ماهان جونم ماهان جونم، تا این لحظه: 16 سال و 5 ماه و 16 روز سن داره
آیهان منآیهان من، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 20 روز سن داره

ماهانی وآیهانی قند و نبات

تولد ماهان جونم..

1392/9/10 11:56
1,044 بازدید
اشتراک گذاری

با قلبی از عشق"با خطی از حریر محبت..

با جمله ای کوتاه "..

در خطی صاف بر روی برگی از یاس مینویسم..

با تو دنیایم زیباست،

               باش تا دنیایم زیبا بماند..تولدت مبارک عزیز دلللللللللللللللللللللللم....

ماهان جونم از اونجایی که تولد ت 3 آذر امسال مصادف با ایام  محرم شده تصمیم داشتم چند روزی زودتر تولدت رو بگیرم ولی ماموریت  هفته پیشم و خستگی راه و کار دو دلم کرده بود.بلاخره  پنجشنبه دل رو به دریا زدم و تصمیم گرفتم یه کوچولو در حد خودمونی برات جشن بگیرم ،برا همین از پنجشنبه روز تو بود،و با محبت بابا منوچهر مهربون که مرخصی گرفت و درخدمتت بود تا تو جشن تولد یکی از دوستانت که بابا و مامانش  یه نصف روز  شهر بازی پارک رو برا تولدش اجاره کرده بودن تا حسابی با دوستاش خوش بگذرونه ،  شرکت کردی و کلی هم کیف کرده بودی و همش میگفتی مامان ما هم برا تولدم  پارک رو اجاره کنیم...اما ما دخل و خرج جیبمون رو کردیم و بهت قول دادم یه تولد اساسی برات بگیرم.که نه سیخ بسوزه نه شپش های ملغ زن تو جیب ماااااااا..نیشخندخجالتلبخند.

 

 

از جمعه  صبح هم  با دوستامون رکسانا جون و آقا ثمیر که از باکو مهمونمون بودن برا خرید بیرون رفتیم و کلی خوشگذرونی کردیم و یه سور کوچولو و ضیافت نهار در خدمت  مهمونامون بودیم و اونام لطف کردن برا تولدت یه دارت و یه ماشین قدرتی بزرگ برات خریدن...

دیروزم من یه دوساعتی پاس ساعتی گرفتم که به سفارش کیک باب اسفنجیت برم  و قرار بود یکی از همکارام بجای من  بیاد تا از اتاق خارج بشم ..منم که عجووووووووووول و  لحظه ها هم برام مهم بود تا به کارام برسم ،همینکه  رئیس پاشو از در بیرون گذاشت  بدو بدو از اتاق بیرون زدم نیشخند،تازه پایین پله ها رسیده بودم که  با رئیس گلابی شاخ به شاخ شدم ....وااااااااای وااااااااااای واااااااای  استرساسترسحالا چیکار باید میکردم یه لبخند زدم و درجواب اینکه پرسید اقای زارعان اومد اتاق با صراحت گفتم بللللللللللله حللللللله دروغگو...حالا این رفته اتاق دیده همه اسناد رو میزه  کسی هم تو اتاق نیست شاکی شده بود و زنگ زد خانم حسین زاده فردا که اومدی برو خودتو بزار در اختیار کارگزینی.سبزنگران...آی خاک تو اون ملاج گنگت  رئیس گلابی ،گور به گور بشی  که چه  بد مدل افکارمو خراب کردی و روزم خراب شد.قهر.. چه برنامه ها  که داشتم و دستم بکار نمیرفت...بلاخره ساعت 4 ظهر بود با خودم گفتم بیخیال کار و اداره،بهترین روز زندگیم روز تولد پسرمهزبان..این روز خوشمو با صدتا کار و اداره عوض نمیکنم..مژه برا همین با از دست دادن یه نصفه روز شروع بکار کردم و بساط شام و تولد رو علم کردم ...شمام بفرمائین دعوتین...

