ماهان جونم ماهان جونم، تا این لحظه: 16 سال و 5 ماه و 13 روز سن داره
آیهان منآیهان من، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 17 روز سن داره

ماهانی وآیهانی قند و نبات

قرو قااااااااااااااااااطی.........

1392/12/25 11:30
3,050 بازدید
اشتراک گذاری

دوستت دارم”پریشان شانه میخواهی چه کار ؟
دام بگذاری اسیرم،،، دانه میخواهی چه کار ؟
تا ابد دور تو میگردم،، بسوزان عشق کن
ای که شاعر سوختی ،،پروانه میخواهی چه کار ؟

داداش ابولفظل گلـــــــــــــــــــــــــــم تولددددددددددددددددت مبااااااااااااارک،الهی هر چه شادی سهم من تو دنیاست مال تو باشد،،تو که شاد باشی من هم شاد شاااااااااااااااااااادم.:123::84:

خنده های تـــو
                          آرزوهـــای مـن انـد

                   بخــند تا برآورده شوند  تمام آرزوهایــــــــــــــــــــــــم..:194:

هوراهوراهوراهوراهوراهوراهوراهوراهوراهوراهوراهوراهورا

دیروز عصر همراه ماهان جونی برای کاری به مدرسه ده سال پیش من رفته بودیم،،آآآآآآآآآآآآآآآآآآآخ که یادش بخیرررررررررررررر:75:روزای مدرسه عجب روزای تکرار نشدنیست........چه روزهایی که مدرسه و خونه رو میپیچوندیم و میرفتیم پی اللی تللی...اصلا باورم نمیشد همون مدرسه ده سال پیش با همون مدیر با چادر ساده که انگار مال همون ده سال پیش بود با مقنعه که تا بالای ابروهاش کشیده و از پایین تا بالای چانه اش که اونوقتها دور از چشمش بهش  مدیر متواضی الاضلاع  میگفتیم و با دیدنش نیشمون ناخداگاه باز میشد حتی اگه تنبیهی بدنبال داشت..:154: و خانم سپاسی ،مسئول دفتر چاق و تنبل که نای حرکت نداشتشیطان.چقد اونروزا برا اینکه مدارک  تحصیلاتمو از بین ببرم آتیش میسوزوندم و ترقه از زیر در اتاق معاونت به اتاق پرت میکردم که به خیال خودم فایلها آتیش بگیره و مدارک از بین بره وهمش به خودم میگفتم مدارک جرمم که از بین بره صالح بشم و از اول دخمر خوب و درس خون میشم:417:اما زهی خیال باطلللللللللل...نیشخند:163:برا ماهان خیلی جالب بود از اینکه به کلاسمون ریاضی یک بردمش و روی تخته سیاه برای اولین بار گچ گرفت دستش و روی تخته با هم یادگاری نوشتیم،،باهم عکس یادگاری گرفتیم.........وای خدای من چن سال پیش که یه فیلم از تلویزیون پخش میشد که بعد از ده سال دوستان هم کلاسی دور هم جمع میشدن به من و دوستام انگیزه داده بود تاده سال دیگه  دور هم جمع بشیم...........کسی نبود اما من دورادور از بعضیاشون خبر داشتم از فرزانه که بخاطر فقر و دو خواهر معلولش زن یه پیرمرد یه چشم شده بود....از پریسا که خودشو تو همون دوران نوجوانی اسیر عشق خیابانی و پسر معتاد کرد،،،از مهدیه که به اصرار پدرش زن پسر عمویش شد و رقیه شاگرد اول کلاس دختر مظلوم و آرامی که سر امتحان حسابان که دنبالش رفتم تا با هم به دبیرستان بریم با قیافه متفاوتش روبرو شدم،قیافه ای که انگار سیبلای پر پشتشو باد برده و ابروهای شیطانی که هیچ تغییری در مظلومیتش نداده بود،  بیرون اومد و گفت که دیشب عقد کنونش بوده و شوهرش اجازه شرکت در امتحان و ادامه تحصیل رو نمیده......مولود که بخاطر زیبایی بی نظیرش چنان مغرور و متکبر بود که دوبار ازدواج با ثروتمندترین و با اسم و رسم ترین مردان شهرم خوشبختش نکرد و الان با 26 سال سن دوبار مهر طلاق به شناسنامه دارد............اما همه دختران هم عصرم ناموفق نبودن..من و ملیحه و آتوسا و رویا تو جمع دوستانمون موفق بودیم هم درس خوندیم هم کار کردیم هم با چشم باز شریک زندگیمونو انتخاب کردیم..خدا رو شکر بابت این نعمت ها...شکر بابت توجه و الطاف خدا....بچه ها یادتان بخیررررررررررر...:183:

من پشت همین نیمکت ته کلاس مینشستم ،،بر خلاف قد و قوارم ..چون ته کلاس حسابی خوش میگذشتتتتتتتتتتتتتتتتتتت.خخخخخخخخخخخخخ:319:

آخـــــــــــــــــــــــــــــــــی..خدای من چقد از پشت این پنجره ها وقتی دیر میرسیدیم میپاییدیم که خانم اسماعیلی ناظممون تو سالن نباشه و بدو بدو میرفتیم سر کلاس:326:

لبخندلبخندخیال باطلخیال باطلخیال باطلخیال باطلخیال باطلخیال باطلخیال باطلخیال باطلخیال باطلخیال باطلخیال باطلخیال باطلخیال باطلخیال باطلخیال باطلخیال باطلخیال باطلخیال باطلخیال باطلخیال باطل

از هر چه بگذریم برد تراختور خوشتر هستتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت............دمت گرم تراختور محبوب که قهرمان جام حذفی شدی و دیروزم از الهلال عربستان که مدعی بود و چقدر هزینه برا بازیکنان اروپاییش کرده بود دلمونو با بردت شیرین کردی و من سر شرط برد تراختور با همکارا نهارو  برنده شدم:80::97:

خالی از لطف نیست این کامنت زیبا رو اینجا بزارم یه شعر از بیهنری مقیم کرمان که هفته گذشته تراختور تو شهرشون از مس کرمان برد و قهرمان شد تو نظرات برام شعر گذاشته بود منم که کم نمیارم فی البداهه یه جوابیه براش فرستادم ..حالشو ببریییییییییییییید..ایش اییییش اییییییییییییییییییشششششش.

استادیومِ خوش نما ... اهلا" و سهلا" مرحبا
با ده هزار تا باوفا... اهلا" و سهلا" مرحبا
آروین و رهام و کیا... اهلا" و سهلا" مرحبا
عرفان و نگار و مهنا... اهلا" و سهلا" مرحبا
ستاره های آسیا... اهلا" و سهلا" مرحبا
جلوی (صاحب منصبا)... اهلا" و سهلا" مرحبا
شدیم خوراکِ آذریا ... اهلا" و سهلا" مرحبا
این آذریا در عجبا... اهلا" و سهلا" مرحبا
قِر میدادن لا مصبا... اهلا" و سهلا" مرحبا
دفاعِ ناز و خوش ادا... اهلا" و سهلا" مرحبا
مهاجمِ بی اشتها ... اهلا" و سهلا" مرحبا
کرمونیا همه شاکریم خدا... اهلا" و سهلا" مرحبا
که باز نشد , دوتا, سه تا... اهلا" و سهلا" مرحبا
داورِ خوش رقص و بلا ... اهلا" و سهلا" مرحبا
چه حالی داد اینجا به اونا... اهلا" و سهلا" مرحبا
چاییِ داغ و باقلوا ... اهلا" و سهلا" مرحبا
آیسانی چاق و پر ادا... اهلا" و سهلا" مرحبا
رییسِ شوخ و ناقلا... اهلا" و سهلا" مرحبا
خان داییِ پر ادعا ... اهلا" و سهلا" مرحبا
لابی و پول و اختفا ... اهلا" و سهلا" مرحبا
کو غیرت و شرم و حیا ... اهلا" و سهلا" مرحبا
جامِ آسیایی رو هوا... اهلا" و سهلا" مرحبا
عطا شو دادیم به لقا... اهلا" و سهلا" مرحبا
کوفتشون بشه الهی خدا قلبا چه سخته واویلا..........

امضا:بی هنر

عععععععععععع..نه اینجوری نمیشه ،من باید یه جوابیه فی البداهه برات بنویسم بی هنری ناسلامتی ما بچه تبریز و مهد شاعر پروریم خخخخخخخخخخخ
بگیر جوابیتو بی هنرررررررررری با همه اقوام کرمونی و دوستان با حالمون

ماشالله به تو ماشــــــــــالله ،، هزا رو یک ماشااااااااااالله
شعر میساااااااااازی مرحبااااااا ،، چشم نخوری ایشاااااااااالله
من و کیا و ماهان با ننجونای،آروین و مهنا و عرفان
در شوکیم و اندک مندک عجیباااااا ،،!!!
  ولییییییییییییی،،،آآآآآآآآآآآآآآآآآآماااااااااااااا
دسته جمعی یکصدا،بهت میگیم همصدا
هزار و صد ماشالله،آفرین و مرحبااااا
ای واااای،پاشم من برم ،،برات اسپند بگیرم
بیارم واست دود کنم حسوداتو کور کنم
.
.
بیایم عروسیت ننــــــــــه ،،میل کنیم شام و میوه
تا که قلمبه بشیم از سی و هشت بیفتیم
بی هنرررررررررررررررری،هه هه هه،، میخریم دماغ سوخته
جامتونو قاپیدییییییییییییییییم با خودمون آوردیییییییییم
حال واس من و تراختور، آیسی خوب و محبوب ،تیم خوب تراختور
هزار و صد ماشالله ،آفرین و مرحباااااااا
چطور بود یاااااااارووووووووو عااااااااایااااااااا؟؟؟...........

