ماهان جونم ماهان جونم، تا این لحظه: 16 سال و 5 ماه و 6 روز سن داره
آیهان منآیهان من، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 10 روز سن داره

ماهانی وآیهانی قند و نبات

تعبیر یه خواب بد

1393/4/12 10:09
677 بازدید
اشتراک گذاری

م ا ه ا ن  جا ن م  د و س ت ت  دا ر م  از  ت ه ت ه  دل مممممممممممممم...

پس از یاد گرفتن نام تو ، پس از دوستت دارم

به چه می نازد الفبا ؟...!!!!!!!!!

چه خواب پریشو نی بود ..نفسم بند اومده بود،..تو داشتی از دستم سر می خوردی و به چاه میافتادی...فریاد میزدی و اسممو صدا میزدی،اما من حتی جرات نفس کشیدن و پلک زدنم نداشتم....گریهگریهبا ضربه ای که با دو دستم به سرم کوبیدم از خواب پریدم،با صدای یا ابولفظل، بابایی هم از خواب پرید و دستامو که هنوز به سرم بود رو آزاد کرد خطاتا صبح این پهلو و اون پهلو شدم دستتو گرفتم تو دستمو و تا صبح بوس بارونت کردم ،، فکرشم برام شکنجه آوره...از صبح تا ظهر که بیام پیشت همش صلوات و دعا میخوندم و هر چند دیقه یه بار زنگ میزدم و حالتو جویا میشدم...ظهرم بستنی گرفتم و اومدم پیشت..همش مراقب بودم که اتفاقی برات نیفته،عصری که با هم برا وقت گذرونی تا غروب و افطار به پارک میرفتیم برات توپ و بیسگوئیت گرفتم...تو مسیر همش شیطونی میکردی و توپ رو این ور اونور شوت میکردی که توپت رفت زیر چرخ یه ماشین ،تو هم اصرار داشتی که الا و بلا باید توپتو درآریم.. بابایی یه سنگ کوچولو برداشت تا بندازه به توپه حرکت کنه و بیاد بیرون، غافل از اینکه تو از اون ور ماشین خم شدی سنگه خورد رو صورتت و یه کوچولو پوستت قرمز شد..تو همون خیابون داشتم خودکشی میکردم که بابایی چرا حواسش نبود و سنگه به تو خورد و....یه دعوای اساسی،کچلروزمون خراب شدقهر ..منم تو رو برداشتم و اومدیم خونه آجی سیما که یه نمه حال ندار بود،حالشو بپرسیمغمگینپیش هر کی میرسیدی سریع صورتتو نشون میدادی که بابام با سنگ زده و آبروی طفلی بابایی رو بردیخجالتخستهتازه ده دیقه بود رسیده بودیم اونجا دیدم شوهر خواهرم دست تو و سارینا رو گرفته و گوش سنا دختر خودشم گرفته و پله ها رو میاره بالا و داره دعواتون میکنه،داشتم آماده میشدم که کاسه کوسه رو سر اون بیچاره بشکنم،دیدم رنگش عین گچ سفید شده ..گویا تو خیابون توپتو ول کرده بودی و سه تایی دنبالش بدو بدو میکردین که یه ماشین با چه سرعتی سر میرسه و کم مونده بود که فاجعه به بار بیاد..ترسوکچل