این باب اسفنجی غول پیکرم من رو در اتاق  اولش کمرنگ کشیدم ،که بشه پاک کرد ،بعد دیدم خوشگل شد پر رنگش کردم و دیگه مجبوریم یه رنگ رو در بزنیم نیشخندقابل توجه شوشویی محترررررررررم زحمتش با شماااااقلب

 

این آبجی سیماست که من همه زندگیمو مدیونشم و برامون هم پدری کرده هم مادریماچ

تولد اردلان کوچولو هم ١٤ همین ماهه که مصادف شده با اول محرم..

 

 

 این کادوهام نگار جونم پنجشنبه زحمت کشیده و برا من و ماهان گرفته بود..خیلی مرسی نگار جونم

کادوی نگار جونم بابت تولدم که در مشهد برگزار شد..چه دوست بامرامی دارم من ،آیسان فدات عزیزمقلبماچ

 

اینجام مث همیشه  آخر قصمون یه پارتی و تخلیه هیجانات و انرژی داره خندهاون نقطه های نورانی ام  حرکات موزون برو بچننیشخند

 

 ماهان عزززززززززززززیزم خیلی دوستت دارم

امانمی دونم “خیلی” رو چه جوری بنویسم

که خیلـــــــــــــــــــــــــــــــی  خیییییییییییییییییییییییلی خونده بشه ؟!!!!!

 

پسندها (1)

نظرات (89)

مامان عرفان
12 آبان 92 11:50
آيسان جونم داشتم پست را مي خوندم كه يهو ديدم عكس كادوي من را گذاشتي . شرمنده شدم .


فدات عزیز دلم دستت درد نکنه،همیشه مناسبتهای من یادت بوده و شرمندم کردی اساسی
مامان عرفان
12 آبان 92 11:51


ببخش ديگه آيسان جونم . قابل شما را نداشت . ففط خواستم بگم هميشه به يادتم .




فدای تو بشم گلم تو همیشه شرمندم میکنی عزیز دلم،

مامان عرفان
12 آبان 92 11:51
چقدر هنرمندي تو اييييييييييييول .

خواااااااااااااااااهش شرمندم میکنی..این جواب با ادبیش وا این کجاشه تازه اگه دمغ نبودم و فرصت داشتم بکلی سنگ تموم میزاشتماینجوریشم بلتم
مامان عرفان
12 آبان 92 11:52
چه تولدت باحالي و چه مامان باحالي . آفررررررررررررررريييييييين آيسان جووووووووووونم


فداااااااااااااات نگارم
مامان عرفان
12 آبان 92 11:52
ماهان جونم تولدت 6 سالگي ات مبارك . ايشالا صد سال به اين سالها

مرررررررررررسی خاله نگار مهربونم ممنون از کادوی خوشگلت
مامان عرفان
12 آبان 92 11:54
اين عكس باب اسفنجي رو ديوار را خيلي خوب كشيدي . دستت ندرده . اما بيچاره آقا منوچهر بايد كلي خرج كنه تا در را رنگ كنه .

پ من کجا استعدامو بروز بدم هااااااااااااااااااان؟؟؟؟؟؟
مامان عرفان
12 آبان 92 11:55
ميگم من به جاي آقا منوچهر بودم به جاي اينكه در را رنگ كنم تو را طلاق ميدادم تا ديگه از اين كارها نكني و در را خراب نكني .

یعنی میگی اینجوری به سرفه تره،،،باشه بهش پیشنهاد میدم خخخخخخخخخخخخ مرسی از راهنماییت
مامان عرفان
12 آبان 92 11:56
ميگم آيساني صبح كلي عكس ديگه داشتي كه بهم نشون دادي . چرا اونها را نذاشتي پس ؟؟؟؟؟؟؟؟؟


نه دیگه بعضیا قابل پخش نیستن ،اونا رو انشالله یه پست قفلدار میزارم بیا ببین حالشو ببر
مامان عرفان
12 آبان 92 11:58
آيساني دوباره به خاطر لياقتت ممنونم كه اين همه به كادوهاي من ارزش دادي و عكسش را در وب گذاشتي .

