ماهان جونم ماهان جونم، تا این لحظه: 16 سال و 5 ماه و 5 روز سن داره
آیهان منآیهان من، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 9 روز سن داره

ماهانی وآیهانی قند و نبات

اندر احوالات ما

1393/11/25 9:27
885 بازدید
اشتراک گذاری

واااااااااااااااااای خدای من اینجا چقد عوض شده ه ه ه سوتتعجب

وب چقد با حاااااااااااااال شده...تعجب

بزنم به تیر و تخته ،بچه ها ماشالله چقد بزرگ شدنبوس

دلتنگ همتون شده بودم،اصلا دلتنگ ایران و ایرانی شده بودمگریهگریه

.

.

.

.

.

.الکی مثلا من خارج بودمخندونکخندونک

این الکیام الکی الکی مد شدناااااخندونک

سلاااااااااااااااام دوستای خوب و نازم ،سلام گل پسر قشنگم،بوسبوسفدای دلتنگیا و نگرانیای تک تکتون عزیزانمبوسمرسی ناهید مهربونم که هیچوقت فراموشمون نمیکنیبوسواقعیت اولا سرم به مراسمات پدر شوهرم بند بود نکه شهرستانن هر هفته میرفتیم میومدیم،بعدشم امتحاناتم بود..اععععععععععع امتحاناتمو گل کاشتم راضیراضیزیباجشناین نگارم همش  بیست بیسته،منم  بیست دارم اما 15،17 هم نمرن خبخندونکزبانامتحانات ماهان جونمم بود،، رقابت سطح استانی داشتن که گل پسر نازنینم ممتاز شده بودتشویقتشویقتشویقبوسبوسفدای هوش و زکاوتش بشم که به خودم رفتهخندونکگل پسری نازنینم حالش خوبه خوبه جز یه سرماخوردگی مختصر بوسدرس و مشقش عالیه،از مدرسه که میرسه اولین کارش تکالیفشه بوسو مهمترین علت غیبتمون نداشتن نت میباشد که به حول و قوه الهی و سخاوت دوستان با جمع آوری مقادیری کمکهای نقدی و انسان دوستانه بزودی این مشکل حل خواهد شد..شماره حسابم براتون میزارم که تا اینجا زحمت نکشین شخصا تشریف بیارین................الکی مثلا من خیلی براتون مهمممممممممخندهخندهچون با گوشی میام نمیتونم براتون کامنت بزارم فعلا اما سرکی بهتون میزنم و خوشحال میشم از خوشیاتون،همتونو میبوسم ..در امان خدا باشینبوسبوس

پسندها (4)

نظرات (15)

مامان ناهید
25 بهمن 93 9:32
مامان ناهید
25 بهمن 93 9:33
سلاااااااااااااااااااااااااااااام به روی ماهت خوبید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ یعنمی اون بالا من زبونم بند اومده بود از تهجب مجبور شدم با شکلک باهات حرف بزنم
مامان ناهید
25 بهمن 93 9:36
نمی دونی چقدر خوشحال شدم هرروز میومدم ولی خبری ازت نبود خیلی غصه م گرفته بود جات خالیه تورو خدا حضورتو گرم کن چرا این شکلی شده مگه اداره تون نت نداره بابا بگو به روزش کنه الان دوره پیشرفت هست نه پس رفت اییییییییییییییییییش این چه اداره ایه که شما دارید بیا اداره خودمون کار کن دیگه
مامان ناهید
25 بهمن 93 9:37
بهتون تبریک میگم موفقیتهاتونو فدای شما وماهان ممتازم بشم بی دلیل نبوده شما غیبت داشتید مشغول درس خواندن وممتاز شدن بودید آفرین واقعآ ماهانی به خودت رفته
مامان ناهید
25 بهمن 93 9:41
انشالله از این بعد دیگه بیای نت چون نمی تونیم بیشتر از این جای خالیتو حس کنیم فدااااااااااات بشم ایسان جونم آیسان جون دیروز یه دوست جدید به اسم آیسان برام کامنت گذاشته بود نمی دونی چقدر ذوق کردم فکر کردم خودتی وقتی دیدم درخواست لینک داده وادرسشو دیدم فهمیدم شما نیستید اما اون اسم بهم آرامش داد با اینکه سنش کم بود یه دختر کوچولو بازم احساس خوبی بهم می داد ماهان جونو ببوس سلام کل خانواد را هم برسون دیگه نبینم بری خارجااااااااااااا
مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
25 بهمن 93 11:59
یههههههههههههههووووووووووووو من اینبار اولین کسی بودم که کامنت گذاشتم وبعد ساعتی که اومدم بازم اولین کسی بودم که اومدم ببینم بازم خبری هست ایسان جون بازم مارا بی خبر نذاری ا باشه گلم؟
بابا و مامان
26 بهمن 93 3:53
سلام عزیزم تبریک می گم موفقیتتاتون را ایشالاه روز به روز موفقتر از روز قبل باشید
بابا و مامان
26 بهمن 93 3:54
ایشالاه به زودی نتتون وصل شه و با پستهای پر انرژی بر گردید
مامان
27 بهمن 93 2:28
سلام ایسان جونممممممممم. کجایی بانو حسابی دلمون برات تنگولیده بود. نی نی وبلاگ بدون شما ها صفا نداره. خوشحالم که موفقیتهاتون بسیوووووررررر چشم گیر بوده. روی ماهتونو میبوسم
مامان امیرعلی
29 بهمن 93 11:13
سلام عزیزم دلم برات تنگ شده بود ، خوب شد اومدی خدا را شکر که همه خوبین
مامان فاطمه
2 اسفند 93 19:00
سلام به روی ماهتون ای وااااای دلمون گرفت کجاها بودی خانوم خوبه حالتون خوبه خدارو شکر با خبرای خوش اومدی عزیزم پس چرا شماره حسابتو ندادی من برات پول بریزم . . . . . .الکی مثلا خیلی وضع مالیم خوبه
niloofar
3 اسفند 93 10:13
آفریننننننننننننننننننننننننننننننننننننن ننه آیسان زرنگ و پسر باهوشش
مامان آنا
3 اسفند 93 12:31
سلام آیسان جون،خوبین،خیلی وقته نبودین دلتنگتون شده بودیم
مامان آنا
3 اسفند 93 12:32
خوشحالم از موفقیتهاتون،دلتون شاد شااااد
مامان پارسا
4 اسفند 93 10:18
من بعد از مدت ها اومدم پس شما هم مدت ها نبودین؟؟ امروز به همه دوستام سر زدم می بینم که فقط من تنبل نشدم بلکه اکثریت به درد من گرفتارن خیلی خوشحال شدم