قربون شکل ماهت بشم مامانی چقد  دلمو میلرزونی ،حتی یادآوریش برام عذاب آورهخطا...قبل افطار اومدیم تو خونه دیدیم هنوز بابایی خونه نیومده ،غافل از اینکه طبقه بالا بود،دو تایی کلی غیبتشو کردیم و قند تو دلم آب میشد که بلاخره اومدی سمت من خندونکراضیتوهم   خوشحال بودی و میگفتی خوب شد با بابایی دعوا کردی قهر شد رفت خونه باباش از این به بعد دو تایی زندگی میکنیم،و حسابی به خودمون خوش میگذرونیم دیگم لازم نیست بابت هر چی از بابایی اجازه بگیریمتعجبسوای شوخی،هر چی بهت توضیح میدادم که کار بابایی عمدی نبود به کتت نرفت که نرفت و میگفتی دیگه بابایی رو دوستش نداریدلخوردم افطار بابایی از طبقه بالا اومد وبگذریم که چقد دو تایی کنف شدیمسبززبان بغلت کرد و حسابی بوست کرد و ازت معذرت خواست، تو هم در آن واحد بخشیدیش وچنان  خودتو بهش لوس کردی که بیا و ببین..تعجباین وسط سر من بی کلاه موند و قهر با باباییغمناک..اومددم قلقلکت دادم و داشتیم با هم بازی میکردیم و از سر و کول هم بالا میرفتیم و  بهت غر میزدم که چرا به این زودی بابایی رو بخشیدی که النگوم گیر کرد به دستت و یه زره از گوشت ناخنتو برداشتخستهگریهگریهقربون اشکات بشم که چقد گریه کردی و با هام قهر کردی و میگفتی امروز حسابی اذیتت کردیم..هزار بار به سر و صورت خودم زدم و به خودم بد و بیراه و  نفرین کردم ،هر بارم که میگفتم الهی این النگوها رو سر خاکم بیاری،میگفتی ایشاللهغمگینعـــــــــــه واااااا ننه یه خدایی نکرده ای ،چیزیییییییییی خخخخخخخخخخ هر چی نباشه من مادرتم !!خندونکزبانتا وقتیم بخوابی هر کاری کردم نزاشتی یه دو تا ماچت کنم و ماچام تو حلقم مونددددو پوسیدغمناکاما وقتی خواب رفتی برات اسپند دود کردم و اومدم بغلت خوابیدم و هزارتا بوست کردم و هزار بار گفتم الهی کور میشدم که زخمیت کردم ..میدونم تا خوب شدن زخمت هر روز باید برات رشوه بگیرم و پاچه خواریتو کنم...اما ماهان عزیزم خوشحالم که تعبیر اون خواب وحشتناک اینجوری شد...آرامخوشحالم که خدا حواسش به من و تو و بابایی و زندگیمون هست..خدایا بابت امروز و دیروزت هم شکررررررررررمحبتمحبتمحبت

خدایا !!
من چیزی نمیبینم ، آینده پنهان است !
ولی آسوده ام ، چون تو را می بینم و تو همه چیز را . . .مراقب دردونه منم باش..

پسندها (7)

نظرات (54)