امضاء:آیسان 38:8:   :69:

:279:

بعدا افزوده شده::

كرموني ها رو برديم
جامو با خود آورديم
اين جام باشه مبارك
برا تبريزه بي كلك  امضاء نگار

آفرین و مرحبا به تو نگار زیبا
تو هم که شاعر شدی،برات صد باریکلاااا
خوبه که عقب نمونی،باش قافله رو پا به پااااااا . دوباره خودمنیشخند

 

اهلآ وسهلآ مرحبا بر شاعران عصر ما

بی هنریه با صفا، شعر میگه در مدح شما

و...ایسان باوفا خوش ذوقو خوش قدوقوار

کم نمیاره به خدا، به این هم با فیس وادا

این قست رو نادیده بگیر آیسانی باید بیتم رو هم قافیه می کردم

دوست داریم بی هنری هرچند که باختین نازنین

اما همیشه باخت نیست یه روزی هم برد می برین

تبریزیا آذرین تو مملکت اسم ورسمین ماشالله

ماشالله بهشون ماشالله هزارو یک ماشالله   امضا: ناهید

اي آيسان دردونه
فدات بشم صد دونه
دوستت دارم بي كلك
از اين زمين تا فلك      امضاء نگار

 

بی هنر برتر از آیسان آمد پديد
ليک،آنکه چشم بصيرت داشت ديد
کسي گفت: اي وبی ها به بيرون رويد
تا نتی های نديد و بديد شما را بديد
بی هنری تیز و زبر و زرنگ است شديد
که آیسانی نصفش را هم در خود نديد
مقصودم ازاين شعر فقط هرهر و خنده بید
بس که شما آذری ها شوخ و بَا جنبه ايد
خدا جنس بی هنر را مجازی آفريد
پس از آن کیاراد و ماهان آورد پديد
نت بی هنر را سوار بر شعر و ادب بديد
ولي آیسان غير از بع بع و بع هيچ نديد
بی هنر هرچه از شعر خواست کشید
آیسانی فقط ديد و حسرت کشيد
آسی از صبح تا به شب در جوابش دويد
کم آورد آخر کارش به تيمارستان کشيد
بی هنر شاعر و سر به زیر،هان شما شاعرید؟
شاعر تا کم آورد جامه خويش را دريد
با شمام ننه ها فکر ميکنيد شما برتريد؟
نه عمو توهم زديد،گرخوابيد، بيدار شويد
از ازل تا به ابد بی هنر شاعر برتري ست
شما بايد کوتاه بياييد، چاره چيست؟؟؟
رمز شعر بی هنر عشق ست و بس
دلش مثال دل مجنون پاک ست و بس
. امضا: بی هنر

بسی بی هنر عشق را در خودبدید پریدو تاج تختی برا خود خرید
بگفت آیسان ودوستان وبی آیا چشم یصیرت ندارین چنین؟؟؟؟؟؟؟؟؟
که این همه بدید هستید وندید؟؟؟؟؟؟؟؟
ندانست همه دیده ها در آیسی هست ودوستان وبی
که تاجی دارند این هوااااااااااااااااااااار!!!!!!!!!!!!!!!!!
وتختی دارن سلیمان مدار !!!!!!!!!!!!!!!!!
وحالا همه هر هر خنده اند که ای جان خوب می فهمد همه با جنبه اند
ناهید به ظاهرفضول کمی فکر کرد چی می باید کرد
که این دوست خودرا به بالا کشد
ندانست که اوخود گردنکش است
ولی تو ای دوست بی هنر جان من
نباشی دلگیر از من که شوخیست وبس
وآیسان هنرمند من مگر فک تو روی زمین هست نهههههه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ببین همه دوروبرت هستند وبس .
هنوزم نفس می کشیم نترسسسسسسسسسسسسسس امضاء: ناهید

 

آسی نبین ظاهر تق و لق مرا
من آنم که با شعر غوغا کنم
بیا پای شعرم نون گندم بخور
که تا چاقی ات را مداوا کنم
به یک گونی پر شبیه گلم!
بیا هیکلت چون مهنا زیبا کنم
خودم حسن یوسف ندارم، ولی
سایزت توانم چو زلیخا رسوا کنم!
در باغ شعری نشانم بده
که باغ شعرت را مصفا کنم
بیا جای دریای پول و رفاه
تو را غرق اشعار زیبا کنم!
امضا: بی هنر

چه هستی تو مغرور و پر ادعااااااااا همین بیتم هست،کفایت تو راااا
چه گویم زسایز سی و هشتیـــــــم؟؟؟ چه گویم از هنرهای ،دستیم؟؟
شدی یک شبه شاعر مصریاااااان!!!!!!! ز شعرهایت میکنی داد و فغااااان!!!
زیوسف،زلیخا یاد میکنی!!! تن لاغرم را باد میکنی!!!!
زباغ شعر گویان بدنبال دری؟؟!!! چه میگردی که خود، یه پا دروازه ای
مرحبا،شعرهایت زیبایند،نشینند بر دلم،، تب شعر گویانت گوارای حلق نازنینم!
امضاءآیسان 38

آیسان جون
«بیـا تـا گُل بــر افشانیم و می در ساغـر انــدازیم
مبـــادا چـاق تـــــر گــردیــ ، چاقـی را ور انــدازیم
اگـــــر چربی بــر انگیــزد کـــه راه قلب تو بنــــدد
رژیــم لاغـــری برگیری و هشتاد و سه بــر انـدازیم
بیــــا تــا کــور بگــردانی ،تو استعـداد چـاقــــی را
نخوردن هــا دهی تــن را و خـود را لاغــــر انـدازیم
غـــذای خوشمــزه آورد هـــرکس پیش تو بگذاشت
غـــــذایش را ورش داریـم و پیش بی هنرش انـدازیم
بـــه دارو خانــــه قــرص ضــــدّ چاقـی می شود پیدا
بگیـــریـــم قـرص ضـــدّ چاقــی و آن را در تو انـدازیم
نبـاید پیش ایــن و آن، شوی تو اسباب هــر خنـــده
کـه خـود را مضحکـه سازیــم و پیش بی هنر انـدازیم
شوی تو از « آرزو » و شعر ضــدّ چاقی اش ممنون
که دست افشان غزل خوانیم و پاکوبان سر اندازیم!!امضاء:آرزو


[پاسخ][قهقهه][قهقهه][قهقهه][قهقهه][قهقهه][قهقهه][قهقهه][قهقهه]دمت گرم آرزو باید یه شعر برا تو بگم خخخخخخ،الان برم جلسه بعدا میام با جوابیه[مغرور][مغرور][پلک][پلک]

 

 عععععععععععععع لازم شد من یه پست شعر خوانی بزارممممممممممم خخخخخخخخخنیشخندنیشخندیه دنیا تشکر از همه دوستان مهربونم...قلبقلب

 

 

 

پسندها (2)

نظرات (147)

نازنینی
8 اسفند 92 11:20
آیسان شیطوننننن می ری اخر کلاس واسه شیطنتتتت جمله روی تخته سیاه هت رو دوست دارم خدا خانوادتون رو شاد و سلامت نگه داره تا ابد. ماشالله پسرمون مردی شده موهاشوووووو
مامانی نازگلا
پاسخ
هیجاااااااااااااان جووووووووووووووووونم خوبی عزیززززززم فداااااااااااااات بشم گللللم..ممنون
مامان آیسو وآیسا
8 اسفند 92 11:20
منمممممممممممممممممممممم تراختووووووووووووووووووووووور
مامانی نازگلا
پاسخ
ایییییییییییییییییییی جااااااااااااااااااااااان دلم.....قربون مراااااااااامت.......
مامان عرفان
8 اسفند 92 12:06
اي ول بابا همه شاعرا جمع شدن اينجا آهاي سعدي آهاي حافظ كجاييد ؟؟؟ بياييد ببينيد اينجا عده اي ميخوان رو دست شما بلند بشن .
مامانی نازگلا
پاسخ
نگاااااااااااااااری نگارررررریجون عمتتتتتتتتتتتت...نظامی و حافظ و شهریار بیان باید بشینم دوساعت بهشون درس یاد بدم حوصله ندارم خخخخخخخخخخخخخ
مامان عرفان
8 اسفند 92 12:07
ممنون بي هنري عزيز كه اسم بنده و بنده زاده را در شعرتون آورديد
مامانی نازگلا
پاسخ
خواهش میکنم نگار خانووووووووووووووووم......از طرف بی هنرررررررررر گندت بزنه نگار پ من چی اونگاااااااااااااااااه عایاااااااااااااا؟؟؟
مامان عرفان
8 اسفند 92 12:08
خانوم بنفش ايول به تيپت
مامان عرفان
8 اسفند 92 12:08
ميگم اين مدرسه و كلاس را از كجا گير آوردي هااااااااان ؟؟؟؟؟
مامانی نازگلا
پاسخ
مدرسه قدیممممممممممم نگااااااااااااار..آخ که چه حالی داااااااااااااااد
مامان عرفان
8 اسفند 92 12:09
ايشالا دادشت هم زودي خوب ميشه
مامانی نازگلا
پاسخ
مممممممممیسی گللللللم ایشالله
مامان عرفان
8 اسفند 92 12:12
آيسان تو چقد شيطون بودي از اولش
مامانی نازگلا
پاسخ
من که الانش اینقدر موقر و متینم که نگااااااااااااااارممممممم
مامان عرفان
8 اسفند 92 12:14
آذربايجان وار اولسون . ايستميين كور اولسون
مامانی نازگلا
پاسخ
سااااااااااااااااااغول داداااااااااااش ساااااااااااااااغوووولللللللللل.دمین ایستییییییییییییییی
مامان عرفان
8 اسفند 92 12:23
كرموني ها رو برديم جامو با خود آورديم اين جام باشه مبارك برا تبريزه بي كلك ديدم همه شاعر شدن گفتم يه شعري هم من بگم از قافله عقب نمونم
مامانی نازگلا
پاسخ
آفرین و مرحبا به تو نگار زیبا تو هم که شاعر شدی،برات صد باریکلاااا خوبه که عقب نمونی،باش قافله رو پا به پااااااا بیهنررررررررری.. باتو ام..تا تو باشی دیگه شعر از خودت و حلقت بیرون نـــــــــدی
مامان مهنا
8 اسفند 92 15:45
خخخخخخخخخخخخخخخخخ بترکی آیسی
مامانی نازگلا
پاسخ
خخخخخخخخخخخخخخخ چرااااااااااااااااا آنسهههههههههههههه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!
مامان مهنا
8 اسفند 92 15:46
البته قبل از خندم باید اینو میگفتم که داداش ابوالفضل تفلدت مبالک
مامانی نازگلا
پاسخ
قلللللللللللللللللللبونت ننه مهنااااااااااااااا جونی
مامان مهنا
8 اسفند 92 15:46
چقدر شبیه داداشتی و یا شاید داداشت شبیه توئه
مامانی نازگلا
پاسخ
دو قلوییم خخخخخخخخخخخخخخخ..اما من یه ذله خوشگلترمااااااااااااااااا
مامان مهنا
8 اسفند 92 15:47
ایییییییییییییش واقعا میز اخر میشستی پس از اون تنبلا بودی خخخخخخخخخخخ
مامانی نازگلا
پاسخ
نه ننه مهنا خدایی زیادم تنبل نبودم ردیف آخر خیلی جور بودیم با بچه ها مخصوصا یکی بود زهره نامی،همیشه تو قوطی کبریت سوسک میاورد و سر کلاس یه دونه یه دونه دست و بال سوسکه رو میکشید..یا چوب کبریتا رو آتیش میزد زغالشو از دهنش آب میزد مینداخت به سقف ،،کبریتا آویزون سقف میموندن ،خیلی با حال بود..پیش اون درس یاد میگرفتم خخخخخخخخخخخ
مامان مهنا
8 اسفند 92 15:47
قربون ماهی خودم
مامانی نازگلا
پاسخ
خا نکنه عجیجم اماااااااااا باز میل خوددته هااااااا آنسه جونی
مامان مهنا
8 اسفند 92 15:50
بترکی بااین شعر گفتنت حیف اسم قشنگ من نیست ک تو شعر تو اومده خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ نه خداییش جدااز شوخی بدک نبود
مامانی نازگلا
پاسخ
ههههههههههههه آنسه دارمت که سر از پا نمیشناسی تو شعرم اسمتو آوردم شعرم بد شد خخخخخخخخخخخخ
مامان مهنا
8 اسفند 92 15:50
الان طرف کیو باید بگیرم تو یا بی هنر
مامانی نازگلا
پاسخ
معلومه که من سایز سی و هشتو اجنبییییییییییییییییییی.....تو مگه با من بیهنری رو نشناختی هااااااااااااااااااان؟؟؟؟؟!!!!!!!!!
مامان مهنا
8 اسفند 92 15:52
اها راستی یادم رفت ی چی تو حلقم کنم دست خطتت تو حلقم شعر تو و بی هنر هم تو حلقم
مامانی نازگلا
پاسخ
خدایی بعدا دورزاریم افتاد که این عکسم بزارم تو وب وگرنه یه جمله توپ با دست خط توپ دکتریم برات میزاشتم که حالو ببری عمووووووووووو
مامان مهنا
8 اسفند 92 15:58
میگم شانس اوردی ک اسم منو اوردی اگه نمیاوردی میرفتم طرف بی هنر میشدم
مامانی نازگلا
پاسخ
من داررررررررررررمت عجیییییییییییییجم بمون تو تیم خوووووووووودم........
مامان مهنا
8 اسفند 92 15:59
عاقا فقط قرمزته
مامانی نازگلا
پاسخ
ای ولللللللللللللل..اونم قرمز تراختوریااااااااااا عاغااااااااااا..اشتپ نششه با بعضی تیمااااااااااا اون نگرانیتم تو حلگگگگگگگگگگگگگ خوووووودم و حاق خووووووووودت
مامان مهنا
8 اسفند 92 16:00
عه یههههههههههههههههههههه گندت بزنه آیسییییییییییییی.هویجوریییییییییییییییییییی
مامانی نازگلا
پاسخ
ععععععععععععیه.......آنسه تو هم گند و کپک بزنی همیجوووریاااااا راستی جواد خانم سلااااام دارن..این عکسشم برات فرستاده
مامان مهنا
8 اسفند 92 16:00
38 تت کف پام
مامانی نازگلا
پاسخ
فک کردم گفتی تو حلقم کههههههههههههه
مامان مهنا
8 اسفند 92 16:02
ماشالا بی هنر ی دنیا هنره خودم پشتتم بی هنر جونم آیسی
مامانی نازگلا
پاسخ
ای کوووووووووووووفت آنسه اجنبیییییییی........ کوفت بی هنرررررررررررر..رفیق قاپ........ ناااااااااااازی خووودم.نااااااااااااااازی
سارا مامان اهورا
8 اسفند 92 16:59
تولدت داداشت مبارک باشه آیسان جونم ایشالا 120 ساله بشه
مامانی نازگلا
پاسخ
یه دنیااااااااااااا مرسی سارا جووووووووووونیم،عزیزمیییییییییییی
مامان ثنا
8 اسفند 92 19:09
خوش به حالت آیسان جون. منم خیلی دلم میخواد به مدرسه های قدیمم سر بزنم. ولی حس میکنم اگه برم بغض میکنم و اذیت میشم. ترجیح میدم نرم پس از اون موقع همین قدر شیطون بودی. ماشالله به جونت. خدا حفظت کنه برا ماهانی و آقا منوچهر. منم بهتون تبریک میگم. باباشاااااااااااااااااااااااااعر
مامانی نازگلا
پاسخ
ای جاااااااااااااانم،چرا گلم؟گذشته ها گذشته با خاطراتشون خوشیم....فدا مداااااااااااااااااتم
سارا مامان اهورا
8 اسفند 92 22:45
وااااااااااااااااااای چه حالی میده بعد اینهمه سال با بچه ات بری مدرسه ات چقدر خاطرات خوب و بد برای آدم مرور میشه
مامانی نازگلا
پاسخ
آره خدایی.سارا جونی یادش بخیر همه خنده ها و گریه های روزهای مدرسه
سارا مامان اهورا
8 اسفند 92 22:46
بابا شاعر چه شعرایی از خودت در میکنی
مامانی نازگلا
پاسخ
میبینی سارا جونی چه هنرمندیم من با سایز نحیفم خخخخخخخخخخخخخ
نیلوفر
8 اسفند 92 23:05
خدارو شکر که سرنوشت تو قشنگ بوده و زندگی خوبی داری. تولد برادرت هم مبارک آیسان خانوم ناقلااااااااااااا معلومه دوران مدرسه حسابی آتیش میسوزوندیا
مامانی نازگلا
پاسخ
مرسی نیلوفر جونم،فدای تووووووووهههههههههههه یه ذله خخخخخخخخخخخ
مامان یاسمن و محمد پارسا
9 اسفند 92 5:47
تولد داداش گلتون مبارک
مامانی نازگلا
پاسخ
یه دنیااااااااااااا تشکر عزیز دلم ممنوووووووووووووون
مامان یاسمن و محمد پارسا
9 اسفند 92 5:50
دختر راست راستی این کارا را می کردی. خدا را شکر که جز بچه های موفق کلاس بودی عزیزم بله دیگه ادم ترقه پرت کنه وسط دفتر موفق هم میشه برد تیم تراکتورسازی را هم بهتون تبریک میگم ودر اخر دوستت دارم زیاد
مامانی نازگلا
پاسخ
پ چی که از این بداشم میکردیم خخخخخخخخخ...ناسلامتی گلدرای کلاس بودیمااااااااااافدااااااااااتم مرسی ...بابت تراختورم ای ولللللللللللللل..یاااااااااااشا
پروشات
9 اسفند 92 13:30
سلام.وب خوبی داری عزیزم.تولدداداشت مبارک پسرنازی داری بنظر که خیلی شیرین و شیطونه —-$$$$$$$$__$$__$$$$$$$$$ _$$$$$$$$$$$$__$$$$$$(¯`v´¯)$ $$$$$$$$$$$$$$$$$$$$(¯`(?)´¯)$ $$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$(_.^._)$$ $$$$$$$$$$$$$$$$$(¯`v´¯)$$$$$ _$$$$$$$$$$$$$$$(¯`(?)´¯)$$$ ___$$$$$$$$$$$$$$(_.^._)$$ ______$$$$$$(¯`v´¯)$$$$$ ________$$$(¯`(?)´¯)$$ ___________$(_.^._)$ ____________$$$$$$ -—$$$$$$$$__$$__$$$$$$$$$ _$$$$$$$$$$$$__$$$$$$(¯`v´¯)$ $$$$$$$$$$$$$$$$$$$$(¯`(?)´¯)$ $$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$(_.^._)$$ $$$$$$$$$$$$$$$$$(¯`v´¯)$$$$$ _$$$$$$$$$$$$$$$(¯`(?)´¯)$$$ ___$$$$$$$$$$$$$$(_.^._)$$ ______$$$$$$(¯`v´¯)$$$$$ ________$$$(¯`(?)´¯)$$ ___________$(_.^._)$ منتظرحضور گرمت هستم
مامانی نازگلا
پاسخ
