ماهان جونم ماهان جونم، تا این لحظه: 16 سال و 5 ماه و 16 روز سن داره
آیهان منآیهان من، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 20 روز سن داره

ماهانی وآیهانی قند و نبات

نابودگر پنجی ماهان

1392/9/27 12:47
701 بازدید
اشتراک گذاری

ماهان جونم الان که دارم این پست رو برات میزارم حالم از دستت گرفتست،از دیروز عصر حسابی ناسازگار شدی،،هر چقد دلت میخواست بهونه گیری و اذیت کردی ،،بابایی هم عصری اضافه کار بود و این بیشتر عصبیت کرده بود..همش نق میزدی که بیا تکالیفمو بنویس و یه دندون پزشکم برا نقاشی حرف((  د  )) برام  بکش، هر کاریت کردم که  یه نقاشی غیر از دندون پزشک برات بکشم قبول نمیکردی و همش غر میزدی که چرا مامانای دوستام که تازه بعضیاشونم کارمندم نیستن بلدن میمون و شیر بکشن تو بلد نیستی  یه دندون پزشک بکشی،،تو چجور رئیس دکترا هستی که بلد نیستی یه دکتر بکشی!!!...منم به خیال خودم یه دوچرخه رکابدار خوشگل برات کشیدم که سورپرایزت کنم ،ولی چنان با عصبانیت دوچرخه رو پاک کردی که دفترتم باهاش پاره شد...بعدشم که میخواستم با هم پیاده روی و خرید لباس برا یلدات بریم  از خونه جم نخوردی ،وعده و وعید منم کارساز نشد،، شدی یه پا حسن تنبل برا خودت...امروز صبحم  فقط اذیت کردی و من ودوستت  هلیا و مامانش رو به گوله برف بسته بودی و هر چی هلیا گریه میکرد،تو خبیصتر میشدی و با گوله های بزرگتر دنبالش می افتادی و اشکشو درآوردی،،منم که اومدم مامانی کنم و نصیحتت کنم،جومونگ وار جفت پا پرش کردی به آسمون و بعدم رو کمرم فرود اومدی،،چه بیرحمانه میخندیدی ماهان جونم و میگفتی من نابودگر پنجم،،فک کنم دیشب فیلم  نابودگر چهار و دیدی،تصمیم گرفتی نابودگر پنجو خودت با اعمال خودت بسازی گلم،،چقد پیش همکارام خجالت کشیدم ماهان،منم برخلاف میلم دعوات کردم و تنبیه اساسیتو به ظهر حواله کردم،میدونم تا ظهر رو حساب مادری فراموش میکنم که تنبیهت کنم،اصلا ده دیقه ای نشده بود به مهد رفتی که اول با سرویست تماس گرفتم و حالتو جویا شدم بعد به مدیر مهدتون سپردم که امروز بیشتر هواتو داشته باشه که عصبی،،فدات بشم که با خودتم که تلفنی حرف میزدم ازم قول میگرفتی به بابا چیزی نگم و ببخشمت..عاخه مگه مامانا میتونن بچشونو نبخشن عزیز دلم...ماهان جونم  الهی که هر لحظه لحظه زندگی من فدای تو بشه..دوست دارم عاقل و آقا و متین بار بیای ،،ظالم نباش عزیزم،دل نشکن،حتی اگه هر چقدر که قوی و تنومند شده باشی...میدونی من میتونستم با یه کشیده از حال و هوای نابودگریت درت بیارم اما این کارو نکردم که پیش دوست خودت و همکارام خراب نشی...همه چیز که قدرت نیست عزیز دلم..تو باید  یاد بگیری  از زور بازوت  تو کارهای خیر و کمک به دیگران استفاده کنی،باید مهربونی  رو تمرین کنی،،باید احترام به بزرگتررو تمرین کنی،عزیزم..امروز دلم ازت گرفته،اما میبخشمت ،کینه ای برای ظهر دیدنت  نگه نمیارم،تو هم یاد بگیر کینه ای بار نیا پسر کوچولوی عزززززززززززیزم..............

عزیز دلم چند تا از عکسهای چند روز پیشو برات میزارم که حال و هوای امروزمنو عوض کنه..

اینجا برا تکلیف یکی از نعمت های خدا ،جمع خونوادمونو کشیده بودی گلم، که من و بابایی حسابی ذوق زده شده بودیم..

اینجام تو اداره با همکاری یکی از همکارای من،همون نعمتو رو بادکنک پیاده کرده بودی..اینم شکل خودته..ماچماچ

این عکس منهمژهبغلبغلبغل

اینم عکس بابایی که نمیدونم چرا اینجوری عصبی و پر ریش و سبیل کشیدیشتعجبمتفکر

بعد یه والیبال بازی با همکارام تو سالن با عکسهای خونواده گرام،اومدی اتاق میگی مامان اون قسمت از شکم که آدم پسته نخوره درد میکنه،همونجام درد میکنه..قهقههقهقههقهقهه 

 

بعد که دل دردت خوب شد،،میگی حالا قسمت شیر کاکوی شکمم میخواد دردش بگیرررررررررهنیشخندنیشخند

کوچه پس کوچه این شهر تو را می بوید

عطر خوش بوی تنت ناب تر از مُشک و گلاب

بوسه ای از لب شیرین تو شد سهم دلم

این غزل جای من امشب شده بد مست و خراب . . .