niloofar
12 تیر 93 11:01
خدا خیلیییییی بهتون رحم کرده. این همه حادثه تو یه روز واقعا زیاده. تا این بچه ها بیان بزرگ شن دل مادر طفلی آب میشه. خدا خودش حفظشون کنه. کاش یه صدقه ای چیزی کنار بذاری آیسان جون
مامانی نازگلا
پاسخ
آره نیلو جونم،صب کن ایشالله ارغوان جون بیاد ببین چه دلشوره هایی میکشی بابتش... چشم عزیز دلم حتما
مامان عرفان
12 تیر 93 11:27
آيسان جونم گندت بزنه با اين خواب ديدنت برا بچه .
مامانی نازگلا
پاسخ
الان این سر ریز شدن احساساتت تو حلقم یعنی
مامان عرفان
12 تیر 93 11:32
الهي ماهان جووووووووووون خاله برات بميره كه مامان و بابات اينقد تو رو اذيت ميكنن. يكيش بچه را با سنگ ميزنه و چش و چالشو در مياره . يكيش با النگوش ميزنه دست بچه رو از بيخ درمياره . ميگم ماهان جون هيچ پدر و مادري حتي با بچه سرراهيش هم اين كار ها رو نميكنه كه اين پدر و مادرت با تو ميكنن . خخخخخخخخخخخخخخخخ (طرح دو به هم زني )
مامانی نازگلا
پاسخ
عه واااااااااااا خاک به گور جفتمون با این رفاقت فابریکیمونعجب نامردی تووووووووووووو
مامان عرفان
12 تیر 93 11:33
آيسان تا تو باشي از اين خوابها ديدن نفرمايي .
مامان عرفان
12 تیر 93 11:34
آيسان حالا كه اينجور خوابهاي بد بد واسه ماهان جون ميبيني به نظر من اصلا نخوابي بهتره .
مامانی نازگلا
پاسخ
آره خب اینم فکریه باشه از امروز میرم تو فاز شبگردی
مامان
13 تیر 93 1:33
قربونت بشم آیسان با احساسم....مثل همیشه زیبا مینویسی از احساسات زیبای مادرانه ت...
مامانی نازگلا
پاسخ
خدا نکنه گلم،وجود دوستاییبا احساس و لطیفی مثل شما به آدم انرژی میده فدات شم
مامان
13 تیر 93 1:34
وای چه خوابی،طفلی آیسانم چی کشیدی...
مامانی نازگلا
پاسخ
خدایی سوای همه شوخیها تو دلم آشوب بود تا صبحم شب بشه
مامان
13 تیر 93 1:35
خدا رو شکر که اون روز ختم به خیر شد.... خدا همیشه پشت و پناهتون باشه الهی...
مامانی نازگلا
پاسخ
قربون دوست با محبتم بشم..ممنووووووووووووووووون
مامان هانا و آریا
13 تیر 93 6:57
خدارو شکر بخیر گذشت عزیزم خدا خودش همه فرشته های کوچولو رو حفظ کنه
مامانی نازگلا
پاسخ
آره خدا رو شکر ایشاللههههههههههههههه
مامان هانا و آریا
13 تیر 93 6:59
حتمااا اسپند دود کن عزیزمم صدقه هممم ماهان جون چشم نخوره یه موقع خدا نکرده
مامانی نازگلا
پاسخ
قربونت برم عزیزم،ممنون محبتهات..رو چشم
دلسارا
14 تیر 93 2:16
غصه ام گرفت با این پست ... خاله جون فقط یه خواب بوده ..حالا دیدی چه خوبه میگن خواب زن چپه ؟
مامانی نازگلا
پاسخ
قربونت برم سارا جونم،چه عجبا خانوم خانوما دلسا جونمون چطورن؟ببوس روی ماهشو عزیزم
مامان کارن
14 تیر 93 12:00
چه خواب وحشتناکی خدا رو شکر که به اون دوتا زخم کوچولو ختم شده - خدا خودش نگهداره گل پسرمونه یه بوووووووس گنده واسه ماهانی قند و نبات
مامانی نازگلا
پاسخ
آره عزیزم خدا رو شکر که اینجوری به خیر شد قربونت عزیزمـــــــــــــــــــــی
مامان کارن
14 تیر 93 12:01
چنان بابایی رو دعوا کرده انگار عمدی زده بچه رو- په کی بیاد خودتو دعوا کنه گوشت دست بچه رو کندی
مامانی نازگلا
پاسخ
خخخخخخخخخخخ من نه که مامانم کلا اخم و تخم و کتکهای من از بهشت اومده،در مورد کتک و اخم و تخم بابایی ها جایی چیزی نیومده..حداقل من یکی که ندیدم
سمانه(مامان سروش)
14 تیر 93 17:15