سلام پروشات جان وممنون ازلطف و حضورتون...چشم عزیز حتماا با افتخار
ناهید مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
9 اسفند 92 23:44
سلام گلم خوبید چقدر خوشحالم که اومدید اینم با کلی خبر خوب وپستی توپ ای ولاااااااااا الهی همیشه دلت شاد لبت خندون باشه
ناهید مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
9 اسفند 92 23:46
تولد خان داداشت آقا ابوالفضل رو مبارک الهی 150 ساله بشن وهمیشه سالم وسرزنده باشن
مامانی نازگلا
پاسخ
ممنون ناهید جووووووووووووووونیم،خدا ناز گلاتو نگهداره براتووووووووووووون
ناهید مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
9 اسفند 92 23:52
فدات بشم آیسان خانمی که چقدر خوب که خاطرات مدرسه برات تکرار شد وچه حس قشنگی بود بعد 10 سال بری وخودتو پشت همون نیمکتهایی که با بچه ها چه ها که نمی کردید ببینی اونم با بچه خودت یاد اون دوران به خیر که به راستی دیگه هیچ وقت تکرار نمیشه
مامانی نازگلا
پاسخ
آخخخخخخخخخخخخخخخخ...واقعااااااااااا یادش بخیررررر ناهیدی هر چن من بعد تصادف خونوادم دیگه دل و دماغ سابقو نداشتم و بیشتر خاطرات قشنگم قبل جریان خونوادم بود..اماااااااااهمون روزام حس خودشونو داشتن
ناهید مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
9 اسفند 92 23:54
ایسانی راستی راستی نمره هات در چه حدی بودن که حاضر میشدی با ترقه اونارو از بین ببری ای ناقلا ااااااااااااااااااااا
مامانی نازگلا
پاسخ
ناهیدی خدایی نمره هام یه ور قضیه بودقضیه دوم یه چیز دیگه بود خخخخخخخخخخخخ
ناهید مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
10 اسفند 92 0:01
عجب دورانی داشتید وچه دوستانی وچه سرنوشتی به حال بعضیهاشون باید گریست وبعضیهاشون به خاطر فکرمغلوبشون باید متاسف شد واما اونهایی که خوشبخت بودن باید به حالشون احساس غرور کردکه احسنت براونها که عقل ودرک بالایشان باعث خوشبختی خود واونهایی که باهاشون زندگی می کنن وهمچنین مفیدن برای یک جامعه وکشور دوستت دارم وهمیشه برای شما دوست عزیزم وهمه کسانی همچون شما ارزوی خوشبختی وموفقیت در تمام مراحل زندگی دارم
مامانی نازگلا
پاسخ
ناهیدی جونم همیشه اینجوریه تو یه جمع هر کی راه خودشو میره خوشبحال اونکه راه درستو انتخاب کنه ،منم برا اونایی که موفق نبودن مخصوصا دوستای خودم که از نزدیک لمسشون کردم و درکنار هم بودیم تاسف میخورم ولی راهیه که سرنوشت و کمی بیتدبیری خودشون به اینجا رسوندتشون
ناهید مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
10 اسفند 92 0:10
این روز در مدسه 10 سال پیش چه خاطره خوب وبه یادماندنی شد منم حسم گرفته برم به مدرسه خودم ولی ای کاش میشد چرا که دوران تحصیلات من پراز خاطرات جورواجور بود وشاید هرکس تو دوران دبستان تا دبیرستان حداکثر 4 مدرسه رو می شناخت ودرس می خواند ولی من شاید بیش از 11 مدرسه رفتم تا تحصیلاتم تمام شدایسانی یه وقت نگی دختره خلافکار بودا یا شاید اخراجش وتبعیدش می کردناااااااااا نه برعکس هوادارزیاد داشتم چقدر با هر معلمی که تو کلاسش بودم جور میشدم چقدر بعد رفتن از اونجا بغضم تو گلوم گیر می کرد واین بغض هنوز تا هنوزه آثارش رو تو خودم حس می کنم ولی یه سری مشکلات پیش پایم بود که شاید اگر وقت کردم وحوصله شد دوست دارم خاطرات گذشته خودم هم تلخ وهم شیرین رو برای بچه هام بنویسم می بوسمت گلم
مامانی نازگلا
پاسخ
معلومه که هوادار و طرفدار زیاد داشتی عجیییییییییییجم..ولی فک کنم تو هر سال کلاسو تو یه مدرسه خوندی که همه مدرسه ها و مدیر و دبیرا از حضورت کیفور بشن خخخخخخخخخخخخ..آره ناهیدی گاهی به گذشته برگشتنا حس جدید و زیبایی به آدم میده انگار افکارو سیقل داده باشن یه جورایی تاختر و تازتر حرکت میکنه..شمام ایشالله یه یادی از گذشته بکن دوست خوبم
ناهید مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
10 اسفند 92 0:13
ای فدای روی زیبای تو گلم وماهان نازو سنبلم که یه بار دیگه روی مهربونتونو بهمون نشون دادید
مامانی نازگلا
پاسخ
خدا نکنه ناهید گلممممممممممم،میسی مهربونم
ناهید مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
10 اسفند 92 0:16
ناظمها هم ناظمهای قدیم نگاشون که میکردیم تمام بدنمون می لرزید الان ناظمها باید نگاه دختران امروز بکنن وتمام بدنشون بلرزه خخخخخخخخخخخخخخخخخخخ بازم تبریک میگم که تونستید برید وخاطرات گذشته رو با ماهان جونم مرور کنی
مامانی نازگلا
پاسخ
آره ناهیدی خدایی به همین داشتم فک میکردم زمان ما از یکی آینه میگرفتن انگار اسلحه کلاشینکف ازش گرفتن تا پای اخراج میبردنش بچه مردمو الان یه آینه قدی تو همه سالنها زدن دخترا راه به راه رنگ رژشونو بررسی میکنن خخخخخخخخخخخخ..ممنون گلم
ناهید مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
10 اسفند 92 0:38
اهلآ وسهلآ مرحبا بر شاعران عصر ما بی هنریه با صفا، شعر میگه در مدح شما و...ایسان باوفا خوش ذوقو خوش قدوقوار کم نمیاره به خدا، به این هم با فیس وادا این قست رو نادیده بگیر آیسانی باید بیتم رو هم قافیه می کردم دوست داریم بی هنری هرچند که باختین نازنین اما همیشه باخت نیست یه روزی هم برد می برین تبریزیا آذرین تو مملکت اسم ورسمین ماشالله ماشالله بهشون ماشالله هزارو یک ماشالله امضا: ناهید
مامانی نازگلا
پاسخ
ناااااااااااااااااااااهیدی ای ولللللللللللللللل..مرامتووووووووووووو..بابا شاعرررررررررراااااااااا واجب شد یه شعرم برا تو بسازم خخخخخخخخخخخ
ناهید مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
10 اسفند 92 0:41
ایسانی این آخر پست حسابی طبع شعری مارو شعله ور کرد ولی کلکل خشیییییییییییییی بید انشالله نه شما ونه بی هنری از دست ما ناراحت نشن واردات خاصی به هردوی شما داریم وانشالله همه شما همیشه در زندگی برد داشته باشین اینا همش شوخیه ومابااین شوخی های شما دلگرمیم
مامانی نازگلا
پاسخ
میسی ناهیدددددددددددددم،،چرا ناراحت گلم،،ممنون که به کل کلهای ما پیوستین و ممنونتر از شعر زیبااااااااااااااااات گلم
مامان محيا
10 اسفند 92 7:32
چه ميكني آيسان جون شعر رو كه خيلي خوب اومدي مدرسه رو هم زنده كردي آفرين دختر
مامانی نازگلا
پاسخ
میســـــــــــــــــی عجیجمممممممممممممم...من متعلق به همه شما عزیزان هستم
مامان محيا
10 اسفند 92 7:33
فقط يك سوال اين اعدادي كه توي پستت هست مربوط ميشه به همون كلاس رياضي
مامانی نازگلا
پاسخ
آره دیگه خخخخخخخخخخخخخ
مامان سونیا
10 اسفند 92 9:50
تولد داداشت مبارک آیسان جون انشالله 120 ساله بشن
مامانی نازگلا
پاسخ
فدا مداتمممممم عزیز دلم ممنووووووووووووووون
مامان سونیا
10 اسفند 92 9:50
برد تیمتون هم مبارک باشه
مامانی نازگلا
پاسخ
ممممممممممممممممنوووووووووووووووون عجیییییییییییییجم
مامان سونیا
10 اسفند 92 9:51
اوا مردم چه خوشتیپ هستن خو این تیپا رو میزنی دو رو دیگه میای پست میگذاری که چشمتون کردن
مامانی نازگلا
پاسخ
واقعاااااااااااا.عایااااااااا؟؟؟چشاتون قشنگ میبینن
مامان سونیا
10 اسفند 92 9:52
واااااااااااااا مردم چه شعرایی از خودشون در وکنن
مامانی نازگلا
پاسخ
شعر تو شعره خانومی،تو هم یکی در کن خخخخخخخخخخخخخ
مامان سونیا
10 اسفند 92 9:54
قربون شکل ماهت و اون ژستهای قشنگت بره خاله که خوشتیپی توی ذاتته ماهانی
مامانی نازگلا
پاسخ
خدا نکنه عزیز دلللللللللللللللللللم..حالا ببینم با منی یا ماااااهان اونووووووووخ عایاااااااااا؟؟؟
مامان سونیا
10 اسفند 92 9:57
نیمکت ته کلاس مینشستی خوب اگر اونجا نمیشستی آتیشهات رو کجا میسوزوندی
مامانی نازگلا
پاسخ
والا مامان سونیا دختر خوبه رفقا من بودم همش دبیرا منو سر اینو اون میکوبیدن..ببین اونا چی بوددن خخخخخخخخخخخخ
مامان عرفان
10 اسفند 92 10:31
اي آيسان دردونه فدات بشم صد دونه دوستت دارم بي كلك از اين زمين تا فلك
مامانی نازگلا
پاسخ
عععععععععععععععععع.نگاررررررررررر.من فکم آویزووووووووووون شداااااااااااااا..بابااااااااااشاعررررررررررررررر.....شیداااااااااااا.من کم آوردم آمااااااااا خدا نکنه عجیییییییجم.........
مامان عرفان
10 اسفند 92 10:34
عاخه تو چرااااااااااااا اول صبحي پست منو به بچه ات نشون دادي ؟؟؟ هان؟؟؟ تقصير خودته ديگه . ميخواي بهش بگو اينا را كه ديدي فروختن همه اش را رفت
مامانی نازگلا
پاسخ
چیکار کنم خخخخخخخخخ نگار من کف دستمو بو نکرده بودم که بدونم تو چه پستی گذاشتی که...اولین کامنتام برا تو بود خواستم ج بدم این بچه دیددددددددد
مامان عرفان
10 اسفند 92 10:37
آيسان جرات داري بشين تو اتاقت و جايي نرو تا بيام خفه ات كنم .
مامانی نازگلا
پاسخ
چلاااااااااااااا؟؟؟برا این که گفتم بیا کارگرخونممممم.اوووووووووووی نه ببخشید گفتم بیا کمک کن برا خونه تکونیم عایاااااااا؟؟؟!!!خخخخخخخخ نیا پولشو خشکی حساب کن کارگر از بیرون میارم
مامان عرفان
10 اسفند 92 10:38
ايششششششش چشم نداري ببيني من از بي هنري دارم تشكر ميكنم . بابا يكم جلوي مردم آبرو داري كن .