فدای تو بشم ماهانی جونم،با همه شیطنتات دوست دااااااااااااااااااارم و خواهم داشت..این رسم مادر و فرزندیست..این رسم زیبا  را نگه خواهم داشت...ماچماچبغل

 


پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (93)

lمامان شیدا
27 آذر 92 10:56
خصوصی داری
مامانی نازگلا
پاسخ
فداااااااااااااای قهر کردنات شیدا جونم
lمامان شیدا
27 آذر 92 11:44
خصوصی ای جووووووووووونم چشششم
لیلا مامان پرنیا
27 آذر 92 11:52
عزیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــزم پس امروز حسابی دوست جان منو اذیت کردی اشکال نداره آیسان جون بعضی وقت ها بچه ها رو دنده بد پامیشن وفقط کاری که تو کردی این حس رو زود ازشون دور میکنه یعنی بر ما مامان ها
مامانی نازگلا
پاسخ
لیلااااااااااا جونم بیا منو بر خونتون از دست ماهانی،،خیلی امروز اذیتم کرد..کلافم از دستش
لیلا مامان پرنیا
27 آذر 92 11:54
نقاشی ماهان جونم هم خیلی قشنگه قربونش برم که دوست جانم رو اونقدر قشنگ کشیده بیچاره اقای پدر ما هر وقت عکسش رو دیدیم خیلی مظلوم وخوش اخلاق بودذه حالا ماهان چه فکری کرده موقع کشیدن اون نقاشی بماند...
مامانی نازگلا
پاسخ
آره واقعنا، لیلا جونی بیچاره همسری اونقد ناز و خوشگل و مهربون..فک کنم جای من با شوشو جابجا شده تو عکسهاااااااااا
لیلا مامان پرنیا
27 آذر 92 11:55
مواظب خودت واون عسل خاله باش دوستم ...ای شیطون بلا کلی بابت پسته خوردنت خندیدم شیطنت از چشمات میباره عزیزم
مامانی نازگلا
پاسخ
فدای تو بشم لیلا جونم چشم عزیزمخاله اینجوری همه پسته های مامانی رو بالا کشیدم
lمامان شیدا
27 آذر 92 13:24
آیسان جونم لطفا بیا خصوصی
مامانی نازگلا
پاسخ
عججججججججججججیجمممممممممممم..اومدم گلی خانوم
مامان مهنا
27 آذر 92 13:34
بترکی ک عاشق این کپی کردناتم
مامانی نازگلا
پاسخ
کدومو میگییییییییییییییی ناااااااااااااااامررررررررررررردددددددددددددد
مامان مهنا
27 آذر 92 13:34
بی انصافی دیگه هم حباب شمارمو داشت هم مامان سونیا ازشون میگرفتی بم خبر میدادی با کله میومدم میدیدمت
مامانی نازگلا
پاسخ
آررررررررررررررره...خخخخخخخخخخ میمیری خودت بهم شماره بدی،شماره بدی برات جوک میفرستمااااااااااا..از اونا که برا آرزو میفرستم خوشبحالش میشه
مامان مهنا
27 آذر 92 13:35
تو این دوره زمونه بااین گرونی و اینا مهمون نوازی بخوره تو سرم
مامانی نازگلا
پاسخ
نشکنه سرت بی سخاوت،،حالا کی افتخار میده بیاد خونتووووون..قم اومدنی میرم خونه دوست مهنا جوووووونم،قربونش بشم مهمونمون میکنه تو هم دلت بسوزه
مامان مهنا
27 آذر 92 13:36
تو بیا من خودم میام اونجایی ک هستی اوار میشم رو سرت باهم میریم دزدی خخخخخخخخخ
مامانی نازگلا
پاسخ
برمیییییییاد ازت برررررررمیاد...چشمم روشن تو هر کاریم که من قدم بزارم شما قبلا بودین که..واااااااااااااااا..ایییییییییش خسسسسسسسیسسسسس
مامان مهنا
27 آذر 92 13:37
الان تصور میکنم دستاتو بازور داشتن میکشیدن توهم هی خودتو سفت کرده بودی ک نتونن بیارنت
مامانی نازگلا
پاسخ
آره واقعنااااااااافک میکردم تو راه تصادفی چیزی میشه هم خواهر برادرا انا لله و انا علیه راجعون میشیم
مامان مهنا
27 آذر 92 13:38
نه نداری بمون فشار اورده بود یم ماه تلم قطع بود بعد الان پولدار شدیم تونستم وصلش کنم
مامانی نازگلا
پاسخ
آخخخخخخخخخخخی بمیرم میگفتی یه تکونی به خوددمون میدادیم ،کمکهای وبی براتون جمع میکردیم خووووووووب
مامان مهنا
27 آذر 92 13:40
بگیریم؟؟؟؟ مگه تو تااون موقع هستی ؟؟جلل الخالق
مامانی نازگلا
پاسخ
پ نیستییییییییییییم!!!!!!!حیف شدااااااااااا
مامان مهنا
27 آذر 92 13:41
ای جونم تبریکات تو تمام وجودم ای همچین حال میده ک نگووووووووووووو
مامانی نازگلا
پاسخ
نوووووووووش جوووووونت،خوشحالم که بت چسبیده
مامان مهنا
27 آذر 92 14:15
پستتو خوندم خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ نابودگر 5 رو خیلی خوب اومد خخخخخخخخخخ نذار بچه اینارو ببینه خو شوهر منم عشق نابودگره ینی عشق ارنولده از بچگی مادرشوهرم میگفت میدیده خیلی بدجوره هنوز ک هنوزه میشینه میبینه