وای عزیزم به پای لیاقت تو نمیرسم ،فمییام وبت از خجالت آب میشم
مامان عرفان
12 آبان 92 12:00
خدا بگم اون ببو گلابي را هم چكارش كنه كه ديروز تو را ناراحت كرد . الهي به زمين گرم بخوره . ببينم تو مشهد دعا ميكردي از دستش زودي خلاص بشيم ديگه .

خدایی چنان دخیلی بستم که بیا و ببین قول مشدی بهت میدم اگه تا آخر این ماه عزیز دمشو نزاشتن رو کولش بیا هر چی خواستی به من بگو
مامان عرفان
12 آبان 92 12:00
مهمونهاتون هم باحالن


آره به خودم رفتن
مامان عرفان
12 آبان 92 12:04
جرات داري عكس تخليه انرژي تون را واضح بذار . اين يعني چي ؟؟؟؟؟؟؟؟ آدم يا عكسي را نميذاره يا واضح ميذاره تا همه خوب ببينن . از فضولي مردم كه تو الان در اون عكس كجايي و چكار مي كني ؟


هرررررررررررررررر هرررررررررررر هررررررر منم دارم تخلیه انرژی میکنم با جون مریم
مامان پارسا
12 آبان 92 13:20
ماهان جون تولدت مبارك انشاالله بابا و مامان تولد صد سالگيت رو جشن بگيرن
مامان و باباي مهربون شما هم خسته نباشين بخصوص مامان جون كه قطعاً خيلي بيشتر زحمت كشيدن
خدا خاله سيما رو هم براتون نگه داره

فدای دوست خوب و مهربونم بشم،انشالله به شادیاتون و تولد پارسا جونم جبران کنم
مامان پارسا
12 آبان 92 13:20
يادم رفت بپرسم ماجراي ببو گلابي به كجا كشيد رفتين كارگزيني؟؟؟؟


نه بابا اون کارمند مث من گیر بیاره بیاد دستمو ماچ کنه،صبحی کلی اومد التماسم کرد و ازم معذرت خواست که دیروز نفهمیده یه حرفی زده
مامان پارسا
12 آبان 92 13:22
چرا همون اول راستش رو نگفتي ميخواستي بگي تولد پسرمه و حتماً بايد برگردم خونه نكنه فكر كردي رئيستم مثل آقا منوچهره كه هر كاري كني راحت ازت بگذره و هيچ وقت فكر تجديد فراش نيافته نه عزيزم ايشون آقاي رئيسن و هر لحظه فكر تجديد كارمند رو تو مخ گنديدش داره

والله همینو بگو..چیکار کنم من شیطنت نکنم روزم شب نمیشه حتما باید کسی باشه که باهاش کل کل کنم..اونروز روز شانس من نبود....والله همینو بگو..چیکار کنم من شیطنت نکنم روزم شب نمیشه حتما باید کسی باشه که باهاش کل کل کنم..دیروز روز شانس من نبود....

مامان ریحانه
12 آبان 92 13:48
وای آیسان جونم همه این خوشمزه ها رو خودت درست کردی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ای ول بابا /

خواهش میکنم پ چی فکر کردی فکر کردی علاف وبم فقط ،،نه آقا جون...ما کلا همه چی تمومیم..

مامان ریحانه
12 آبان 92 13:49
پ ما چی؟؟؟؟؟نمیگی دلمون آب افتاد


وای همون اولش که دعوتتون کردم خانومی....
مامان ریحانه
12 آبان 92 13:51
تولدتون مبارک ماهان جونمچه مامان با سلیقه ای داری


مرسی خاله مهربوووووووووووووووونم..ماانم قابل شما رو نداره
مامان سمانه
12 آبان 92 14:43
ووی!!!چه خبره!!جامون خالی
بابا نقاش!!مبارکه ماهانی!!ایشالا صد سال زنده باشی خاله!!
نصف پارک و اجاره کنین؟؟4روز دیگه لابد سروش از ما میخواد برج میلادو دربست بگیریم واسش
الان دارم به این فک میکنم که ما چی میخواستیم،اینا چی میخوان


