زمستون امسالمون و تولد بابایی
.. الهی هرکجا هستی خدای اطلسی ها باتوباشدپناهه بی کسی هایار تو باشدتمام لحظه های خوب یک عمربه جزدلواپسیهاااااااااااااااااا،،باتوباشد
منوچهر جاااااااااااااااااااااانم،
سلام دوستای خوبم،ماهان عزیزم،اول دی تولد بابایی و دایی مهدی بود،و به خواست دوستان گلم که پرسیده بودن کادوی همسلی چی بود این جشنو تو وب براشون گرفتم اما بگم که بیشتر عکسهای تولدو بنابه دلایل امنیتی و اخلاقی ندااااااااااااااااالمشوخی کردم همسلی اینجوری قرتی بازی دوست نداره منم تولدشو بی شیله پیله و عکس و فیلم گرفتم دیگه دوستان مسئله کادو براشون سوال پیش اومده بود و منم که مهربووووووووووووووووووووونچند تا عکس همینجوری بعد تولد،دیروز پریروز شکار کردم میزارم برا یادگاری...همه لحظه هایتان در گیر شادی و نشاااااااااااط..
اول از همه چشم و هم چشمی،،اوخ اوخ ببخشید مسابقققققققه برا پخت کیک
کیکی که شبنم جون ،زن داداش گرام برا تولد داداش مهدی درست کرده بود..نکنه کیک اون برنده بشه..بهتره برم تزئیناشو بهم بزنم
اینم کیک من که،نه من باب چشم و هم چشمی و حسادتااااااااااااهمینجوری برا تولد شوهری البته قبل از تزئینات کامل و خامه و ژله..وگرنه کیک من صد در صد بهتر بووووووووود..
هجوم اهالی تولد برا بریدن کیک و پای ثابت ماهان جون
کادوی ماهان جونم برا بابایی یه جفت جوراب خوشگل به خرج بنده و یه نقاشی از چوپان دروغگو،البته مناسبت موضوع این نقاشی رو با تولد بابایی من که نفهمیدم،شما فهمیدین به مام بگین..یه نقاشی از مکه هم کشیده بود هرکاریش کردم اونو بده نداد که نداد و گفت همین کادوی باباییه
بنده هم از ماموریت قبلی برا تولد همسلی و داداشی ، پلیور خوشگل براشون خریده بودم اما چون اون موقع دیده بودتش ،اینارم برا سورپرایز همسلی تهیه کردم..خانوماااااااااا زرنگ باشین کادوی مالی تنها کادوییه که پس از تولد به خودتان برگشت داده میشوووووووودبرای ما هم این اتفاق افتااااااد
اییییییییییییییییییش منم با این دوربین و کیفیت پایین عکسهاااااااااااااااااا..اح اح اح اح،چه وضعیه این،،یعنی یه چن نفر نمیتونن جمع بشن برا من یه دوربین با کیفیت بالا بخررررن عاااااااایا؟؟؟این چه دوستیه ما داریمممممم((با زبون بی زبونی،یعنی اینکه شرمنده بابت کیفیت پایین عکسها))
چند تا از عکسهای زمستونی امسالمون...
آدم برفی که تو کلاستون درست کرده بودین و شاکی بودی که هنوز کلاه آدم برفی تکمیل نیست و عکس نگیرم
ماهان جونم ، اینجا روز برگشتن من از ماموریته که اونقد ذوق زده بودی و به سر و کله من و بابایی گوله برف زده بودی که آدم برفی شده بودیم
اینجام بابایی هم ازمون عکس شکار میکرد هم با گوله برف دنبالمون میکرد..
فرا رسیدن سالروز تولدت را در گوش قاصدکهای عشق و زندگی زمزمه خواهم کرد تا برف زمستانی از شوق حضورت بهار را لمس کند...یه بار دیگه تولد داداش مهربون و همسر عزیزمو تبریک میگمممممممممممممم....