مامانی نازگلا
پاسخ
اونوقت شوشویی نابودگرو هنوز هنوزم که هست تماشا میکنه،آرنولد نمیشه بیاد سرتو بیخ تا بیخ ببرررررررررررره..سواله ها فقط
مامان مهنا
27 آذر 92 14:15
چقدر خوب خودتو کنترل کردی من بودم نمیتونستم خوش ب حالت
مامانی نازگلا
پاسخ
کنترل خودم تو حلق جفتمون،،همه دندونام خرد شدن تو دهنم
مامان مهنا
27 آذر 92 14:16
خخخخخخخخخخخخخخ چقدر تورو خوشگل کشیده ینی اینقدر خوشگلی از دیدش؟
مامانی نازگلا
پاسخ
نیسسسسسسسستم عاااااااااااااایااااااااااا؟؟؟
سارا مامان اهورا
27 آذر 92 14:53
آی از دست این بچه ها وقتی بهونه گیر میشن دیگه هیچ جور کوتاه نمیان آقا ماهان تو که دیگه واسه خودت مردی شدی
مامانی نازگلا
پاسخ
خاله تقصیر مامانیمه که این همه بچه بد میشه با من کل کل میکنه..مامانم مامانای قدیم والاه
سارا مامان اهورا
27 آذر 92 14:54
قربونش برم چه نقاشی هایی کشیده
مامانی نازگلا
پاسخ
خدا نکنه خاله مرسی از تعریفات
سارا مامان اهورا
27 آذر 92 14:55
عزیزم بالاخره قسمت شیر کاکائو شکمت خوب شد؟
مامانی نازگلا
پاسخ
اونکه ردیفه خاله،،ردیف ردیییییییییییییییییف
مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
27 آذر 92 19:46
سلام آیسان جون فداتون بشم با اون دعوای مادر وپسر باور کن اینم قشنگه وپرخاطره فک کن وقتی ماهانی بزرگ بشه واین خاطرات رو بخونه چقدر ذوق زده بشه وقهه قهه به کوچکیهاش می خنده ولذت می بره
مامانی نازگلا
پاسخ
سلام عزیز دلم فدای تو بشم که این تفصیر زیبا رو داری،،آره به نظرم طبیعیه که مامان و پسر گاهگداریم به تیپ و تار هم بزنن و دعواشون شه..عوضش یه خاطره خنده دار برا آینده ردیف میشه
مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
27 آذر 92 19:48
آخه عزیزم ناسلامتی رئیس دکترا هستی نتونستی یه دندون پزشک بکشیییییییییبچه بیچاره چه توقعاتی ازت داره فداش بشم الهی چقدر کارهای بچه گونشون شیرینه
مامانی نازگلا
پاسخ
چه شیرین کاری ناهید خانوم،اون لحظه از حرصم همه دندونامو تو دهنم خرد شدن،بسه بچه اینقد حرصمو میداد و ضایعم میکرد
مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
27 آذر 92 19:49
ماهانی چقدر نقاشیهات قشنگه
مامانی نازگلا
پاسخ
نظر لطفته خاله
مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
27 آذر 92 19:49
میگم اونوقت اون خانم ژوگولیه شمایید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مامانی نازگلا
پاسخ
خوووووووووووشگلمااااااااااا..نههههههههههههه..ناهیییییییییییییید
مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
27 آذر 92 19:52
چه تفسیری اون قسمت شکمم که آدم پسته نخوره درد می کنه من که تا این لحظه 66سال و6ماه و6روز دارم این حرفهارو بلد نیستم بیایم از ماهانی چیز یاد بگیریم
مامانی نازگلا
پاسخ
خاله کلاس گذاشتنام برا دوستای مامانم رو چشمم،،سنتون لووووووووووو رفت آخی همش 66 سال و 6 ماه و 6 روزتونه
مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
27 آذر 92 19:53
نوش جونت آقای سیاستمدار
مامانی نازگلا
پاسخ
میسی خاله،اینجوری حالی میده هاااااااااااا
نیلوفر
27 آذر 92 21:12
خخخخخخخخخخ امان از دست این بچه. اونجای شکم که آدم پسته نخوره درد میگیره روزهایی که عصبی میشه اصن سر به سرش نذار آیسان جون. خودت و بزن به ندیدن ومحلش نذار که ببینه عصبانی شدن تاثیری تو انجام کارها نداره.
مامانی نازگلا
پاسخ
نیلوفری از الان دارم میشمرم روزای اتمام بارداری و اومدن فینگیلت و سر به سرت گذاشتنارو ..باید به چشم ببینی آجی جوووونی
مامان محیا
27 آذر 92 22:56
تا بوده همین بوده از قدیم گفتن خدایا سنگ مادر نشه فکر کن
مامانی نازگلا
پاسخ
همینو بگو..والاه خوب گفتن قدیمیاااااااا...
مامان محیا
27 آذر 92 22:58
ماهان جون چرا برای نقاشی حرف د مامان دندون نکشه دندون پزشک بکشه وای درکت میکنم آیسان جون من نقاشیم دوراز تصور خودمه
مامانی نازگلا
پاسخ
من نقاشیم بدکم نیستا اما اینکه از الان خواسته هاشو دیکته میکنه و به هیچ صراطی هم مستقیم نیست آزردم میکنه،بلاخرم کشیدم دکتررو
مامان سونیا
