کارمند کوچولوی مامان
یه وقتهایی بود که پسر گلم ماهان جان ،حوصله مهد رو نداشت و یا به عللی مثلا سم پاشی مهدشون تعطیل بود، البته بعضی موقع هام مامانی کارش تو اداره طول میکشید ، اونوقت ماهانی جونم باید با مامانش به اداره می اومد.. دیگه اونقدری این اتفاق افتاده بود که همکارام کارمند کوچولو صدا ت می کردند.البته تو هم حسابی با وجدان کاری ، کار می کردیااااگاهی هم حقوقتو که شکلات و تنقلات بود و پیش پیش از همکارام میگرفتیا شیطون
...شایدم برا اینکه عاشق اداره منی ،شکموووووووو
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی