اولین های ماهان جان
اولین بار که احساس کردم تو فرشته کوچولوی من،به خواست خدای مهربون تو وجوم بوجود اومدی:فروردین سال 86 بود
.اولین آزمایش و جواب مثبت به تاریخ 2/3/86 بود.
شنبه ٣ آذر سال ١٣٨٦ ساعت ١١:٤٠ صبح سرد و برفی به دنیا اومدی و به زندگیم گرما بخشیدی
هنگام تولد فقط دو کیلو و پونصد گرم وزن کوچولوت بود
بیست و هشت روز بعد از تولدت اولین حموم زندگیت رو تو سینک حموم بیمارستان انجام دادی
عکس اولین حمومتو ندارم گلم چون تو بیمارستان بود این اولین حمومت تو خونه است
فدات بشه مامانی که دوش آب اونقد متعجبت کرده بود که هنگ کرده بودی
چهل و سه روزگیت اولین ناخنهای درازتو کوتاه کردم و البته قبلش خاله سیما همون ناخن اولتو که میخواست کوتاه کنه انگشت نازتو زخمی کرده بود،من کلی بابتش گریه کردم
اولین مسافرتت ،عروسی عمو بهمن و بعد دختر عمه فرزانه تو چهار ماهگیت بود که به مراغه و تهران رفتیم و تو کلی خسته و کوفته شده بودی و همش می خوابیدی
عزیز دل مامانی عروسی عموبهمن اینقدی بود...جوجوی من
هفت ماهگیت اولین بار تا لب آشپزخونه و اتاق خواب می تونستی بری
شش ماهگیت بخاطر اینکه مرخصی زایمان مامانی تموم شده بود اولین بار ازم جدا شدی و به مهد رفتی
اینم اولین مناسبت مراسم عید تو مهد کودک
اسم اولین مربی زندگیت خانم گوی گوز بود که خودشم بچه دار نمی شد برا همین گاهی لپاتو همچین ماچ یا گاز میگرفت که چند روز لپات قرمز بودند گاهی هم یه بشگونکی ازت می گرفت
اولین جیشی که گفتی نه ماهگیت بود،خودت میرفتی دم سرویس و محکم به در می زدی یعنی جیش داری
جونم برات بگه که اولین دندونت تو روزای اولین تولدت خودشو نشون داد و حسابی منو خاله فاطمه خوشحال شد یم ،چون تا اون روز فکر میکردیم نعمت دندون داشتن رو نداری و دندون در نمی یاری
اولین تولدت رو هم تو مهد،هم تو خونه مامانی من،و هم تو خونه عمه فرحت گرفتیم،نیس که ما ندید بدید بودیم
اولین بار تو عشقم به تبعیت از سنا جون منو آیسان صدا کردی که سنا خودش کشفش کرده بود ،نه مامانی
اولین رنگ عشقت زرد رنگ بود و و هنوزم هست .
اینم لباسهای زرد رنگی که خودت انتخابشون کردی
اولین لغت نامه نی نی گونت هم این بود که به جای جیش دارم می گفتی اندو بادی دارم که الانشم نمیدونم این کلمه چه ربطی به جیش داشت
اولین سفر زیارتیت محرم سال ٨٧ به مشهد و چهل روز بعدم به سوریه بود
اولین سفر خارجیتم توی دو سالگی همراه بابایی و مامانی ترکیه بود .
.
.
.
اولین روزیم که به اداره بردمت ،روی مبل اتاق مهمان ریاست خوابیدی و اونجا رو به جیش خودت منور کردی چقد من و همکارم زحمت کشیدیم که اونجا رو تمیز کنیم
اینا اولین سه چرخه هات هستن
اینم اولین دوچرخه ماهی جونم که شوهر عمه اش علی آقا زحمتشو کشیده بود
مامانی فدات شه همه اولین باراتو