اونجا چه خبره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ هی وای من خوبین الان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مامانی نازگلا
پاسخ
سلام سمانه جون... خدا رو شکر ختم به خیر شد..تشکر عزیز دلم خوبیم
سمانه(مامان سروش)
14 تیر 93 17:17
خداروشکر به خیر گذشت ببینم بلا چقد دل آقای پدر و سوزوندی که خدا اون زخم آخری و گذاشت تو کاست ها؟!!!!!!!!!!!!!!!
مامانی نازگلا
پاسخ
هههههههههههههههه خخخخخخخخخخخخخخخخ آه شوشستان چه بگیر بود و چه زودم گرفتطفلی ماهانم
سمانه(مامان سروش)
14 تیر 93 17:19
ماهان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ یعنی عایا تو هی گفتی ... اونم گفت ایشالا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ یعنی عایا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مامانی نازگلا
پاسخ
آله خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ..سمانه من واقعا مامان سر راهیم عایاااااابه نظرت الان؟؟؟
ناهید مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
15 تیر 93 2:25
سلام عزیزم آیسانی دختر گندت نزنه خواب قطع بود بیای از این خوابای بد ببینی ببینم افطاری چه خورده بودی هاااااااااااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مامانی نازگلا
پاسخ
سلام ناهید جوووونم جوووونمممممممم...افطاااااااری،،افطاری،،افطاری آش رشته خورده بودم خخخخخخخخخخخخسنگینه نه؟؟؟
ناهید مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
15 تیر 93 2:27
آخ که شما هم لنگه خودم خوابات تعبیر داره بعضی وقتها دلم می خواد خوابام بدون تعبیر باشه ولی کاریش نمیشه کرد باید با صدقه دفعش کرد
مامانی نازگلا
پاسخ
دیگه بمیرمم برا بچم خواب نمیبینم که عمراااااااااااا
ناهید مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
15 تیر 93 2:28
خدارا شکر که به خیر گذشت واتفاق بدتری نیفتاد البته که خدا همیشه همراه بنده های خوب خودش هست
مامانی نازگلا
پاسخ
بله الحمدالله..قربونت برم بنده های خوبشو دقیقا با من بودی دیگه ناهیدم نه؟؟؟!!منوچهرو که نبوودی که عایا؟؟؟
ناهید مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
15 تیر 93 2:29
آخی فدای ماهانی بشم چه روز بدی بود دختر لطف کن دیگه از این خوابا نبینیااااااا با شکم پر نخواب خوب
مامانی نازگلا
پاسخ
خدا نکنه گلمممممممممممم باشه قول مردونه
ناهید مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
15 تیر 93 2:31
آخه ماهانی تقصیر بابا چیه تقصیر این مامان مهربانت هست که از این خوابا می بینه انشالله دیگه هیچ وقت حتی به دستت خراشی هم نیفته بووووووووس
مامانی نازگلا
پاسخ
عه وااااااااااااااااا..ناهیدممممممممممممممممم..تو الان موضعتو مشخص کن ببینم دوستی یا دشمن اونوخ عایا؟؟
مامان ریحانه
15 تیر 93 8:43
...وای آیسااااااااان جووون.خدا به خیر کنه
مامان ریحانه
15 تیر 93 8:44
واقعا هم که دعاها و صلواتها از بدیها و بلاها دورمون میکنه،خدا رو شکر که ماهان اتفاق بدتری بهش نیفتاد عزیزم
مامانی نازگلا
پاسخ
بله واقعا....خدا رو شکررررررر
مامان ریحانه
15 تیر 93 8:45
ای بابا و مامان بی احتیاط..عجب دوستی خاله خرسی دارین شما با بچه
مامانی نازگلا
پاسخ
همش تقصیر اون خواب بده..ما کلا گردن نمیگیریم بی گناهیم
مامان ریحانه
15 تیر 93 8:46
کنف شدنت تو حلقم آیسی 38 مد سایز نحیف و رنجور