28 آذر 92 8:36
روزاتون به سپیدی و زیبایی برف و کانون زندگیتون به گرمای آفتاب تابیده بر برف های زمستانی هر چه از روشنی و سرخی داریم برداریم کنار هم بنشیینیم و بگذاریم که دوستی ها سدی باشند در برابر تاریکی ها یلدایتان رویایی…روزهایتان پر فروغ،شبهایتان ستاره باران! راستی به این آدرس برین و توی قرعه کشی شب یلدا شرکت کنین http://mylamis.com/yalda//?ref=91
مامانی نازگلا
پاسخ
سلام مامان سونیا جونم،ممنون عزیز دلم یلدای شمام مبارک،ممنون برا آدرس مسابقه،مهربوووووووون که تک خور نیستی
مامان سونیا
28 آذر 92 9:46
سلام به ماهان جونم و مامان گلش خوبی عزیزم
مامانی نازگلا
پاسخ
سلام فدای تو مرسی ،ما خوبیم شما و سونیا جونم بهترین ایشالله
مامان سونیا
28 آذر 92 9:47
ای آیسان بی سوات بلد نبودی بدتر از من دندون پزشک بکشی خوب از نت سرچ میکردی مینشستی از روی اون میکشدی تا گل پسر ناراحت نشه از دستت
مامانی نازگلا
پاسخ
دندون پزشک که هیچی،یه خانم دکتر کشیدم با سرمو و ماسک و آمپولو وبچه ای که روتخت مریض بود...اینیم ماااااااااااااا
مامان سونیا
28 آذر 92 9:49
ای خاله به قربون اون قسمت شکمت بشه که دلش پسته میخواسته و بعدشم شیر کاکائو آیسان جون فکر کن توی اون موقعیت اون قسمت شکمش که میل به خاویار و کباب برگ سلطانی داشت درد میگرفت اونوقت چیکار میکردی
مامانی نازگلا
پاسخ
آره واقعناااااااا..نه بابا طفلی بچم میدونه چی به چیه و کی هوس چیو بکنه که مامانیش شرمندش نشه
مامان سونیا
28 آذر 92 9:50
ببینم حالا بلاخره راضی شدن برای خریدهای یلاد رفتید خرید یا نه هنوز در قهر و لجبازی به سر میبرند جناب ماهان خان
مامانی نازگلا
پاسخ
نه مامان سونیا جونم بخدا من یکی حریف ماهان نمیشم،هر کاریش کردم نرفت که نرفت،برا امروزم مراسم یلدا داشتن تو مهد هر چی تو خونه لباس نو اشتیم و با هم جوریدیم
مامان سونیا
28 آذر 92 9:52
ببینم تو چه بی سیاستی خوب یه دندون خالی براش میکشیدی میگفتی دنون پزشکه اینو کنده خودش الان رفته فقط دندونه اینجا مونده خو دندونم د داره دیگه
مامانی نازگلا
پاسخ
ای بترکی دخترررررررررر ،یادم باشه دفعه بعد یا برا بچه بعدی این کلک رو سوار کنم.خخخخخخخخخخخخ
مامان سونیا
28 آذر 92 9:53
مادر و پسر عجب کمپانی فیلم سازی دارید شما اخراجیها رو میسازی ماهان جونم کم نیاره نابودر میسازه برو خدا رو شکر کن کنستانتین نساخته تا بفرستد توی جهنم
مامانی نازگلا
پاسخ
مامان که من باشم کنستانس..چی چی بودرو نمیدونم چیه این بچم حتما نمیدونه خخخخخخخخخخخخوگرنه تا الان دست بکار میشد
مامان سونیا
28 آذر 92 9:56
ببینم تو چه جور رئیس دکترا هستی که سوات نداری خبث رو مینویسی خبیص و دقیقه رو مینویسی دیقه خجالت نمیکشی فقط بلد پز سایز سی و هشتت رو بدی
مامان عبدالرحمن واویس
28 آذر 92 11:35
ایسان جونم ما شاالله به این صبر وتحملت من دربرابر گلپسرام خیلی بی صبروتحملم انشاالله که هیشه درکنارهم باخوشی وشادی زندگی کنید
مامانی نازگلا
پاسخ
شما لطف داری یاسمن جونم،والاه منم حوصلم کمه اینکه گفتن بهشت سر راست زیر پای مادران است واسه اینکه خدا خودش میبینه که جهنمو بچه ها تو این دنیا برا ماماناشون محیا میکنن.
مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
28 آذر 92 16:07
وااااااااااااای عزیزم من عاشق اون کامنتهاتم نمی دونی من هرروز که میام اینجا به عشق شماوکامنتهای قشنگته که میام وجون می گیرم بد عادت شدیم دیـــــــــــــــــــگه هرچی کامنت باشه من زود تایید می کنم چی شده
مامانی نازگلا
پاسخ
قربون توی با صفا بشم من،،اونروز پست شما و الینا جونمو همزمان باز کرده بودم قسمت نظرات الینا جونم باز بوده هرچی کامنت شما بوده برااون زده بودم،،واااای وقتی شنیدم چقد سرخ آبی شدم
مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
28 آذر 92 16:07
آیسانم من فدای اون مرام وخواهریت برم آخرشی به خدا می دونم که کم نمیاری از شماره متشکررررررررررررررم
مامانی نازگلا
پاسخ
عززززززززززززززیز دلمی،،قابل شما رو نداشت شماره بعدشم قول دادی اسهای دست اول مشدی بزنی رو قولت باشیاااااااا
مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
28 آذر 92 16:08
ای فدات بشم من می میرم برا اون کامنتهای با حالت خیلی مشتاقم ببینم چی نوشته بودی حیف شد
مامانی نازگلا
پاسخ
من از رو نمیرم که آجی،میام دوباره پیشت با بغل بغل کامنتبچه پرروییم ما دومی نداریم
مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
28 آذر 92 16:08
ممنون خاله جون دراین شکی نیست که همیشه تو هیچ کاری کم نمیاری گلم واستقامتت مورد تقدیره
مامانی نازگلا
پاسخ
ای قولبونش بشم من که همیشه بم انرژی میدی
مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
28 آذر 92 16:09
خوب حالا ماهان جونی کلاسات چه ساعتی هست
مامانی نازگلا
پاسخ
خاله ناهیدم بناست اطلاعیه بدم بیرون،شوما اصن ثبت نام بعمل آوردین عایااااااااااا
محمد
29 آذر 92 9:18
مامانی نازگلا
پاسخ
محمد جونیم سلام به مامانی بگو آدرسو درست وارد کنه،اشتباه بود آدرست ،،داشتم با کله مییومدم ،کلم به در بسته خورد
مامان ثنا
29 آذر 92 13:41
واقعا همینطوره. منم گاهی ثنا اینقد شیطونی میکنه که کلافه میشم و دعواش میکنم . هنوز 30 ثانیه نگذشته میرم بغلش میکنم کلی قربون صدقش میرم که ببخشیددعوات کردم. فکر کنم دعواهه رو نکنم سنگین ترم. کلا دوران فرزند سالاری شده دیگه
مامانی نازگلا
پاسخ
خوووووووووشبحالت خانومی بهت حسودیم میشه که لااقل ثنا جونی میبخشتتاین ماهان هم دعوام میکنه،هم نمیبخشه..بعععععععله کلا من حروم شدم رفتم پی کااااارم بخدا
مامان ویهان
29 آذر 92 14:35
سلام عزیزم... خوبید ماهان جونم خوبه... ای شیطون.. فکر میکردم بچه ها بزرگتر میشن مامانا یه نفسراحتی میکشن اما انگار فقط مدل دردسرهاشون عوض میشه... واقعا این مامانای ما چطور تونستن این همه بجه داری کنن من که با ویهان دیوونه شدم... هر روز یه دردسر جدید دارم...خدا بهمون صبر بده...
مامانی نازگلا
پاسخ
سلام خانومی،کجا بودین اینهمه وقت..قربونت بشم شما و وبهان جونم خوبید؟؟میگما دوست جونیم خبر رسیده بهشت رو با متد جدید دارن میسازن برامون که نسبت به ننه های خودمون بیشتر ثواب میبریم برا بزرگ شدنای بچه ها و اذیتهایی که ازشون میکشیمپیش پیش مبارکمون باشه
بی هنر
29 آذر 92 15:53
نصیحت به ننه ماهان::: . . . وسط دعوا يه جمله هست که ميتونه داستان رو عوض کنه حرف نزن بيا بغلم ...
مامانی نازگلا
پاسخ
اون که مال مامانای سوسوللللللللللللللللله..ما این چیزا حالیمون نیس،بچمون دعوامون کنه ،دعواش میکنیم،جیغ بزنه جیغ میزنیم،گیس بکشه؛گیس میکشیم..چنین مادر فرزندی هستیم مااااااااااااااااا..از اون ماااااااااها بودا بی هنررررر
بی هنر
29 آذر 92 15:54
و آیسان به ماهان این چونین فرمود::: حس مادری چیست…؟ این که من… تو را… با تمام بدی هایی که در حقم میکنی…!! هنوز… دوست دارم
مامانی نازگلا
پاسخ
قللللللللللبون همه جورش بشم من با دلبریاش و اذیتاش،عزیز دلللللللللللللللللللمه،مامانی پیش مرگش واقعنا بی هنری ای وللللللل
بی هنر
29 آذر 92 15:58
ماهان چرا خودتو اذیت میکنی آخه؟ با این مامان که هنر نداره یه نقاشی بکشه کل کل کردن راحت تره یا اینکه بخوای بابت رو متقاعد کنی که یه مامان هنرمند برات بیاره!!! هان؟ کدومش؟؟؟؟
مامانی نازگلا
پاسخ
اقرار میکنم نامرد تر از تو دوست وبی نداااااااااااااارم و نخواهم داشت
بی هنر
29 آذر 92 16:09
آخیییییییییی این آیسانی از احساس مادری گفت منم احساسی شدم! پ به سلامتی آیسانی که چیزی ته دلش جا نگذاشت سلامتی دلمون جیبمون یخچال خونمون که هیچی تو هیچ کدومشون نیست !
مامانی نازگلا
پاسخ
وااااااااااااااااای این همه پر خاااااالی رو کجای دلم بزارم..حداقل یه دوجین صلوااااااات
بی هنر
29 آذر 92 16:10
میگن حرف راست مال بچه هاست!!! دوستان به نظر شما تو این نقاشیا سایز بعضی ها همون سی و هشته یا......؟
مامانی نازگلا
پاسخ
ای بگندی بی هنر اون که فقط یه نقاشیه خووووووووووووووو
بی هنر
29 آذر 92 16:20