مرسی گلم ،جدا جاتون خالی بود..تولد سروش جونم توبرج میلاد مارو هم خبر کنیناااااا...واقعا که چقدر دوران ما و افکارمون با بچه هامون تفاوت داره..
مامان سمانه
12 آبان 92 14:46
من لمز ندالم


الهی فدات شم هنو تکمیل نشده که ،،به وقتش مییام سراغت
مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
12 آبان 92 16:08
سلام

تولد تولد تولدت مبارک عزیز دلم



تولد ترکونه اول مامان بعد پسر مامان

چه خوبه چه بی خبر اگه زودتر م گفتید ما هم براتون یه تولد دبش می گرفتیم حالا بیاین ما هم تولد داریم بیاین دعوتین


مررررررررررررررررررسی عزیز دلم ،،تولد بابایی ام تو راهه...مرسی از دعوتت مییایم
مامان مهرزاد جان
12 آبان 92 17:43
ماهان جون تولدت مبارک دست مامانی هم درد نکنه حسابی زحمت کشیدن خسته نباشید

خدا آبجی مهربونتونو سالیان سال زنده و سالم و شاد نگه داره




مرسی خاله مهربونم،انشالله سایه شما هم همیشه رو سر مهرزاد جونم باشه



حباب
13 آبان 92 0:13
بابا مهمون خارجی دار....من کووووشته تمماهانی باز مامان ناز و بلات هنر نمایی کرده هاتولددددددددددت مبارک


مللللللللللللللللللللسی حبابی عزززززززززیزم..کاش شمام بودین...جاتون خالــــــــــــــی
شازده امیر و رها بانو
13 آبان 92 9:08
سلام آیسان جان

تولد ماهان گلم مبارک باشه

چقدرم مامانی زحمت کشیده دستت درد نکنه مامانی انشاالله همه خانواده سالم و شاد در کنار هم باشین


سلام عزیز دلم ،فدای مهربونیت و ممنون از حضورت


شازده امیر و رها بانو
13 آبان 92 9:08
آیسان ون منم رمز میخوام

فدات رو تخم چشام بعده آماده شدن،کلی از یادگاریام تو دوربین دوستامه یهه فعه جمع کنم خبر میدم
مامان یاسمن و محمد پارسا
13 آبان 92 9:18
خیلی تولد قشنگی بوده ماهان جونم همیشه خوش باشی عزیزم

مرررررررررررررسی خاله جون عزیز خوووووووووووووودم
مامان یاسمن و محمد پارسا
13 آبان 92 9:19
مامان منم رمز

عزیز دلم فعلا تکمیل نیستن مییام پیشت خووووووووووووووووو
مامان عرفان
13 آبان 92 9:37
به منم رمز وووووووده . منم زمر وخوام .

تو که دیدی چی میگی،خدایی همونا رو خودم ندیدم که دست فرزانه و رقیه هستن
مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
13 آبان 92 10:48
ایسانی چه خوب مهمانهایی داشتید با اون کادو خوب ودرست حسابی برا ماهان جون وچقدر بهتون خوش گذشته


واقعا جاتون خالی بود عزیزم،کاش میشد خدمتتون بودیم
مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
13 آبان 92 10:51
چه بدشانسی اوردید ولی ب به گفته خودت بیخیال، تولد ماهانی از همه چیز مهمتره دمت گرم ایسان جونم
چقدر هم زحمت کشیدی به تنهایی وتونستی از عهده همه کارهابر بیای
منم برنامه تولد برا بچه ها داشتم به خاطر فوت عموی همسری موکول شد به بعد ماه محرم انشالله واز همین الان دعوتین

فدات شم گلم مشکلم با رئیسمم یه نمه زبون ریختم حل شد خدا همه رفتگانتونو بیامرزه و ممنون از دعوتت ،بپای مهربونی شما که نمیرسیم


مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
13 آبان 92 10:53
ای ابجی از بس عجله کردی دور فلشو قیچی نکردی واون نقاشی عالیه نقاش هم که هستی تمام هنرات کم کم دارن رو میشن


