کارت بازی
آرزویم این است که بهاری بشود روز و شبت
که ببارد به تمام رخ تو بارش شادی و شعف
و من از دور ببینم که پر از لبخند است چشم و دنیا و دلت . . .
سلاااااااااااااام به ماه پسر نااااااز و همه دوستای مهربون و عزیز و مهمونای خوبمون،گاه و بیگاه همتون سرشار از خوشی و لذت و تشکر ویژه از دوستانی که برا آرامش روح آوینا کوچولو و خونوادش و همه کشته شدگان حادثه تلخ سقوط هواپیما دعا کردن ..
الان نوشت::::مامان امیر حسین جونم فدایی داری اون رمز قلفتو بده با هیچ رمزی باز نمیشه که نمیشه
ماهان عزیزززم،، جونم بگه برات از این چند روزه که،حسابی خاک به سرم کردی و جون نداشته از سایز سی و هشتمو گرفتی الان با ارفاق 26 هم نمیشم بس که ازم انرژی میگیری و مجبورم میکنی از وقتی از اداره میرسم تا وقتی بابایی از سر کار برمیگرده یه ریز باهات بازی و بپر بپر کنم.. والااااااااضافه کاری طول این هفته بابایی که قراره تا 15 شهریور هم طول بکشه و بنابه اجبار حتی پنج شنبه و جمعه ها هم تو اداره اونم تا 9 شب هست،تو رو بیشتر به طرف من کشونده و بیشتر از پیش همه وقت و انرژیممو پای تو میزارم که مبادا از حضور کمرنگ بابایی برنجی.((قابل توجه آینده ماهان خان و عیال مربوطه:همچین مامانی بودم من..خدا بیامرزتمممم..حیف شدمااااا))..هر چند تو هم نامردی نمیکنی و هر بلایی که دوست داری سرم میاری،اونقدر با بازیهای مختلف ازم کار میکشی که بی رمق میشم و خدا خدا میکنم باباییت زودتر خونه برسهشبم که سرمو میزارم رو بالشت مث لنگه دمپایی که به گربه بچسبه،،همچین خواب میچسبههههههههههنصف شبا هم که انگار کوکت کردن دقیق وسط خواب شیرینم بیدار میشی و هزار دفعه میگی مامان.مامااان.آآآآآآب ،آب،آب تا هر وقتم که پاشم برات آب نیارم این کلمه رو اونقد میگی که تا صبح خواب آب و چشمه و دریا رو میبینم..دیگه به این کلمه آلرژی پیدا کردم..چن شب پیش که اتفاقا هم طول روز کلی خستم کرده بودی و نصفه شبم بیدارم کردی که بهت آب بدم..شاکی شدم که ماهان چه وضعیه مگه من الطلوع نباید برم اداره کوفتی ،تو که بیدار شدی برو از یخچال آبتو بخور دیگه..برگشتی میگی مگه تو مامانم نیستی،مگه تو منو بدنیا نیاوردی،باید فکر اینجاهاشم میکردی دیگه...با خودم گفتم اععععععععععععع خدایاااااااااا این بچه همش شیش سالشه یا شصت سالششششششش..این وقت ازدواجش برسه چه حرفهایی میزنههههه..هیچی دیگه ملتفت شدم حق با اوشونه و وظیفه منه که نصفه شبا آب براش بیارمخدا رو صد هزار مرتبه شکر که فعلا نت خونمونم قطعه شوشو این قسمتو نمیتونه بخونه که هر روز هر روزم مجبورم میکنی برات رشوه،نمکی ، کرانچی و.ماشین کوکی و کارت بازی و....بخرم تا چند قدم لطف کنی و با من برا خرید و کلاس و .. بیایاین مدته قدر بابایی رو بیشتر از همیشه فهمیدم و به خودم قول شرف دادم دیگه اذیتش نکنم،الان میفهمم چقد در حق بابایی بدی کردم و اون چه نعمتی برا زندگیمونه.. خدا ازم بگذره دیگه چنان وقتم پر پر با تو بودنه که این مدت حتی نشده یه شکار عکسم ازت بکنم و تو وبت بزارم،حتی جمعه که مجبورم کردی شهربازی یکی از فروشگاهها بریم و حسابی مفلسم کردی کلی بازی و شادی کردی و بعد خارج شدن از اونجا برگشتی میگی مامان یعنی کیف کردما یه عکسم ازم نگرفتی که تمرکزم به هم بریزهمن یادم میاد تا وقتی دیپلم گرفتم اصلا تمرکز نداشتم یه بارم به ننه بابام اعتراض نکردم..آهان..یکی از بازیها و سرگرمیهای هر روزت..البته هر روزمووووون،، کارت بازی و خرید هر روزه کارته و اینجوریه که پشت کارتها رو میچینی رو زمین و نوبتی رو کارتها میزنیم و هر کارتی که برگرده یعنی اون کارتو برنده شدیم ،هر کسی هم بیشتر کارت جمع کنه نوع بازی بعدی رو اون مشخص میکنه که البته ما این قانونو حذف کردیم چون،ببری ،ببازی فقط خودت انتخاب میکنی که بازی بعدی یه جور بازی من درآوردی ..که نه تو درآوردی از نوع تنیس معلق رو هواست بازی کنیم تا جونم درآد..این چندتا عکسم دیشب بعد بازی از کارتهات گرفتم که طبق معمول بعد بازی رفتی بخوابی و من باید اسباب بازیها و کارتهاتو جمع میکردم
تا امروز 167 تا کارت داری و امروزم قراره یه بسته دیگه برات بخرم و بیام خونه ،،دیگه جزو وظایف این هفتم شده
قربونت بشم ماهانی که حسابیم غیرتی هستی و این دو تا کارتو اصلا دوست نداری و میگی بی ادبا نکردن یه لباس مناسب تنشون کننهر وقتم این کارتا به من برسه میگی مامان چون تو خانومی این کارتها برا تو حساب نمیشه
عاشق شخصیتهای این کارتها هستی و این دو تا ماشین که میگی یکی برا منه و یکی برا خودت
دوست داشتن تنها چیزیه که نوبتی نیست ، پس خارج از نوبت دوستت دارم .....