ماهانی بعد دیدن پیاده روی هنر نماییت روی بادکنک، برای منم این سوال به جا مونده که؟ چرا بابایی رو اینچونین به روایت تصویر کشیدی؟؟؟ هان ؟ چرا؟ 1: سر خلوتش! 2: ابروهاش 3:چشاش (که برخلاف چشای مادرت اصلا روش کار نکردی) 4: بینی بابارو که.... 5:سیبیلاشو 6:دندوناش نامرد خبیص چقد باچ از مادرت گرفتی که اینجوری هنر رو با سیاست قاطی کنی!!!
مامانی نازگلا
پاسخ
من مامان::خداااااااااااایی من اصلا تقصیر ندارم،هیچم باج بش ندادم ماهانی:فک کنم اونروز مامانی رو بابابایی اشتباه گرفتم،،آدم خطا میکنه منم خطا کردم
بی هنر
29 آذر 92 16:24
این درد دون شیکمت تو حلق همکارای مادرت ( گفتم اونام به صوابی برسن روز جمعست) . . . پسر تو این اشعار و ابیات رو از کجات به در میکنی؟؟؟
مامانی نازگلا
پاسخ
خخخخخخخخخخخخخ من شاگرد.نه ببخشید..بچه مامانمم خووووب
بی هنر
29 آذر 92 16:30
یهو شعر مدرسه موشها یادم اومد: ک مثل کپل صحرا شده پر زگل گ مثل گردو بنگر به هر سو ب مثل بهار هاچی واچی پ مثل پسته نباش خسته...... ایشاالله همیشه مثل پسته شاد و خندون باشی پسر شیطون
مامانی نازگلا
پاسخ
میییییییییییییییییییسی بی هنر جونی،نمی دونم چرا اینقد از پسته خاطره خوش دارم،این شعرم تو حلق این خاطره خوشم جا شدکه دیگه آخرشه
بی هنر
29 آذر 92 16:32
چرا امروز کامنتهای بی هنری اینقد طولانی شدن؟ هان؟ یه مدت نبودیم شاید اینجوری تلافی شده باشه خدا کنه که حوسلت سر نره و بتونی بخونی یادتونیم... یادمون کن...
مامانی نازگلا
پاسخ
سلام سلام ،اختیار دارین،انگاری بعضیا نت دار شدن صلواااااااااات
مامان کیاراد(آرزو)
29 آذر 92 21:10
سلام.پستو خوندمومثل همیشه لذت بردم!اما حالم اصلا خوب نیست،یکی ازنزدیکامون فوت شده.واسه همین تویه وقت مناسب میام براماهان عزیزم کامنت میذارم.ببوسینش.
مامانی نازگلا
پاسخ
سلام ،آرزو جونم فدات بشم کی فوت شده عزیز دلم،خدا صبر بده بهتون..باقی عمر شما
مامان یاسمن و محمد پارسا
30 آذر 92 8:11
نوش جونت عزیز دلم مامان و بابا را چه با حال کشیدی دیگه جای از شکمت درد می کنه ماهان جون
مامانی نازگلا
پاسخ
میییییییییسی خاله جونم،فعلا که هر روز مامانم دم اون قسمت از شکممو میبینه مشکلی نداریم ببینیم سر برج چی پیش مییاد
مامان یاسمن و محمد پارسا
30 آذر 92 8:14
پس کامنتای مامان عرفان جون کو اقا من عادت دارم اومدم کامنتای مامان عرفان جونو اینجا ببینم
مامانی نازگلا
پاسخ
نگاااااااااااررررررر...خجالت بکش،حیا کن ،نچ نچ نچ نچ چی بگم بتو که مردم بنده خداها مییان به در بسته میخورن،پاشو یه چندتا دونه کامنت بیار بزار ور دلممممممممم خخخخخخخخخخخخخخخخخ
مامان عرفان
30 آذر 92 10:10
واااااااااااي پست تازه گذاشتي چرا به من نگفتي ؟ خيلي نامردي آيسان . منو فرستادي دنبال دفترچه كنكور و خودت نشستي پست تازه گذاشتي
مامانی نازگلا
پاسخ
نگار الان این ریا نشدن کار تو و قایمکی پزشکی خوندن منو تو،، تو حلق جفت حلقامون با همه دوستای وبی با حال و حلقدارمون که خواستی ریا نشه رو کردی (( ج ))جریانوووووووووووو..صلوااااااااات
مامان عرفان
30 آذر 92 10:13
اون روز هي ميام ميگم آيساني چيكار كردي رشته ها را نگاه كردي كه چي انتخاب كنيم ميگي نه من كارم زياده و سرم شلوغه . اي نامرد اي نامرد نگو خانوم نشسته داره پست مينويسه .
مامانی نازگلا
پاسخ
خخخخخخخخخخخخخ شلوغ بود سرم دروغ نگفتم که...بخدا معتاد این دنیای مجازی شدم،،یکی بیاد منو ببنده ترکم بده زندگیم داره از دستم میرررررررررررره
مامان عرفان
30 آذر 92 10:13
آيسان اصلا هر بلايي سرت بياد حقته نامرد .
مامانی نازگلا
پاسخ
الان این اظهار نظرت تو حلق من که جا نمیشه،تو حلق بی هنر که حلقش ماشالله هزار ماشالله داره
سارا مامان اهورا
30 آذر 92 10:14
پاییز ثانیه ثانیه می گذرد، یادت نرود این جا کسی هست که به اندازه تمام برگ های رقصان پاییز برایت آرزوهای خوب دارد. عمرت یلدایی، دلت دریایی، روزگارت بهاری ♥ یلدایتان مبارکباد
مامانی نازگلا
پاسخ
قررررررررررررررربون دوست خوبم بشم،یلدای شمام مبارک عزیزم
مامان عرفان
30 آذر 92 10:14
اينقد كه تو نامردي ايشالا ماهان نابودگر شش و هفت و ... يك ميليلرده بشه و حساب تو را برسه . ( الهي آمين )
مامانی نازگلا
پاسخ
با این نفرینایی که دوستان وبی برام میکنن مطمئنم ،شک ندارم