آره خدایی خیلی زمان کم آوردم ماهانم که مرتب اذیت میکرد و میخواست نازشو بکشم
مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
13 آبان 92 10:55
وای چقدر من دلم می خواست آبجی سیماتو ببینم
بعد اینکه تعریفشو شنیده بودم بالاخره دیدم خوشحالم خدابا همدیگه نگهتون داره


فدای دوست خوبم،انشالله عزیزان شمام همیشه زنده باشن
مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
13 آبان 92 10:56
پارتی رو برم خانم بسیجی دمت گرم این دیگه تولد رو کامل کرداااااااااااااااا

آره چشم بعضیا دور،ولی خدایی همه لذت مهمونی به این آخرشه
مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
13 آبان 92 10:59
از رمز خبری نیست؟

ناممممممممممممممممرد من رمز می خوام وگرنه میام همه پتتو می ریزم روی آب


ووووووووووووووووووی خدای من پیش شمام من سوتی دارم مگه ه ه ه ه...دختر دندون رو جیگر بزار تکمیل بشن بعد خخخخخخخخخخخخخ






مامان مهرزاد جان
13 آبان 92 11:17
آیا ما هم رمز دار میشیم؟؟؟؟؟


انشالله دوست خوب من،،امیدی هست..تقبل الله.....عزیزم حتما مییام سراغت
مامان سيد محمد سپهر
13 آبان 92 12:38
تولد ماهان جونم خيلي خيلي مباركككككككككككككككككك

مررررررررررررررررررسی خاله جونم
مامان سيد محمد سپهر
13 آبان 92 12:42
خيلي بدي اينقدر به من دير به دير خبر مي دي تولد ماهان جونمه نمي گي.............من بايد آخرين نفر باشم.......

فدای قهرت بشم عزیزم،چشم منبعد آپ کردنامو میگم،برا جریمه پست رمزدارم که باز شد اولین نفر بهت رمز میدم خوبه؟؟؟؟الان آشتی...
مامان سيد محمد سپهر
13 آبان 92 12:43
خانوم بچه ها عاشق كارتون باب اسفنجي هستن...انشاء الله مباركش باشه.....خودم يه بار با سيد نشستيم و كارتونش را از شبكه پويا نمايي ديديم خدا وكيلي كارتون قشنگيه

وای من خودمم عاشق کارتونشم مث میخ تو زمین فرو میرم کارتونش پخش مییشه چه برسه به بچه..
مامان سيد محمد سپهر
13 آبان 92 12:46
خانوم خوشگله دستت درد نكنه كه به فكر ماهان جون بودين البته دست بابايي هم درد نكنه كه مرخصي گرفت..حالا تولد تولد تولدت مبارككككككككككككككك.مبارك..مبارك..تولدت مبارككككككككك


فدااااااااااااااااااای دوست خوب خود خوووووووووووووووودم
مامان سيد محمد سپهر
13 آبان 92 12:47
خدا سلامتي بده به گل خواهر...........................هميشه خوش باشين........


فدات بشم عزیزم
مامان علی
13 آبان 92 13:36
تولدت مبارک عزیزم

مرسی مهربونم
لیلا مامان پرنیا
13 آبان 92 13:41
تولدت هزاران بار مبارک عزیز دل خاله
برات بهترینها رو آرزو دارم وامیدوارم همیشه درکنارمامان وبابای مهربونت دنیا به کام ودلتون شاد باشه


فدای لیلا جون خودم بشم با این همه مهربونی وآرزوهای خوب خوب
لیلا مامان پرنیا
13 آبان 92 13:42
دستت دردنکنه آیسان جون خیلی قشنگ بود انشاا.. دومادیش

راستی کیک هم عالی بود خیلی قشنگ بود همیشه شاد باشی گلم


مرسی گلم،جای شما و پرنیان جنم خالی..میبوسم پرنیا خوشگلمونو..بوووووووووووووووس


مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
13 آبان 92 14:39
سلااااااااااااام ایسان گلم چقدر خوشحال شدم که خوشحالیتو دیدم
حدیث هست هرکه کسی رو مخصوصآ دوست جون جونیش رو خوشحال کنداز جهنم رهایی می یابد

