوری افاقه نمیکنه...
بازم بنده خانومی به خرج داده و شئونات را در مورد حذف عکسهای خودم به خرج دادم
البت در هم فکری و اغتشاش برای ورود همسری جون و استقبال از ایشون با آب شرکت فعال داشتم
و حمام آفتاب پدر و پسر..منم که هیچی دیگه عکاس صحنه...
ای خدای مهربون تو که میبینی ما از کمترین امکانات چه استفاده هایی میکنیم ،،یه حیاط بزرگتر و امکانات بیشتر زودی به ما برسون ،قول میدیم بیشتر به کار ببندیم و در راه رضای تو و خوشنودی این بچه تلاش کنیم... باشه خدای مهربون...بااااااااااااااااااشه...
ماهانی برو حالشو ببر بابا مامان آنتیکی داریاااااااااااااااااااا
..ولی یه بارو میارزه که ریسک کنی ها از من گفتن
بس که داد زدم ایسان این شکلی شدم