مامان عرفان
30 آذر 92 10:15
حالا راستشو بگو ببينم كدوم همكارت بود ؟؟؟؟؟؟
مامانی نازگلا
پاسخ
اون دختر قد بلند هست خیلی افاده ای تو آزمایشگاه میکرو بیولوژی با خانم طالب و خانم اشبینه و آقای مبشری و آقای سلمانزاده...اونا به درک چقد پیش اون خانومه که اسمشو نمیدونم دک و پزم بهم خورد
مامان عرفان
30 آذر 92 10:15
تو را انصافا خوب نقاشي كرده .
مامانی نازگلا
پاسخ
وااااااااااااااا خودم خوبم که خوب کشیده ایییییییییییییییش
مامان عرفان
30 آذر 92 10:17
ايول به معرفت مامان محمدپارسا و ياسمن كه جوياي كامنتهاي من هست اما تو انگار نه انگار . از اوني هم كه فكر ميكردم نامردتري تو آيسان خانوم .
مامانی نازگلا
پاسخ
دم مامان محمد پارسا گرم ولی من مرام معرفتم اندازه اقیانوسه که نمیخوام وقتت گرفته بشه خخخخخخخخخخخخچنین دختر خوب و تو دل بروییم منآب بیارم بریزم آتیشت خاموش شه
مامان عرفان
30 آذر 92 10:18
اصلا اين ورا پيدات نشه كه ميزنم فك ات را پايين ميارم ها اينقد كه از دست تو عصباني هستم .
مامانی نازگلا
پاسخ
چررررررررررررا عاخه،بخدا امروز حسابی سرم شلوغ بود،،صبحونم نخوردم تا حالا
مامان عرفان
30 آذر 92 11:46
شب یلدا غروب پاییز نیست ، طلوع زمستان نیست !!! شب یلدا بهانه ایست برای غروب غمها و طلوع شادیها
مامانی نازگلا
پاسخ
غروب غمها و طلوع شادیاتو از درگاه خدا خواهانم نگار جونم
مامان سيد محمد سپهر
30 آذر 92 11:47
سلام عسلم الهي خدا حفظ كنه ماهان جوني را با اون نقاشي قشنگش
مامانی نازگلا
پاسخ
سلام زهره جونم،قربون تو بشم ،چشاتون قشنگن
مامان سيد محمد سپهر
30 آذر 92 11:49
عزيزم قربون اون پسته خوردنت
مامانی نازگلا
پاسخ
میسی خاله جونم،خدا نکنه
مامان سيد محمد سپهر
30 آذر 92 11:51
الهي كه گل پسر اون قسمت شكمش شير كاكائو مي خواد...ماماني عزيز ماهان كه نمي خواد گوش كن اون قسمت شكمش مي خواد...تقصير اون كه نيست...
مامانی نازگلا
پاسخ
آره خوووووووووووووووب،چه قسمتی اون قسمت که اول پسته میخواد بعد شیر کاکائو
مامان سيد محمد سپهر
30 آذر 92 11:52
به اركست محمد سپهر خوش اومدين..به روزيم .
مامانی نازگلا
پاسخ
به به چه پستی خواهد بود حسابی باید بیام پیشتون
مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
30 آذر 92 12:02
سلام آیسان جونم ببخشید فعلا عجله دارم عزیزم کمکم کن تو همفکریم برو خصوصی
مامانی نازگلا
پاسخ
چشم گلم اگه قابل باشه
مامان پارسا
30 آذر 92 13:20
آفرين به گل پسر چه نقاشي هاي قشنگي كشيده
مامانی نازگلا
پاسخ
ممنون خاله جونم شما لطف دارین
مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
30 آذر 92 13:43
خصوصی عزیزم
مامانی نازگلا
پاسخ
اومدم گلللللللللللم
مامان مهنا
30 آذر 92 16:22
کجایی بترکی
مامانی نازگلا
پاسخ
همینجااااااااااام بترکی،دارم پست میزااااااااااااارم
مامان مهنا
30 آذر 92 16:22
مامانی نازگلا
پاسخ
اییییییییی جوووووونم منم میبوسمت گلمطرح شرمند سازی آنسه نامررررررررد
مامان مهنا
30 آذر 92 16:22
مامانی نازگلا
پاسخ
همچنان طرح شرمنده سازی آنسه ادامه داااااااارررررررررررررررررد.......
مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
30 آذر 92 18:22
یلداست بگذاریم هر چه تاریکی هست هرچه سرما و خستگی هست تا سحر از وجودمان رخت بربندد امشب بیداری را پاس داریم تا فردایی روشن راهی دراز باقیست شب یلدا مبارک!
مامانپویا
30 آذر 92 18:38
آفرین به آقاماهانی گلم خیلی نقاشلت جالب بود. شمام مثل پویای من تواین زمینه استعدادداری. ایشالاهمیشه کنارهم باشید.
مامانی نازگلا
پاسخ
ممنون خاله جونم شما لطف دارین ،خدا پویا جونو براتون حفظش کنه
مامان پویا
30 آذر 92 18:42
بااین دل درد پویا یاد یه خاطره افتادم. خواهرم وقتی همسن ماهان بود اومدپیش بابام وگفت:باباجون دلم درد می کنه واسه گیلاس.ماهان جون منوبرد به بیست وپنج سال پیش
مامانی نازگلا
پاسخ
پ کشف جدید نبودهههههههههه...دم آجی شما گررررررررررم زودتر کشفش کردن
بی هنر
30 آذر 92 18:58
تنها تفاوت یلدا برای من اینه که کمی بیشتر هیچ کاری نمیکنم!!!! یلداتون مبارک