حدیث از: ناهید(علیک والسلام)

عزیییییییییییییییییییزم کاری نکردم به خدا

ای نمیری دختر، چه با غیض عربی ام داشتم حدیثتو میخوووووووووندم..فات شم برا من یه دنیاست گللللللللللللللللللم...بووووووووووووووووووس

مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
13 آبان 92 14:40
فدااااااااااااات آیسانی خدا نکنه از مهربونی شماست که شاید دل مهربونی داشته باشیم

عززززززززززززززززززیزم خیلی ماهی
مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
13 آبان 92 14:41
وااااااااااااااااااااااای چقدر خوشحالم که قابل دونستید با من صفا کنید عزیز دلم کاری نکردم
شرمندم کردی گلم

فدات بشم که این همه متواضعی وست خوبــــــــــــــــم
مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
13 آبان 92 14:42
ممنون همچنین ماهان جون رو براتون نگه داره وهمیشه زیر سایه همدیگه وآقای پدر سلامت شاد وموفق زندگی سپری کنید


مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
13 آبان 92 14:44
چرا که نه عزیزم خیلی هم خوشحال میشم وای یعنی اینقدر پیشتون ارزشمند بود
بفرمایید این که چیزی نیست راستش می خواستم یکی از عکسهای ماهان رو بردارم بذارم تو این پست ولی کپی رو ممنوع کرده بودید دیگه نشد


آخـــــــــــی شرمنده ناهیدی جونم،نه که من همه جوره عکس میزارم کپی رو بستم که خدای نکرده مشکل ساز نشه عزیز
مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
13 آبان 92 14:45
چشمت سلامت عزیزم منم بی صبرانه منتظر عکسها هستم

حتما تو اولین فرصت....
مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
13 آبان 92 14:54
وااااااااااااااای چقدر شما خوب وباصفایید من هرجا باشم زیر سایه شماهستم

ای جون دلم، الهی که زیر سایه خدا و الطاف بیکرانش باشی
مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
13 آبان 92 14:56
اگه من بودم که نمی تونستم دست تنها تو یه روزه این کارهارو انجام بدم من از الان دارم برنامه ریزی رو برای 2ماه دیگه می ریزم وفکر نکنم به پای شما هم برسم فدای ماهان با اون نازو اداش

با اون خانومی و زرنگی که از شما سراغ دارم اینا که چیزی نیست ،مطمئنم سنگ تموم میزاری و مام مییام کیفشو میبریم

مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
13 آبان 92 14:57
قربونت آبجی گلم بهترین دعایی بود که برامون کردید مرسی عزیزم

امیدوارم همه عاهای خوب و خیر در حقتون به استجابت برسه
مامان مبينا
13 آبان 92 15:51
تولدت مبارك عزيزم ايشالا صد ساله بشي


مررررررررررررررررررسی عزززززززززززززززززززیزم
دلسارا
13 آبان 92 15:53
انشاله ١٢٠ ساله بشي ماهان جان


فدای دلسارااااااااااااای نازم بششششششششششششششم
مامان مبينا
13 آبان 92 15:56
منم رمز


همین که روبراه شد چشم
مامان مبينا
13 آبان 92 15:58
حالا ما نبوديم شما كه بودي مي گفتي اييييييييينهه پست خوب گذاشتي خوااااااهر

فدات شم منم یه ده روزی نبودم ،،چشم منبعد
مامان مبينا
13 آبان 92 16:00
كيكي خوشمزه هم نوش جونتون ايشاا كيك عروسي ماهاني


فدات عزیزم ایشالله عروسی مبینا و رونیکا جونم
خاله مهری (ریحانه و حنانه)
14 آبان 92 13:27
تولد تولد تولدت مبــــــــــــــــــــارک عزیزم انشاله که صد و بیست ساله بشی




ملللللللللللللللللللللسی خاله مهری جون جونی خودددددددددم..بووووووووووووووووووووووووووووووس...