مامانی نازگلا
پاسخ
اییییش ایییییییییییش اییییییییییشششش نگار خودت با بی هنری جفتتون ندید بدیدین...برین اونقد از هم تشکر کنین که جونتوووونم درآد خخخخخخخخخخخخ
ناهید مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
10 اسفند 92 14:32
راست میگی آیسان جونم لحظه لحظه زندگی ما پراز خاطره هست ونمیشه اونارو تغییر داد وبه دست فراموشی سپرد قربونت بشم عزیزم انشالله دیگه هیچ وقت غم تو زندگیت نباشه
مامانی نازگلا
پاسخ
فدات بشمممممممممممممم ناهیدم..ممنون از دعای خیرت
ناهید مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
10 اسفند 92 14:35
اره گلم خداوند عقل به انسان داده تا فکر کنه وراه درست رو انتخاب کنه ولی وای به حال کسی که قلبش با قلب شیطان یکی بشه اونوقت مهمان شیطان میشه وبعد هم روی خوشبختی رو نمی بینه انشالله همه اونها روزی بتونن روی خوشبختی رو هم ببینن
مامانی نازگلا
پاسخ
ایشالله ....ایشالله ورق زندگیشون برگرده و خوشبخت بشن
لیلا مامان پرنیا
10 اسفند 92 14:47
هدیه شما برای ما یه دنیا ارزش داره خاله آیسانی مهربونم
مامانی نازگلا
پاسخ
قربونتون برررررررررررم..عزیزمونیییییییییین
لیلا مامان پرنیا
10 اسفند 92 14:48
تولد داداش گلت هم مبارکامیدوارم همیشه درکنار هم شادو سلامت باشید
مامانی نازگلا
پاسخ
یه دنیا تشکر لیلا جووووووونم..فدااااااااات بششششششم عزیززززززز
لیلا مامان پرنیا
10 اسفند 92 14:49
قربونت برم دوستم چه ماه افتادی بزنم به تختهالبته دختر های آذری همشون نازن
مامانی نازگلا
پاسخ
قربونت برم شما لطف داااااااااارین یه دنیاااااااااا..ماهان جونم دستش درد نکنه بابت گرفتن این عکس
لیلا مامان پرنیا
10 اسفند 92 14:50
قربون او کری خوندن وشعر گفتنت بابا هنرمند عشـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــق فقط تراختور
مامانی نازگلا
پاسخ
آخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ عزیززززززززززززززززز دلممممممممم..لیلا جونم یاشااااااااااااااااا..ساغوووووووووووووول
لیلا مامان پرنیا
10 اسفند 92 14:50
ببوس اون دوماد خوشتیپم رو
مامانی نازگلا
پاسخ
شیرین کام باشی عزیزززززززززززم،شمام عروسک خوشگلمونو ببوسین
مامان کیاراد.آرزو
10 اسفند 92 16:10
صدسلام به آیسی جون عزیزم وماهان جیگرخوبین خداروشکر؟نیستی احوالی نمیگیری خانوومی
مامانی نازگلا
پاسخ
سلام عزیزززززززززززز دلم،ممنون ،شما و کیاجونم خوبین،ما که هستیم،اس میدیم،کامنت میزاریم،شما کم لطف شدین عجییییییجم
مامان کیاراد.آرزو
10 اسفند 92 16:12
تولد داداشت هم مبــــــــــــــارکایشاا...همیشه سلامت باشه
مامانی نازگلا
پاسخ
فدات بشم آرزو جووووووونم..ممنون
مامان کیاراد.آرزو
10 اسفند 92 16:14
وااای اومدی ازدوران مدرسه گفتی دلم گرفتعجـــــــب دورانی بود حیف که گذشت
مامانی نازگلا
پاسخ
عععععععععع..با این خاطرم همه رو دپرس کردم که منننننننننن..خدا منو بکشه..میخواین اصلا یه کلاس بزاریم برا تجدید خاطره هااااااااا خودمم استادتون بشمممممممممم..والا،تعارف نمیکنمااااااا..
مامان کیاراد.آرزو
10 اسفند 92 16:17
آیسانی منم دقیقا مثل تو بودمشیطون وبلا،صندلی آخرم جام بودیه کارایی میکردیم که الان یادش می افتم ازته دل افسوس میخورم ودلم بدجوری هواشوکرد
مامانی نازگلا
پاسخ
ههههههههههه خیلی خوبه که دوستای وبیمم عین خودمن و میتونن درکم کنن...بیخود نیست که سرنوشت با هم رفیقمون کرده
مامان کیاراد.آرزو
10 اسفند 92 16:18
وااای دلم سوخت واسه این دوستاتباچه آدمایی میگشتی هاخداروشکرکه آیندت خوب شدواززندگیت راضی هستی عزیزم
مامانی نازگلا
پاسخ
آره سرنوشت بعضیاشون خوب نبود..ولی خیلی دیگشونم موفق شدن..
مامان کیاراد.آرزو
10 اسفند 92 16:22
شماهم بااین تیم تراختور چه قیافه میگیرین ایییییششششششششششفقط میاین از برداش میگین ازباختاشم بگینچندوقت پیشم که ازراه آهن باختین خخخخخخ
مامانی نازگلا
پاسخ
اون یه باخت فدای سرمون و سرشون خخخخخخخخخ،اون که اصلا مهم نبود عاغاااااااااااا..خودمون گفتیم دیگه این همه برد یه نمه دلزدمون کرده یکی هم ببازیم بقیه تیمها و طرفداراشون امید به زندگیشونو حفظ کنن خخخخخخخخخخخخ..بهلههههههههههههههههه
مامان کیاراد.آرزو
10 اسفند 92 16:25
شعر بیهنرواقعا قشنگو باهال بودشعرتو هم که درجوابش نوشته بودی باهال بودآفرین به شاعرای2014
مامانی نازگلا
پاسخ
قربوووووون یوووووووووووو..از طرف بیهنریو مووووووووووو الان افتخار میکنین که با شاعرای عصر همنشین و همکلامین عااااااااااااااایااااااااا؟؟
مامان کیاراد.آرزو
10 اسفند 92 16:26
ای فدای ماهانم بشم بااین عکسای خشگل وماهشعاشقتــــــــم عزیزم
مامانی نازگلا
پاسخ
خدا نکنه خاله مهربونم......میسیییییییییییییی
ناهید مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
10 اسفند 92 16:33
مرسی گلم نظر لطف شماست اونا خودشون خوب بودن الان میگم اسم مدرسه هامو کلاس اول مدرسه شهید رضایی کلاس دوم تو یه مدرسه نوساز اونم نزدیک خونمو به اسم دبستان فاطمه زهراکه چقدر خوشحال بودیم که انتقالمون دادن به اونجا ولی سال بعد همون مدرسه شد دانشسرای تربیت معلم ودوباره کلاس سوم به مدرسه پسرانه انتقالمون دادن که یه شیفتش ما بودیم ویه شیفتش پسرها کلاس پنجم بودم که رفتیم به مدرسه خودمون که دیگه این تازه ساخته بودن وچه فایده یک سال بیشتر اونجامهمان نبودیم اول راهنمایی مدرسه عصمت دوم وسوم راهنمایی به خاطر یه سری مشکلاتی که خاله م داشت رفتم پیشش تویه شهردیگه یه اسم سعداباد مدرسه مشایخ اول دبیرستان مدرسه سمیه تو برازجان چون تو شهر خودمون نظام جدید نبود کلاس دوم دبیرستان ترم اولش برگشتم به سعداباد چون سعدآباد نزدیک شهر خودمون بوددبیرستان پروین اعتصامی باز ترم دوم دیدم مربیاش خوب درس نمی دن برگشتم به همون برازجان همون جا موندم سوم دبیرستان بودم که عموم چون تو یکی از دبیرستانهای برازجان تدریس می کرد ومن هم با ایشون راه مدرسه وخونشون رو طی می کردیم رفتم تو همون مدرسه چون مربیانی بسیار خوبی داشت دبیرستان شریعتی ولی سوم که تموم شد اون موقع بعد کلی دربدری که خسته شده بودم واونموقع هم برا رفتن به پیش دانشگاهی اول کنکور می دادی وبعد می رفتی پیش دانشگاهی منم رشته م تجربی بود امتهانی بسار سخت وپیچیده که اون سال تعداد محدودی قبول شدن بعد هم که رفتیم تو خونه ومنتظر سال بعد موندیم که کنکور برداشته شد وطبق معدل بود ودیگه اومدم شهر خودمون دبیرستان معراج که بیشترین لذت وخاطره رو تو شهر خودمون داشتم ولی تو این چند سال کلی دوست پیدا کردم این شد خلاصه سرگذشت من با حذف کلی خاطره خوب وبد
مامانی نازگلا
پاسخ
آآآآآآآآآخی ناهید جونمی واقعا خسته نباشی گلم ،خدایی مدال نوبل و جام قهرمانی رو باید به تو بدن که اینهمه مدرسه رفتی و ای ول به حضور ذهنت که همه رو مو به مو یادت مونده
مامان مهنا
10 اسفند 92 16:49
خودکشی چرا دیوونه شاید مثلا از دست تو سکته کنم و اینا منظورم بود خخخخخخخخخخخ
مامانی نازگلا
پاسخ
ههههههههه.گفتم تا رفاقتمون سر جاشه زودتر این اتفاق میمون و مبارک بیفته مام یه دهنی تازه کنیم از خرما و حلوا خخخخخخخخخورنه که ایشالله 120 سالم سایه ترس و وحشتت بالا سر همسلیت بمونه
مامان مهنا
10 اسفند 92 16:49
منو انداختن ب بابای مهنا؟؟؟ اوووووووووووووووووف اگه بدونی بابای مهنا چ کرد با در خونه ی ما از بس اومد اونجا پاشنه ی درو از جا کند من سنم کم بود نکنه طرف شما دختر 9 سالگی شوهر میکنه خخخخخخخخخخخخخ من 18 سالم بود ک عقدیدم
مامانی نازگلا
پاسخ
پ ن پ، ننه بابای شوشوییت اونو انداختن به توووووووو معلومه که تو رو بهش انداختن خخخخخخخخ آره خدایی معلومه هههههههه یادمه شوشو کولت کرده بود بندازتت دریا ببرتت به ناکجا آباد از دستت راحت بشه طفل معصوووووم بعدشم طرفای ما یا 9 سال یا 90 سال آجی قبول کن 18 سالگیم دیره خخخخخخخ..حضرت فاطمه 18 سالش بود 4-5 تا بچه داشت خخخخخخخخ..الگوی ما کیه عاااااااایاااااااا؟؟هاااان؟؟؟
مامان مهنا
10 اسفند 92 16:50
واقعا اون کلاس بوووووووووووووووووقت تو رو این مدلی کرده؟؟ هی ای خدا
مامانی نازگلا
پاسخ
عععععععععععععععععه وااااااااااا..آنسه گنددت بزنه که هیچ وقت چشم دیدن خوش استایلی ما رو نداشتی ..ایش ایییییییییییییش ایییییییییییییییییشششششششش
ناهید مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
10 اسفند 92 23:36
ای جان پس همیشه به زبان شعر باهات حرف بزنم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟اینقدر از شعر خوشت میاد خوب چه کنیم گرفتار دوستان شاعر که بشیم عاقبتش همین میشه دیگه شعر وشاعری
مامانی نازگلا
پاسخ
آره خخخخخخخخخخخخخ..من که شاعرم باید دورو برمم پر شاعر و شعر باشه
ناهید مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
10 اسفند 92 23:37
اِاِاِاِ........... شعرم مورد قبول واقع شد چه خوب فکر نمی کردم اینقدر بپسندی ای ولاااااا که دوست خود خود خودمی دمت گرم الان من این شکلیم
