ثنای دردونمون تولدت مبارک...
سلام و احترام محضر همه دوستان مهربون و گلللللللللم و ماهان قند و نبااااااااتم، ععععععععععععععععع دوستان این پست پایین عجب ترکونده خدااااایی،همه شاعر شدن،اوناییم که شاعر نشدن یحتمل یه فشاری به مغزشون وارد کردن ،من یه پست شعر خوانی میزارم از همتون دعوت میکنم بیاین با هم شعر از خودمون در وکنیم خخخخخخخخخهر چیم فی البداهه به روح و روانتون خطور کرد بگین که با حالتر و رویاییترم هست برگردیم به پست اصلی و تولد ثنا جونی با تم سیندرلا..
پنج شنبه تولد خواهرزادهم ثنا جون بود،با اینکه دم عیدی کلی کار تو خونه و اداره رو سرم ریخته و وقت سر خاروندنم ندارم ..((.هههههههه از شعر خونیام معلومه خخخخ)) چن روز پیش با حرف ثنا بانو که بنده رو مخاطب قرار داد و گفت ::آیسانی آآآآآآآآآآی ازت بدم میاد که برا تولد پسرت تم میزاری برا من و سارینا نه،احساساتم جریحه دار شد((دوستان زحمت نکشن احساساتم تو حلق خودم)) و چنان آی رو گفت که تصمیم گرفتم سیندرلا رو برا تولدش تم قرار بدم..تقریبا همه کارارم خرده خرده انجام دادم،پنج شنبه صبح که تو اداره ناظر امتحان پره انترنی بودم تازه یادم افتاد کیک نگفتمبرا همین از سر جلسه پیچوندم و به اتاقم برگشتم تا تلفنی سفارش بدم.از اونجاییم که حراست همه جا رادار گذاشته بود که مبادا دانشجویی خیال تقلب به سرش نزنه و موبایل سر جلسه نیاره،به سختی شماره بهترین قنادی شهرو گرفتم و چون نباید تمرکز دانشجوهای محترم به هم نمیخورد خیلی آروم به مسئول سفارش ،،کیک سیندرلا رو گفتم ..آقاهه شاکی بود خانم تلی سفارش نمیگیریم و منم از رو نرفتم که من مشتری دایمم کدم دارم مدیریت گفته برا من موردی نداره تلفنی سفارش بدم و اینا..دست آخرم گفتم اگه سیندرلا سه دختر باشه بهتره و تم تولدمون سه دختره..تا ظهر سر پا بودم و ظهرم رفتم خونه آجی سیما و کمک دست سیما جون برا قسمت خوشمزه تولدعصری رفتم قنادی برا تحویل کیک هر چی قسمت سفارشا رو دید زدم از کیک سیندرلا خبری نبود که نبود بجاش اسم من برچسب کیکی بود که روش شکل سه بچه ناقلا بودرفتم پیش مسئول و گفتم پ کیک من کوووو اونوخ عایاااااااا؟؟؟پرسید شماااا؟؟؟گفتم سیندرلااااااافک کرد سیندرلای شکیبم!!!!!!!!!گفت چه سیندرلایی خانوم..شما گفتین سه بچه صداتونم اصلا واضح نبوددد،گفتم اگه صدام واضح نبود حدسی سه بچه زدی رو کیک،تممونو خراب کردیبعد کلی جر و بحث،کلی خم و راست شده ژاپنی وار معذرت خواهی کردن.. یه کیکم با دختر توت فرنگی رو ،رونویسی کردن ..حالا با چه رویی برگشتم خونه خدا میدونه،طفلی ثنا منتظر کیک سیندرلا بودثنا جونی اولش کمی اخماش تو هم رفت قربونش برم بعد به خاطر اینکه من خیلی ناراحت و عصبی بودم ،گره ابروهاش باز کرد و کلی شاد شد..
این پله ها رو تا آخر که میرفتی میرسیدی به کفشای خود سیندرلامون من دیگه فاز عکسم نبود بخاطر کیک هردنبیر عکس گرفتم ،بعضی عکسا رو ندارم،اگه بعدا از کسی پیدا کردم تکمیل میکنم پستو
اینم خود سیندرلامون
سارینام که فقط وقت گیر میاورد میرفت سر وقت خوشمزه ها لب و لوچشووووو
از قسمت خوشمزه هاش همین دو عکس تو دست و بالمه فعلا،میز شام شامل:سالاد فصل،سالاد مکزیکی،اسپارگونی،خورشت فسنجون، چلو خورشت ودسر آلورا با کاستر بود،چقدم خوشمزه،هیچ رحمی هم به سایز نحیفمان نکردیم خخخخخخخخ
یکعدد نمونه بارز آیسان نادددددددددددم بخاطر کیک و ثنای دلخورررر
ثنا:این کجاش شبیه سیندرلاست عایا خانوم آیسان هاااااااااااان؟؟؟!!
ماهان:ثنا خانوم لوس نشیاااااااا..مامانم طفلی امروز رئیس بوده کلی خسته شده تو اداره،مامانت میرفت سفارش میداد خبنمیخوای کیکمونو برداریم بریم..احححححححححححمامان بیا بریم خونمووون
ثنا:نه خدایی خیلیم خوشگله ،فک میکنیم دختر توت فرنگیم مهمون تولدمون بودهبیاین کیکو ببریم
قلللللبونت بلم ثنا جونیدوستان این رختخوابا رو من برا سیسمونی ثنا درست کرده بودم با کمک همسلی جونم با مرواریدم روشو نوشته بودم، آفرین ندالم مــــــــــــــــــــن عایاااااااااااا؟؟
قسمت چربی سوزی هم طبق معمول برقرار شد ،گفتم خدای نکرده وب تو خطر نیفته ،از آقایون و قسمت چربی سوزی عکس نزاشتم،ولی خودتون تصور فرمائید خخخخخخخخ
باران بیاید یا نیاید ،
خاطرت باشد یا نباشد ،
من
خیس
از
یاد...توام
ثنا جونم تولدت مبارک عزیز دللللللللللللللللم