مامانی نازگلا
پاسخ
تنبل خانی دیگه...هر چی نباشه امشب یه ثانیه بلندتر از شبهای دیگست..یه ذره خواب و فانتزی بیشتر و محو افق بیشتر شدن حال میده
بی هنر
30 آذر 92 19:02
ماهان جونی دیگه هیچ کجای دنیا خوش تیپ تر و خوشگل تر و با مرام تر و با معرفت تر و خلاصه باحال تر از تو ندیدم، حالا این هندونه که گذاشتم زیر بغلت بزار یخچال خنک بشه واسه آخر شب
مامانی نازگلا
پاسخ
اونجایی که شما هستینو نمیدونم اینجا باید دیوونه باشیم تو این هوا هندونه بزاریم تو یخچال هوا 17 درجه زیر صفر بود امروز..میزارم کنار بخاری این تحفه شما رو
بی هنر
30 آذر 92 19:04
شب یلدا دعا کن زمستان امسال همانی باشد که باید باشد..... پر برف و پر بار... . . . ماهان جونی با قلب پاکت برای بارون دعا کن
مامانی نازگلا
پاسخ
شرط میبندم اونجاها برف نیومده ،وگرنه عمرا آرزوی بارون میکردین تو این یخبندون،اینجا که کولاکه
مامان آیسو وآیسا
1 دی 92 1:46
یلداتون مباررررررررررررررررک
مامانی نازگلا
پاسخ
مرررررررررررررررررررسی عزیز دلم،میبوسم آیسو و آیسا خوشگلامو
حباب
1 دی 92 11:13
سلاام گلی...گله از شیطونی هاش نکن که ماهانی کپی خودته بلا...مامان بلا ...ماهان بلا...ایشالا که همیشه با هم خوب و صمیمی باشید...هیچ مادری از بچش نمیرنجه....به به چقد نقاشی ها شبیه خودت و همسر شده
مامانی نازگلا
پاسخ
سلاااااااااااام عزیزم،،میسی گلللللللللللللم،،بابت نقاشیهام دقییییییییقا
مامان یاسمن و محمد پارسا
1 دی 92 17:16
مامانی نازگلا
پاسخ
مرسی عزیزم،منم شیطون بلاهای شما رو ماچ گنده میکنم
مامان مهرزاد جان
3 دی 92 9:30
مرسی از این همه هنر خونواده رو ترکونده فقط خودشو خوشکل کشیده نفس خاله رو بادکنک
مامانی نازگلا
پاسخ
خاله مامانمم به این خشگلی نیستش که،اغراق کرم که برام پسته و شیر کاکائو بده
مامان مهرزاد جان
3 دی 92 9:35
ای بابا شما چرا؟ اصلا این پسرا زود جوگیر میشن به خدا، شما 1 روزتون اینجوریه ما 30 روزمون اینجوریه ، خدا نکنه 1کاری براش نکنی مهرزاد نابودگر نمیشه لاکپشت های نینجا میشه
مامانی نازگلا
پاسخ
وااااااااااااااای پ همه پسر بچه ها اینجورییییینکم کم داشتم مامان افسرده میشدماااااااااااای مهرزاد نینجاااااااااااا
مامان آروین ( مهناز )
3 دی 92 11:47
اشکال نداره ماهان جان مامان آیسان واسه همین تو رو بدنیا آورده که اذیتش کنی البته اذیت که نمیشه گفت یک کم کلافه شده فقط برو خصوصی عزیزم
مامانی نازگلا
پاسخ
آره خخخخخخخخخ خاله حقشه که میزارم کف دسشششششششششش((ماهان)) ((من))بگندی مهناااااااااااااااز،،فکر کردم تو خصوصی خبریه،جوک دست اولی،،شماره ای با کله دویدم کلم خورد به طاق خصوصیمیییییییام پییییییشت عسیسمممممممم
خاله هدی مامان پارسا
5 دی 92 12:31
بچه رو اذیت نکن خب هر چی دوس داره واسش بکش پسر به این هنرمندی
مامانی نازگلا
پاسخ
همینو بگو دیگه ، اولش خودمو سنگ رو یخ کردم که بلد نیستم ، آخرش مجبور شدم هم دوچرخه کشیدم هم دندون کشیدم هم دندون پزشک هم آدمی که سوار دوچرخه رفته بود دندونپزشکی دندونشو بکشه
امیرحسین کوچولو نفس ما
14 دی 92 15:08
واااای آیسان جونم آفرین به این تربیتت....چقدر خوبه که آدم خودشو کنترل کنه و بچه رو نزنه.....واقعا آفرین.من اگه بودم از کوره در میرفتم و میزدم بچمو.جدیدا خیلی عصبی شدم.وقتی با امیرم دعوا میکنم بعدش حالم از خودم بهم میخورهمیگم این که بچس نمیفهمه چرا دعواش میکنی....کاش منم میتونستم خودمو کنترل کنم.....
مامانی نازگلا
پاسخ
قربونت بشم گلم شما لطف داری ولی منم گاهی از کوره درمیرم و دعواش میکنم یعنی یه جورایی برا تربیت خودش لازمهولی خیلی ناراحت میشم که صبحها مجبوره پا به پام کله خروس خون از خواب نازش میزنه و بامن همراه میشه که به اداره برم ..شمام اگه امیر جونو دعاش میکنین حتما برا تربیت و آینده خودشه،نباید اینقد ناراحت بشی گلم،بچه ها میفهمن که مامانا عاشقشونن
امیرحسین کوچولو نفس ما
14 دی 92 15:10
ماهانی خوش به حالت با این مامان فهمیده
مامانی نازگلا
پاسخ
قربوووووووووونت بشم،مرسی خیلی لطف داری شما،حسابی خجالتم میدی