مامانی نازگلا
پاسخ
جوووووووووووووونمی،ناهیدم،قربون همه شکلات برم من
امیرحسین کوچولو نفس ما
11 اسفند 92 4:23
خدا تو رو از ما نگیره آیسان جوووونم
مامانی نازگلا
پاسخ
الهی آمین یارب العالمیـــــــــــــــن
امیرحسین کوچولو نفس ما
11 اسفند 92 4:24
تولد داداش خوشتیپت مبارک الهی 120 ساله بشه و تنش سلامت
مامانی نازگلا
پاسخ
میییییییییییییییییسی عزیز دلم،قربووووووونت
امیرحسین کوچولو نفس ما
11 اسفند 92 4:25
واااای مدرسه و نیمکت و گچ و تخته سیااااااه.عجب دورانی بود.دلم گرفت آیسان جونم
مامانی نازگلا
پاسخ
ای جااااااااااااااانم،چقد این دوران برا هممون یه جوره
امیرحسین کوچولو نفس ما
11 اسفند 92 4:26
خودتو ماهان جونی هم که خوشگل و خوش تیپ هزار ماشاالله
مامانی نازگلا
پاسخ
میسی عجیییییییییییییجم،شما لطف داارین
امیرحسین کوچولو نفس ما
11 اسفند 92 4:27
جام حذفیتونم مبارک،طرفدار دو آتیشه تراختور
مامانی نازگلا
پاسخ
قرررررررررررربونت برم و برنگردم عجیییییییییییییییجم
مامان پارسا
11 اسفند 92 8:26
الول به تيپ بنفشت چه خبره خوب به خودت رسيدي نكنه تهديدهاي ماهان جون رو جدي گرفتي و ميترسي سرت هوو بياره
مامانی نازگلا
پاسخ
عععععععععععععع نه بابا شما لطف دارین،شنیدیم رنگ سال بنفشه دست و پا کردیم کمد و زدیم به هم یه تریپ بنفش درستیدیم که سال جدید ندید بدید نباشیم خخخخخخخخخ
مامان پارسا
11 اسفند 92 8:29
آتيش زدن دفتر مدرسه و امحاء مدارك چه كار كردي دختر چه دل و جرأتي كاري كه تو كردي پسرها هم تو مدرسه جرأت انجامش رو نداشتن دفعه قبل گفتيم ماهان به شما رفته ولي الان اميدوارم كه حدسمون اشتباه باشه
مامانی نازگلا
پاسخ
آخخخخخخخخخخخه پرونده اعمالم حسابی سیاه شده بود...روم به دیوار روم به دیوار میخواستم بعد امحاءمدارک به راه راست هدایت بشم خخخخخخخخخخخ
رویا
11 اسفند 92 9:47
آیساااااااااااااااااااااااااااان جونی؟؟؟؟..................
مامانی نازگلا
پاسخ
جونـــــــــــــــــــش.............!!!!!!!!!!
رویا
11 اسفند 92 9:49
آیسان جونی بخدا تو شاهکاااااااااااااااااری دخترررررررررررررررروای ببینم اسمت تو کتاب گینس رفته با این همه هنر های مختلففففففففففففف عایااااااااااا؟؟؟؟
مامانی نازگلا
پاسخ
کی بود،چی بود،،کجا بودددددددد...با منی عایاااااااااا؟؟؟؟
رویا
11 اسفند 92 9:50
عععععععععع..من چرا اولش یادم رفت ..تولدت داداش خوشتیپتو تبریک بگم؟؟؟؟!!! . . داداش ابولفظل آیسی جونی تولدت مباااااااااارک . . آیسی جوننننننننننننننننم این همون داداش مجردته همون که چند پست پایینم عکسشو گذاشته بودی ؟؟
مامانی نازگلا
پاسخ
باشه بخشیدمت..الان تبریک بگووووووووو ممنون رویا خانومــــــــــــیالهی عاقبت بخیر بشی ننه....از طرف داداش ابولفظم وااااااااااااااا رویاااااااااااا این همه ازم تعریف الکی کردی اینو بگی گندت بزنه؟؟؟عمرا اگه بزارم زن داداشم بشی مرگ خودمممممممممم..ایش ایش اییییش..عروس پاچه خوااااااااااااار
رویا
11 اسفند 92 9:52
خانم مدیر متواضی الاضلاع گفتنت تو حلقم آیسان جونم.....چه آتیشی بودی تو از اولشم،بعد راه به راه بگو این بچه به کی رفته
مامانی نازگلا
پاسخ
هههههههههههه آره واقعنا عجب متواضی الاضلاعی بود الانشم خندم میگیره از قیافه ای که برا خودش درست میکردحالا جدا این بچه این همه شلوغه به کی رفته به نظرت هااااااان؟؟؟
رویا
11 اسفند 92 9:54
یاشالسین تراکتور..یاشلسین آیسان
مامانی نازگلا
پاسخ
لهجتو برم بچههههههههههه..یاشالسین چیه اینکه گفتی یعنی خیس بشی کهتراکتور چیه بزار برات اصلاحش کنم... یاشاسین تراختور..یاشاسین آیسان
رویا
11 اسفند 92 9:55
اح اح اح چه شعر مضخرفی با جفتتونماااااااااا..اسم منو چرا نیاوردین شماااااااااااااااااااا ایششششششششششششش.تراخترتونم ببازه با همه اینا این بیت آخر آیسی خیلی دلنشین بود که میگه بیهنری ههههههههههه،میخریم دماغ سوخته با بیت آیسانی چاق و پر ادا... اهلا" و سهلا" مرحبا رییسِ شوخ و ناقلا... اهلا" و سهلا" مرحبا خان داییِ پر ادعا ... اهلا" و سهلا" مرحبا لابی و پول و اختفا ... اهلا" و سهلا" مرحبا بیهنری خیلی دبش بوددددددددد.....
مامانی نازگلا
پاسخ
احححححححححححح بی هنری تقصیر توئه هاااااااااااا...از این رویام اسم ببر خخخخخخخخخخ..مردمو به جون هم میندازی ناقلا همش از همشهریاش اسم برده...حالا چه ربطی به تراختور داره ایننننننننن ددمت گرم رویااااااااااااااااااااا
رویا
11 اسفند 92 9:56
بابا خوشتیپ،،رنگ ساااااااااااااااااااااال،،پیشکسوت،،سی و هشــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت
مامانی نازگلا
پاسخ
قابل توجه بعضیاااااااااااااا...جونم با من بودین؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!1 عجیجمی رویا جونی..لطف دالی
مامان مهنا
11 اسفند 92 15:06
تو و خوش استایلی؟؟ پس اونوخت من چی میشم؟؟/ مث اینکه استایل مارو ندیدی خواهر جان
مامانی نازگلا
پاسخ
عه وااااااااااا..استایلت تو حلقم با هر شدتی که فکرشو کنی آجییییییییی
مامان مهنا
11 اسفند 92 15:07
میگم چرا بی هنر برای این ستت نیومد ینی عایا کم اورده ایا
مامانی نازگلا
پاسخ
ههههههههههههه..اون صیریده همه دوستان بیان برن دوباره شعر بگه خخخخخخخخخ
مامان مهنا
11 اسفند 92 15:07
اونوقخت تو چن سالگی شوهر کردی؟؟ از 16 سالگی بابای هنی افتاد پی ما و دوسال هی پدرمونو دراورد تا ما بعد 2 سال ج مثبت دادیم
مامانی نازگلا
پاسخ
هاااااااا..م...........ن..چیـــــــزه..صب کن.....وای خدای من الانه که لو برم.....خخخخخخخ اصلا تو رو سنه نه خخخخخخخخخ نکه تو خیلی نوبر بودی در دم تو هوا زدنت خووووووووب
مامان مهنا
11 اسفند 92 15:55
پرروو من اگه نباشم تو دیگه رفاقتی بااین خونواده نداری هییییییییییییییییییییییییی چقدر دلم برای خودم ی لحظه تنگ شد
مامانی نازگلا
پاسخ
دلتووووووووو..خام خااااام.......نکه بخورمااا..نه... آتیش بزنم خخخخخخخخخ
بی هنر
11 اسفند 92 16:35
کاش من یکم وقت داشتم اونوقت ببینم کی جرات داره جلوی کرمانی ها قد علم کنه... بهدشم اینجا وب کودکانه هست.... کل کل و تیکه بار کردن و متلک گفتن کار ما ادم بزرگای دل سیاهه.... آخ که چند صد بیت شعر تو حلگم مونده وقت نمیکنم بگم تا روتون کم بشه دیگه برای بی هنر جوابیه صادر نکنی.... دارم براتون آذری های عزیز
مامانی نازگلا
پاسخ
باشه حالا گریه نکن کم آوردین خخخخخخخخخخخ..این همه ما جوابیه صادر کردیم انواع و اقسام شعرها رو سرودیم یه نفرم از دیار کرمان میومد یه شعر میگفت خخخخخخخخخ غیر تووووووووو،،نزار شعرام تو حلقت بمونه بگنده بریز وسط دایره
بی هنر
11 اسفند 92 19:57
دلیل جدید پسرا واسه مشروط شدن ....مگه کلیپس این دخترا میزاره ما تخته رو ببینیم
مامانی نازگلا
پاسخ
به بهشت نخواهند رفت دخترانی که کلیپس بزرگتر از یه متر به موهاشون بزنن و باعث مشروطی بچه های مردم بشن.....
بی هنر
11 اسفند 92 20:01
ععع خدایی همه نخبه ها ته کلاس پاتوق دارن!!! منم بعد دبستان همش جام ته فیها خالدون کلاس بود.... در پاره از ائقاط هم جلوی دفتر در انتظار ناظم!!!! . . . که بیاد ازش کچ بگیرم
مامانی نازگلا
پاسخ
ای ناقلااااااااااااااا..پس از اون پاچه خوارای کلاس بودی که همش تخته رو پاک میکردن و دفتر میرفتن که گچ بیارن عایاااااااااااااا؟؟؟!!متاسفم برا رفاقتمون
بی هنر
11 اسفند 92 20:38
بی هنر برتر از آیسان آمد پديد ليک،آنکه چشم بصيرت داشت ديد کسي گفت: اي وبی ها به بيرون رويد تا نتی های نديد و بديد شما را بديد بی هنری تیز و زبر و زرنگ است شديد که آیسانی نصفش را هم در خود نديد مقصودم ازاين شعر فقط هرهر و خنده بید بس که شما آذری ها شوخ و بَا جنبه ايد خدا جنس بی هنر را مجازی آفريد پس از آن کیاراد و ماهان آورد پديد نت بی هنر را سوار بر شعر و ادب بديد ولي آیسان غير از بع بع و بع هيچ نديد بی هنر هرچه از شعر خواست کشید آیسانی فقط ديد و حسرت کشيد آسی از صبح تا به شب در جوابش دويد کم آورد آخر کارش به تيمارستان کشيد بی هنر شاعر و سر به زیر،هان شما شاعرید؟ شاعر تا کم آورد جامه خويش را دريد با شمام ننه ها فکر ميکنيد شما برتريد؟ نه عمو توهم زديد،گرخوابيد، بيدار شويد از ازل تا به ابد بی هنر شاعر برتري ست شما بايد کوتاه بياييد، چاره چيست؟؟؟ رمز شعر بی هنر عشق ست و بس دلش مثال دل مجنون پاک ست و بس . امضا: بی هنر
مامانی نازگلا
پاسخ
عععععععععععععععععععععععععععععععععععععععععععععععععععععع......یکی بیاد فک مو رو جمع کنه خخخخخخخخخخخخخخخخخخ........... واقعناااااااااااااااااا.. نگار،مهنا،ناهید،داداش اعتراف کنیم ما کم آوردیم عایا؟؟یا بریم دوباره با جوابیه برگردیم هااااااااااااااان؟؟؟ دمین ایستی بیهنررررررررررررای وللللللللللللللل
بی هنر
11 اسفند 92 20:43
یادش بخیر پوست پستاه رو اینقدر میکشیدیم رو زمین سیمانی تا داغ میشد بعد سریع می چسبوندیم پشت گردن هم کلاسیمون یه همچین نخبه هایی داره مملکت ما بعععععله یاد بگیر ماهان
مامانی نازگلا
پاسخ