مامانی نازگلا
پاسخ
نامرررررررررررررررردددددددددددددد..اییییییییییششششششششش
مامان ریحانه
15 تیر 93 8:48
همه روزاتون عاری از غم و بلا..گلمممممممممم..تنتون سلامت..ماهان جونم بوووووووووس
مامانی نازگلا
پاسخ
فدا مداتمممممممممممممممممممممم عزیز دلم ..میسی
مامان ریحانه
15 تیر 93 8:48
ای خدای من عجب ناله نفرینی به خودت کردی و پسملی هم ایشالله ایشاللهشو میرسوند..طفلی آیسان سی و هشتم
مامانی نازگلا
پاسخ
...خخخخخخ دیگه بچه دلش خنک نمیشد که
مامان ناهید
15 تیر 93 12:42
عه عه عه عه ..احساس کردم یه کم غرور انگیز شدیبرا اینکه یه کم غرورتون کم بشه منظورم بنده های خوب جمع خانوادگی بود
مامانی نازگلا
پاسخ
خخخخخخخخخخخخخخخ خوبه خدا رو شکر ناهیدی جونم منم جزو خونوادم دیگه
مامان ناهید
15 تیر 93 12:43
مادربست مخلص شماییم دشمن چیه نه شما بگید بهم میاد عآیاااااااااااااااا
مامانی نازگلا
پاسخ
عهههههههههههههههه وا این حرفو من گفتم عایااااااااااااا؟؟؟!!استغفرالله..استغفرالله
مامان ناهید
15 تیر 93 12:46
ای دختر ببین آش رشته.......... گفتیااااااااا دلم کشید افطار امروزم مشخص شد خخخخخخخخخ ولی می ترسم منم بخورم شب خواب بد ببینم
مامانی نازگلا
پاسخ
هههههههههه قربونت برم ناهیدم که هوس کردی..اما اون که میگن هر کی بخوره پای لرزشم میشینه خربزستااااااااااا
عمه ناهید
15 تیر 93 14:32
سلام عزیزم شما خوبید ممنون گلم انشالله فردا پس فردا که رفتم پیششون با خبرا وعکسهای تازه میام ممنون که سر زدید
مامانی نازگلا
پاسخ
سلام ناهید خوبمایشالله..منتظریم
مامان پریسا
16 تیر 93 9:07
سلام ایسان جون باز هم معرفت شما گلم. ممنون که بهم سر زدی این روزا کلا وب زده شدم خیلی کم میام اینجا هر چند دلم خیلی میخواد بیشتر بیام
مامانی نازگلا
پاسخ
سلام مامان پریسای گلم خواهش میکنم عزیزم..وای خدای من شما دیگه چرااااا؟؟این روزا هیشکی دل و دماغ وبو نداره
مامان پریسا
16 تیر 93 9:08
واییییی چه خوابی تصور دیدن همچین خوابی هم ادمو میلرزونه
مامان پریسا
16 تیر 93 9:11
ای بابا عجب اتفاقاتی باور کن میترسم تا اخر پست رو بخونم
مامانی نازگلا
پاسخ
ای قربونت برم نه بابا بخون ..کلی سانسورش کردم و قابل رویت و خوندنه
مامان پریسا
16 تیر 93 9:16
خدا رو شکر بالاخره اون روز تموم شد
مامانی نازگلا
پاسخ
آره خدا رو شکر به خیر گذشت
بابا و مامان
16 تیر 93 18:18
خصوصی عزیزم
مامانی نازگلا
پاسخ
قلبووووووووووووووونتتتتت..قلبونت
بابا و مامان
16 تیر 93 18:41
خدا را شکر که مشکلی نبوده به خیر گذشت ایشالاه همیشه سلامت باشی عزیزم عزیز دلم صدقه هر روز یادت نره
مامانی نازگلا
پاسخ
فدات بشم ممنونننننننننننننننن..چشممممممممممممم گلم
بابا و مامان
16 تیر 93 18:43
طفلی بابایی، ایسان جان چیزی که عوض داره گله نداره تا شما باشی دیگه بابای را الکی دعوا نکنی
مامانی نازگلا
پاسخ
اوفیاااااااااا..الان کلی شرمندم از کارم خخخخخخخخ
بابا و مامان
16 تیر 93 18:45
وای ماهان جون این چه حرفیه دلت میاد مامان به این گلی و مهربونیعزیز دلم همیشه سالم و سلامت باشیفدای دل مامان گل و مهربون
مامانی نازگلا
پاسخ
ای آجی من من همش میگم از من برا این بچه ننه بشو از این بچه برا من آبی گرم نمیشه شنما بگین نه.. قربونت برم عزیزم..خدا نکنه
مامان عرفان
17 تیر 93 9:55
تا تو باشي ديگه از اين خوابها نبيني واسه بچه .
