یه روز صفا تو پارک محیط زیست..
با سلام و سپاس از محضر یک یک دوستان مهربون و عزیز وبیم که تو پست پایین شرمندمون کردن انشالله به شادیاتون جبران کنیم..ممنون از محبتتون دوستان گلم..فداتون بشم
یه روز خوب و با صفا همراه مامانی ودوستان مهدیم و بازدید از موزه...جای همه دوستای وبیم خالی ،خیلی خوش گذشت..مخصوصا نهار بعد از بازدید به حساب مامان خانومی و درخواست من
مامان من پیش شیره عکس نمیخوااااااااااااااااااام..اصرار بیخود نکن
مامان این آقا شیره خر نشه بیاد منو بخوله
مامانی این رضاست که دم به دیقه باهاش تماس میگیرم و حرف میزنیم و همش تو نق میزنی که زشته شاید مامان باباش خوشش نیاد...
مامانی چه زود با مامان رضا دوست شدین اون دعوت کردنای هم برا نهار و اون همه درد و دلتون ،، تو حلقققققققققققققممنم بععععععععععععله
مامانی این همون قصه روباه و زاغ نیست که برام تعریف کردی آخرسرش روباهه پنیر زاغه رو میدزده؟؟؟
بله مامان همونان
ای روباه بدجنس ..مامانی میخوام الان خفش کننننننننننننننم
مامانی منم قوقو شدم الان میخوام بیام بخورمت..آماده ای؟؟؟؟
عزیز دلم ماهان جونم الان که کلی پاچه خواریت رو کردم و مامان خوبی برات بودم باید بهت بگم مامانی یه ماموریت براش پیش اومده باید چن روز دیگه بره ...قول میدم برگشتنی بازم برات روز صفا محیا کنم بااااااااااااااشه پسمل نااااااااااااازم ...باششششششششه گلم ..ای من به فدای اون ابرو کمون و چشای سرنتی پیتیت بشششششششششششم
قابل توجه نگاری جونننننننننننننننننننننم:نگار جونم چمدونم بزرگه وااااااااااااااااااا،، اگه بخوای برررررررریالبته باید اول رئیس گلابی جون تائید کنهکه کررررررررررررررررررد