نخبه مملکت ،،من هنوز تو فاز شعرمممممممممممممممممم خدایی وکم آوردنم
بی هنر
11 اسفند 92 20:47
یادش بخیر یه معلم داشتیم بهش میگفتیم رونالدینیو به این سمت کلاس نگاه میکرد به اون طرفیا منی میداد خیلی تکنیکی بود
مامانی نازگلا
پاسخ
پ شمام حسابی سوژه برا خنده داشتینولی بپای متواضی الاضلاع ما نمیرسید خدایی
الهام مامان امیرعلی جیگر
11 اسفند 92 20:49
ای ول به خانومی چه باحال بود شعرت منکه طرفدار سپاهانم اما دست مریزاد عالی بود
مامانی نازگلا
پاسخ
عجییییییییییییییییجم حالام طرفدار سپاهانی عاااایا؟؟نمیخوای بخاطر آیسی تغییر عقیده بدی بازم عایاااااااااا؟؟
الهام مامان امیرعلی جیگر
11 اسفند 92 20:51
دوران درس و مدرسه واقعا فراموش نشدنیه منو هم یه لحظه بردی به اون لحظات ناب مدرسهچه خوب بود
مامانی نازگلا
پاسخ
آره قربونت برم.....حالا ناراحت نشو خخخخخخخخخخ
بی هنر
11 اسفند 92 20:58
با شعر نمیشه بیان کرد.... حال و حوسصثله ریا هم ندارم!!! ساده صادق و روان مینویسم! تقدیم به کسی که شکفتن هیچ گلی زیباتر از لبخند او برای آیسان نیست.......... تولدت مبارک
مامانی نازگلا
پاسخ
یه دنیا تشکررررررررررررررر بی هنری جوووووون..ممنونمیگمااا یه دوتا شعرم در وصف داداشیم مینوشتی خخخخخخخخخخ
بی هنر
11 اسفند 92 21:06
-یادش بخیر: با مدادتراش و آب پوست پرتقال، تار عنکبوت درست می کردیم. -یادش بخیر: آن مان نماران، تو تو اسکاچی، آنی مانی ک. لا. چی... تو تنبل کلاسی....
مامانی نازگلا
پاسخ
آخـــــــــــــی..آره یادش بخیر مام اینکارو میکردیم ای ول به حافظت بی هنر جونی برا این شعررررررررررررر
بی هنر
11 اسفند 92 21:15
ببین ننه ماهان من که میبینم داری میری آذری های عزیز رو از تو وبلاگهاشون خاک کشون میاری تا کل کل کنی با کرمونی های با صفا... آما ننه پیری خودم یه تنه همتونو حریفم. اینجا وبلاگ کودکانه ی آقا ماهان دوست جونی خودمه نمیخوام با شعر و کل کل کردن بهش بی احترامی کنم و ازین دفتر خاطرات زیبا استفاده دیگری بشه و الا اگه پست مجزا بزنی و همه دوستات و جمع کنی ب پای کرمونی ها نمیرسی... حالا از ما گفتن بود
مامانی نازگلا
پاسخ
خخخخخ دارندگی و برازنددگی،تو هم برو کرمونیا رو بیار خخخخخخخخخخخخ..ایش ایش ایییییششششششششششششششنه بااااااابااااااااا..این قسمت نظرات برا خودمه خخخخخخخخخخ
خاله مهری( ریحانه و حنانه )
12 اسفند 92 17:17
الهی سهم همتون از دنیا، دنیا دنیا شادی باشه عزیزم ...
مامانی نازگلا
پاسخ
عسییییییییییییییییییییســـــــــــــــــم
مامان ایمان جون
12 اسفند 92 17:22
اول از همه تولد داداش گلتون مبارک باشه , ایشالا تولد 12000000سالگی دوم اینکه آیسان جون بهت نمیاد از اون آتیش سوزونا باشی سوم اینکه بزنم به تخته چقدر رنگ بنفش بهت میاد چهارم هم اینکه واقعا چه دورانی بود , یادش بخیر ممنون که یاد اون روزا رو برامون زنده کردی
مامانی نازگلا
پاسخ
سلام مامان ایمان جون خووووووووودم نبودی چن وقته عسیسسسسسسسسسسسمیه دنیا تشکر از همه لطفتای ول منم همینو میگم مظلووووووم و ساکتم خخخخخخخ...شما لطف دارین یه دنیاااااااااااا
خاله مهری( ریحانه و حنانه )
12 اسفند 92 17:22
منم تولد داداشتون رو تبریک میگم انشاله زیر سایه همدیگه صد و بیست سال عمر مفید و پر از شادی داشته باشید
مامانی نازگلا
پاسخ
قربون تو برم مهری جووووووونم،،ممنون ایشالله خدا عزیزانتو برات حفظشون کنه
خاله مهری( ریحانه و حنانه )
12 اسفند 92 17:24
واقعا اون روزا جه روزاهای خوبی بود
مامانی نازگلا
پاسخ
آره خدایی،روزهای تکرار ناشدنــــــــــــــــــی
خاله مهری( ریحانه و حنانه )
12 اسفند 92 17:26
ای شیطون کجا اللی تللی میرفتی ؟ آیا جیک جیک کنان میرفتی ؟
مامانی نازگلا
پاسخ
نه بخدااااااااااااا فقط اینکاره نبودم بخداااااااا جیکم کجا بود
خاله مهری( ریحانه و حنانه )
12 اسفند 92 17:28
مگه چیکارا میکردی شیطون که مدارک علیه تو جمع شده او هوا ؟که به فکر ترقه و اتیش بودی ؟
مامانی نازگلا
پاسخ
ای خدا منو بکشه خخخخخخخخخخخخخخخ خدایی هیچی فقط نمیدونم چرا به چشم ناظم خوش نیومده بودم را براه میگفت بیا دفتر بعدشم میگفت تو چرا اینجوری،پسرام اینقد که تو شلوغی شلوغ نیستن یه چند نمره و گزارش مینداخت پای پرونده ام
خاله مهری( ریحانه و حنانه )
12 اسفند 92 17:30
میگفتی من خودم نارنجکی ، تانکی میاوردم نابودشون میکردیم ابجی گلم
مامانی نازگلا
پاسخ
ای قلبونت برم من که اونوقتها نمیشناختمت،بعدشم منبعد روت حساب میکنم خخخخخخخخخخخخ
خاله مهری( ریحانه و حنانه )
12 اسفند 92 17:32
عزیزم ایسان جون خدا رو شکر که تو جزو دوستان موفقت بودی و امیدوارم از این به بعدت هم با موفقیت بیشتر همراه باشه برات
مامانی نازگلا
پاسخ
فدا مداتمممممممممممم مهری جونم،ایشالله شمام همیشه جزو بهترینها و اولینها باشین
خاله مهری( ریحانه و حنانه )
12 اسفند 92 17:33
به به ... چه چه .... خانوم لژ نشین هم تشریف داشتن ... خخخخخخخخخخخ
خاله مهری( ریحانه و حنانه )
12 اسفند 92 17:35
عزیزم اون موقع ها هم اینجوری تیپ میزدی و ژست میگرفتی ؟؟؟ وای وای وای تریپت تریپت تریپت منو کشته
مامانی نازگلا
پاسخ
نه مهری جونم ،اینا لباسای انتخابی ماهان برا بیرونمه،این بچه یه وجبی برا من میگه کی چی بپوشم،،منم که مظلوم و از ترس اینکه نره برا باباش زن بیاره قبول میکنم خخخخخخخخخخخ
خاله مهری( ریحانه و حنانه )
12 اسفند 92 17:36
ماهان هم که مثل همیشه خوشکل و خوش تیپه
مامانی نازگلا
پاسخ
فدااااااااااااات عزیزم،چشاتون خوشگلهههههه...بعدشم پس من چی نامرررررد
خاله مهری( ریحانه و حنانه )
12 اسفند 92 17:38
بعله دمت گرم تراختور ... که من بد جور اماده بودم که بعد بردت بزنیم بیرون ... ولی اینجا کسی نرفت بیرون ... و پدر جان به من گفت : اوتور یرونده بابا بیراز عاقلین اولسون
مامانی نازگلا
پاسخ
بابا معلومدی کی بتر غیرتلیدیها مهری جان،قورخوب گدسن مشتری گوزوینن باخالار بیلوه
خاله مهری( ریحانه و حنانه )
12 اسفند 92 17:42
برد تو رو هم تبریک میگم ایسان جون ... این ناهار خوردن داره هااااا
مامانی نازگلا
پاسخ
بله خدااااااااااااااایی،،،چقدم دلمو صابون زدم برا پیتزااااااااا
خاله مهری( ریحانه و حنانه )
12 اسفند 92 17:45
احسنت و افرین به ایسان 38
مامانی نازگلا
پاسخ
قربوووووووونت ،ارادتمندیم عسیسسسسسسسسسسسسسسسسم
مامان مهنا
12 اسفند 92 18:03
ایول ب این بی هنر ک سرتاپاش هنره اونوخت ای آیسی بی هنر ادعای باهنریش میشه
مامانی نازگلا
پاسخ
ععععععععععه واااااااااآنسهههههههههه!!!!!!!!!!!1این احساسات به خرج دادنات برا بی هنریت تو حلقم اجنبی ،رفیق فروشششششش،،ایش ایییش اییییییییششششششش
مامان مهنا
12 اسفند 92 18:03
مامانی نازگلا
پاسخ
نچ نچ نچچچچچچچچچ..صددفعه گفتم این دندوناتو مسواک بزنننننننن،،کو گوش شنواااااااااا
مامان مهنا
12 اسفند 92 18:03
میگم الان تولد تو هم هست مگه؟؟
مامانی نازگلا
پاسخ
تولدددددددمنعععععععععع...اما اگه میخوای کادویی سوغاتی چیزی بفرستی مذایقه نکن بفرست خخخخخخخخخخخخخخخ من مهربونم زیاد پسش نمیفرستم...حالا تولد کیه اونگااااه عایاااااااااا؟؟؟
ناهید مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
12 اسفند 92 19:28
بسی بی هنر عشق را در خودبدید پریدو تاج تختی برا خود خرید بگفت آیسان ودوستان وبی آیا چشم یصیرت ندارین چنین؟؟؟؟؟؟؟؟؟ که این همه بدید هستید وندید؟؟؟؟؟؟؟؟ ندانست همه دیده ها در آیسی هست ودوستان وبی که تاجی دارند این هوااااااااااااااااااااار!!!!!!!!!!!!!!!!! وتختی دارن سلیمان مدار !!!!!!!!!!!!!!!!! وحالا همه هر هر خنده اند که ای جان خوب می فهمد همه با جنبه اند ناهید به ظاهرفضول کمی فکر کرد چی می باید کرد که این دوست خودرا به بالا کشد ندانست که اوخود گردنکش است ولی تو ای دوست بی هنر جان من نباشی دلگیر از من که شوخیست وبس وآیسان هنرمند من مگر فک تو روی زمین هست نهههههه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! ببین همه دوروبرت هستند وبس . هنوزم نفس می کشیم نترسسسسسسسسسسسسسس امضاء: ناهید
مامانی نازگلا
پاسخ
ای جاااااااااااااااااااانمممممممممم..خدایی من و این همه خوشبختی محااااااااااااالهههههههههههه....قربون تب شعر همتون بشم منننننننننننننن،، من زانو میزنم مقابل شما مهربونااااااااا
ناهید مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
12 اسفند 92 19:32
آیسانی یه کم دیر اومدم آیییییییییییییییییی مریضم صدام بالا نمیاد ولی هنوز طبع شعر دارم ولی انگار شما دیگه بی خیال شعر شدید بازم گفتیم دفاعی ازت کرده باشیم با احترام مامی جوجوهای بوشهری
مامانی نازگلا
پاسخ
سلام ناهید جونم،چرا قربونت برمشمام کار دیگه ای نداشته باشینا نوبتی نوبتی مریض بشین خخخخخخخخخخ........ممنون گلم بی خیال نشدیم ،کم آورده بودیم به لطف شما دوستان مهربون حل شد الاااااااااااااان
مامان نازنین جون
13 اسفند 92 0:00