مامانی نازگلا
پاسخ
خخخخخخخخخخخخخ من تسلییییییییییییییم
مامان عرفان
17 تیر 93 9:57
اي واي آيسان چرا شما ها دوتايي افتادين به جون اين بچه ؟؟؟ يكيتون دعواش ميكنيد . يكيتون سنگسارش ميكنيد . اين چه وضعيه عاخه ؟؟؟
مامانی نازگلا
پاسخ
عه وااااااااااااا..چه حرفیه دختر الانه که ستاد بحران اجتماعی و دخالت در امور خانواده سر برسه
مامان عرفان
17 تیر 93 9:58
ميگم ماهان ، خاله بيا بچه ي خودم باش . داداش عرفان شو . خودم قربون صدقه ات ميرم . ( طرح ايجاد نفاق بين خانواده )
مامانی نازگلا
پاسخ
دو بهمممممممممممم زن...طرح ایجاد نفاق افکن..بچه گول زن...نارفیق
مامان عرفان
17 تیر 93 10:00
اما آيسان جونم از شوخي بگذريم خدا خيلي رححححححححم كرده كه سنگ به چشم ماهان نخورده .
مامانی نازگلا
پاسخ
وای خدای من آره بخدااااا
مامان عرفان
17 تیر 93 10:01
تو هم با النگووووووووووهات به بچه آسيب رسوندي ؟؟؟؟؟؟؟؟؟/ اي بابا . الهي خاله بميره برات ماهان جوووونم
مامانی نازگلا
پاسخ
آره خاک به گووووووووووورم خدا نکنه خاله جونم،خوب شدم الانش
مامان عرفان
17 تیر 93 10:02
اگه به جاي النگو دستبند ميخريدي بچه اذيت نميشد . لطفا در خريدت دقت كن .
مامانی نازگلا
پاسخ
ای قربون آدم دل گنده ه ه این وامت که در میاد بده میزارم رو پول النگوهام عوضش میکنم
مامان ناهید
17 تیر 93 10:54
سلام آیسان جونی پَ شما گجایید خبری ازتون نیست دلمون هزار راه رفت انشالله هرکجا که باشید سلامت باشید می بوسمتون
مامانی نازگلا
پاسخ
سلام ناهید گلمممممممممممم..سرگرمم عزیز دلم از یه طرفم دل ضعفه و سر درد روزه داری ام..زودی با یه پست دبش میام
♥بابایی و مامانی♥
17 تیر 93 12:10
سلام ایسان جونم به من نگو بی وفا به خدا اصلا حس ندارم بیام نتولی همیشه به یادتونم ودوستون دارم نماز وروزه هات قبول باشه دوست خوبم التماس دعا...
مامانی نازگلا
پاسخ
سلاااااااااااام لیلا جونممممممممممم..عزیزمییییییییییییییی ممنون عبادتهای شمام قبول حق گلم
♥بابایی و مامانی♥
17 تیر 93 12:11
الهی قربون گل پسری برم که انقدر خدا بهش رحم کرده انشاا.. همیشه تنتون سالم باشه وبه حق همین ماه عزیز هیچ ارزویی براتون آرزو نمونه وهمیشه درکنار هم شادو سلامت باشید
مامانی نازگلا
پاسخ
خدا نکنه عزیز دلم ای قربونت برم چه دعای خوبی..ایشالله
مامان بچه ها
17 تیر 93 12:15
آخه اينم خواب كه توببني آيسان جون مو به تن من سيخ شد
مامانی نازگلا
پاسخ
اععععععععععععع..شرمندم گلممممممممممم..کاریه که شده
مامان بچه ها
17 تیر 93 12:17
خدا رو شكر كه بخير گذشته حالا بگو نكنه افطار يا سحر خيلي خودتو تحويل گرفتي با شكم سنگين خوابيدي كه از اين خواباي بد ديدي
مامانی نازگلا
پاسخ
آره خب فک کنم از آش حسابی سیردار شب قبلش بوده خخخخخخخخخخخ
مامان بچه ها
17 تیر 93 12:20
خدا خودش نگه دار بچه هاست آيسان جوني ولي كمتر از اين خوابا ببين مامانيخواب ببين داري پسرتو داماد ميكني مثلا
مامانی نازگلا
پاسخ
ای جااااااااااااااااااان دلمممممممممممم ..چه خوشگلللللللللل
مامان امیرعلی
22 تیر 93 8:40
وای چه روز بدی مثل کابوس می مونه حتما صدقه رد می کردی خداراشکر به خیر گذشته
مامانی نازگلا
پاسخ
آره عزیز دلم.خدا رو شکر که گذشت و تموم شد
حباب
25 تیر 93 15:54
باز که تو غیبت زد ....کجاااااای؟؟؟؟
مامانی نازگلا
پاسخ
خخخخخخخخخخخ کلاسای مختلف میرما مثلا سرم شلوغه خب