سلام عزیزم....وبلاگت خیلی باحال وقشنگهتولد داداشت هم مبارک انشاا... که تولد120سالگیش رو جشن بگیریخوشحال میشم به وبلاگ ما هم سر بزنید
مامانی نازگلا
پاسخ
سلام ممنون لطف کردین ،، چشم شمام به جمع دوستان مهربونمون خوش اومدین
ناهید مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
13 اسفند 92 11:59
سلام آیسان جونم انشالله همیشه خوشبخت باشی ما که کاری نکردیم عزیزم زانو زدن چیه واااااااای خدا مرگم بده پاک شرمنده کردید
مامانی نازگلا
پاسخ
فدا مداتم گلمــــــــــــــــمعزیزمی
ناهید مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
13 اسفند 92 12:02
آیسان جون من تازه دارم از دکتر میام نه برا خودم برا محمدرضا که سرماخوردگیشو از خودم گرفت وبا صرفه های بد همراهه من خودم داغونم داروی دکتر که هم کاری نکرده از این گذشته دیشب تا حالا دندونم به شدت درد می کنه خوب مدت زیادی بود مریض نشدیم از طرف خانواده چشم خوردیم اینم همه بیماریهارو یکجا گرفتم ای دوستم نازنین من به دادم برس منو ار این همه چشم شورها نجات بده
مامانی نازگلا
پاسخ
آخــــــــــــــــــی،بمیرم براتون چرا آخه هوا که خوب شده خخخخخخخخخ،یه ذره بیشتر مراقب باشین منم جای شما هوارتا اسپند دود میکنم و چشم حسوداتونو کووووووووووور
مامان مهنا
13 اسفند 92 13:51
اخه ی جا گفتی داداش دوقولومه گفتم نکنه تولد توهم هست بعد با خودم گفتم اینکه چنوقت پیش تولدش بود چرا اینقدر هی زود ب زود بزرگ میشه خخخخخخخخخخخخخخخ
مامانی نازگلا
پاسخ
ههههههههههه من کلا عغدده تولد دارم مثلا همین 16 اسفند فردا تولد خواهر زادمه راه براه به همه میگم فردا تولدمه بهم تبریک بگین
مامان مهنا
13 اسفند 92 13:52
ما کلا رفیق فروشیم اصن شادمهر این شعرو واسه من خونده آدم فروش دست تو رو شده برام خخخخخخخخخخخخخخ
مامانی نازگلا
پاسخ
چه اعترافاتــــــــــــیاعترافاتت تو حلگگگگگگگگگگگگم با همین گ که شدتش معلوم باشه خخخخخخخخ
مامان مهنا
13 اسفند 92 13:59
چقدر الان دوس دارم برای بی هنر قلب در وکنم و برای تو عزیزه دلم
مامانی نازگلا
پاسخ
این وضع الان بی هنره این وضع مـــــــــــــن... این توووووووووی نامرد اینم سایر دوستاااااان
مامان مهنا
13 اسفند 92 13:59
دلم یهو یکمی برات سوخت
مامانی نازگلا
پاسخ
خوبه خخخخخخخخخخخخخخخ،باز جای امید هست اینجوری
مامان مهنا
13 اسفند 92 14:00
قرووووووووووووووقاطیات تو حلقم
مامانی نازگلا
پاسخ
قرو قاطی زیاد دارمااااااااااااا..تو حلقت جابجا میشه عاخه یعنی عایاااااااااااااااااا
دلسارا
13 اسفند 92 15:00
چقدر از خوندن این پست دلم گرفت . دلم تنگ نیمکت های خراشیده از زخم خودکار است ......
مامانی نازگلا
پاسخ
ای جوووووووون دلم،،من چقدر بد جنسم که همه رو ناراحت کردم با خاطرات مدرسه
بی هنر
14 اسفند 92 15:33
آسی نبین ظاهر تق و لق مرا من آنم که با شعر غوغا کنم بیا پای شعرم نون گندم بخور که تا چاقی ات را مداوا کنم به یک گونی پر شبیه گلم! بیا هیکلت چون مهنا زیبا کنم خودم حسن یوسف ندارم، ولی سایزت توانم چو زلیخا رسوا کنم! در باغ شعری نشانم بده که باغ شعرت را مصفا کنم بیا جای دریای پول و رفاه تو را غرق اشعار زیبا کنم! امضا: بی هنر
مامانی نازگلا
پاسخ
چه هستی تو مغرور و پر ادعااااااااا همین بیتم هست،کفایت تو راااا چه گویم زسایز سی و هشتیـــــــم؟؟؟ چه گویم از هنرهای ،دستیم؟؟ شدی یک شبه شاعر رومیاان!!!!!!! ز شعرهایت میکنی داد و فغااااان!!! زیوسف،زلیخا یاد میکنی!!! تن لاغرم را باد میکنی!!!! زباغ شاعری بدنبال دری؟؟!!! چه میگردی که خود، یه پا دروازه ای مرحبا،شعرهایت زیبایند،نشینند بر دلم،، تب شعر گویانت گوارای حلق نازنینم! امضاءآیسان 38
بی هنر
14 اسفند 92 15:59
چیشد آذری ها؟؟؟ با شوماهام که متحدین!!! کوشین؟هان؟؟؟ فراوان ایده ها در کله من باد کرتاهه که با آن مملکت را می توان آباد کرتاهه اگر من کاره ای باشم نماند هیچ کمبودی که درجا یاور کمبود را استاد کرتاهه به هنگام سخن گفتن تپق ها می زنم اما به هنگام شعر جان خودم بیداد کرتاهه دریغا زین نبوغ من که از صبح سحر تا شب نشینم گوشه پارکی و خود را باد کرتاهه جوان هستم جوانی دیپلمه از نوع بیکارش ندارم راه پیش و پس فلانی مددی کرتاهه! با اندکی دستکاری....بی هنر
مامانی نازگلا
پاسخ
حیف الان ناظرم باید برم،برمیگردم برا اینتم شعر میسرایم خخخخخخخخخخخخ
سارا مامان اهورا
15 اسفند 92 9:18
بهار نزدیک است و هوا پر شده از *دوستت دارم*هایی که به بادها سپــــــــــــــــــــــــرده ام کاش پنجره ات باز باشد
مامانی نازگلا
پاسخ
سلاااااااااااااام،قربونت برم سارا جونم،،مییییییییییییییییسی
مامان مهنا
15 اسفند 92 14:14
وااااااااااااااااااااااااااااااااایی خدای من اینجا رو نگاه پره شعر شد خخخخخخخخخخخخخخ عاقا ما متن نمیتونیم بگیم؟؟؟
مامانی نازگلا
پاسخ
عاغاااااااااا،ما داش بزرگتیم میگیم میتونین بگین،،متن بگین شومااااااااا خخخخخخخخخخخخ
مامان مهنا
15 اسفند 92 14:14
بی هنری قربونت باهنر
مامانی نازگلا
پاسخ
بی هنررررررررررر من:
مامان مهنا
15 اسفند 92 14:14
آیسی
مامانی نازگلا
پاسخ
جووووووووووووونش عایاااااااا..به بی هنر قربونت به من آیسی خالی عایاااااا؟؟!!!
مامان مهنا
15 اسفند 92 14:15
آیسی ی پست شاعری بزن
مامانی نازگلا
پاسخ
آره باید اینکارو بکنم حتما میگیره
بی هنر
15 اسفند 92 19:02
هههههههههخهخخخخخ خییییییلی باحال شعر میگی آیسان خانم ایییول بابا مرحبا احححححححسنت....
مامانی نازگلا
پاسخ
چاکرتیــــــــــــــم یه دنیااااااااا
مامان کیاراد.آرزو
16 اسفند 92 0:25
نه بابا خوب زورتون به کرمونیا رسیده واین بیهنربدبختومعصوم روگیرآوردین تندتند شعرازخودتون درمیکنیدخوشم میادحریف بیهنرنمیشین کهگرچه اونم دیگه تنهانیست
مامانی نازگلا
پاسخ
خب ما اینیم داداااااااااااااش..شما مشکلی دارین عایااااااااا؟؟؟؟بیاین وسط دایره بینیم چن مرده حلاجین اونوخ!!!!!!!!!
مامان کیاراد.آرزو
16 اسفند 92 0:27
آیسان جون «بیـا تـا گُل بــر افشانیم و می در ساغـر انــدازیم مبـــادا چـاق تـــــر گــردیــ ، چاقـی را ور انــدازیم اگـــــر چربی بــر انگیــزد کـــه راه قلب تو بنــــدد رژیــم لاغـــری برگیری و هشتاد و سه بــر انـدازیم بیــــا تــا کــور بگــردانی ،تو استعـداد چـاقــــی را نخوردن هــا دهی تــن را و خـود را لاغــــر انـدازیم غـــذای خوشمــزه آورد هـــرکس پیش تو بگذاشت غـــــذایش را ورش داریـم و پیش بی هنرش انـدازیم بـــه دارو خانــــه قــرص ضــــدّ چاقـی می شود پیدا بگیـــریـــم قـرص ضـــدّ چاقــی و آن را در تو انـدازیم نبـاید پیش ایــن و آن، شوی تو اسباب هــر خنـــده کـه خـود را مضحکـه سازیــم و پیش بی هنر انـدازیم شوی تو از « آرزو » و شعر ضــدّ چاقی اش ممنون که دست افشان غزل خوانیم و پاکوبان سر اندازیم!!
مامانی نازگلا
پاسخ
دمت گرم آرزو باید یه شعر برا تو بگم خخخخخخ،الان برم جلسه بعدا میام با جوابیه
ناهید مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
16 اسفند 92 23:36
سلاااااااااااااام به به حسابی شاعر شدین برا خوتوناااااااااااااااااااا ایسانی دستت درد نکنه عجب شعری سرودی اییییییییییییییییی ولاااااااااااااااااااااا بابا آیسانی رودست زدیاااااااااااااااااااا دمت گرم
مامانی نازگلا
پاسخ
آخ قربون تو ناهید مهربون طرفداااااااااااااار خودمممممممآنسه ،آرزو خجالت بکشین بیاین از ناهید یه ذره مرام معرفت یاد بگیرین خب
ناهید مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
16 اسفند 92 23:40
ایسانی این چشمها دارن منو کم کم می برن به اون دنیا ببین اینبار انگشتمو میکسر زد نزدیک بود قطع بشه حالا من چلاغ اول عیدی چه خاکی بر این ملاجم بکنم گفتم که حسابی حرفت به دلم نشست که تعریف زیادی این عواقب رو به دنبال خواهد داشت اینم برا اینکه زیاد نگران نشی گلم
مامانی نازگلا
پاسخ
آآآآآآآآآآآآی خدا مرگم بده،،چرا چی شده؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!بیام ببینم چیکار کردی با خودت دخترررررررررررر!!!!!111
مامان مهنا
18 اسفند 92 0:56
وای خدای من مردم از خنده اینجا ک شد شاعرخانه
مامانی نازگلا
پاسخ
تو هم یه شعرا بزار ما بخندیم دلمون وا شه خخخخخخخخخخخ
مامان سيد محمد سپهر
19 اسفند 92 11:00
عزيزم چه كار خوبي كردي گل پسر را با خودت بردي.....واقعا قول داده بودي كه دختر درسخواني بشي زهي خيال باطلت به دلم نشست
مامانی نازگلا
پاسخ
قلبونت بلم..ممنوووووووووووووووون
مامان آروین-مریم
21 اسفند 92 13:05
با عرض تبریک خدمت داداش خوبتون و با آرزوی خوبترین ها برایشان ....... چه کار جالبی کردی که با ماهان رفتی سرکلاس خودتون .......... چه بازار شعری راه انداختین و ما بی خبریم ....
مامانی نازگلا
پاسخ
ممنون مریم جونم،قربونت ههههههههههه خخخخخخخخخخخ ما که اومدیم گفتیم هر کی شعر داره رو کنه که بی هنر تنها نمونه
مامان پریسا
21 اسفند 92 15:18
عجب شعرای باحالی
مامانی نازگلا
پاسخ
شما نمیخواین شرکت کنین عایاااااااااااااا؟؟؟