خاله مهری (ریحانه و حنانه)
14 آبان 92 13:29
آفرین به آیسان هنرمند و نقاش چه خوشکل شده همه چی ... دســـــــــــــــــــــــــــــــت شمـــــــــــــــــــــــــــا درد نکنــــــــــــــــــــــــــــــــه


مرسی مهری جووووووووووووووونم،لطف دارین
خاله مهری (ریحانه و حنانه)
14 آبان 92 13:32
وای بَه بَه دهنم آب افتاد چقد خوشمزه اونجا هست جای شکموهایی مثل من خالی

ای جوووووووووووووووونم ببخشید گلم جاتون خالی

خاله مهری (ریحانه و حنانه)
14 آبان 92 13:34
دست نگار جون هم درد نکنه مبارکتون باشه کاش منم بودم و به دوست خوبم منم کادو میدادم بعدشم از اون خوشمزه ها میخوردم

الهی فداااااااااااااااااات عزیزم،شما اینهمه شرمنددم کردی الهی فداااااااااااااااااات عزیزم،شما اینهمه شرمنددم کردی
خاله مهری (ریحانه و حنانه)
14 آبان 92 13:35
عزیزم کادو هاتم مبارکت باشه و باز هم تولدت مبارک


ممنون خاله مهری جون خووووووووودم
فرشته مامان نیایش
14 آبان 92 18:24
تولد تولد تولدت مبارک ماهان خان. عزیزم ایشالله صد و بیست ساله بشی. و آیسان جونم همچنین تولد شما هم خانمی مبارک. ایشالله که همیشه شاد و خندان باشید.


فدای دوست خوب و مهربون و خاله عزیزمون هستیم
مامان ثنا
14 آبان 92 20:50
سلام ممنون عزیزم. من تو این مدت همش به وبت سر زدم. چند باری هم نظر مینوشتم شانسم نت قطع میشد. خلاصه رسیدن به خیر.
تولدتون هم مبارک. یه تبریک جانانه از طرف من و ثنا جونم به آیسان و ماهان جونم. ایشالله زندگی پر از شادی داشته باشید

مرسی گلم شما همیشه لطف دارین ..از شما به ما رسیده
مامان ریحانه
15 آبان 92 12:27
یه بار دیگه تولد آیسان جونم و ماهان ماهم مباااااااااااااااااااااارک

مرررررررررررررررررررسی عزززززززززززززیز دلم
بی هنر
15 آبان 92 16:55
من کجا بودم که اینجا کامنت نذاشتم!!!!!
هاااااااان . کجا بودم کجا بودم کجا بوووووووووودم من


محو افق بودی خووووووووووو بعد فوت شمعه یادت نیس...زدم پس گردنت با رخ رفتی تو کیک
مامان سونیا
16 آبان 92 8:52
تولدت مبارک الهی صد ساله شی نه صد بیست ساله شی نه صد و بیست سال کم همیشه زنده باشی


_________*________________________**
________****__________**________*****
________*****________****______******
_______*******______*****_____****_**
_______*******______**_**______**_***
_______*******_______*_*_______**_**
________****________*****____*****
__________*****_____*___*___*____*
__________*____*____*___*___*____*
__________*____*___*____*___*____*
__________*____*___*____*___*____*
_____************************************
__**_____________________________________**
_**_______________________________________**
**_________**___________________________***
**________**________******_______*********
__********_**______*********____**______**
____**______***___***______*****________**
____**________*****_____________________**
_____******____________________**********
_____**____*******************_________**
_____**______________________________****
_____*******________________*********__**
_____**_____****************__________***
____**______________________________******
__*********____________________*****____***
__**_______********************__________**
__**__________________________________****
___******________________________*****
________*************************

مررررررررررررررررررررررررررسی مامان سونیا جون مهربووووووووووووووووووونم
مامان سونیا
16 آبان 92 8:53
به به دستت درد نکن بانوی هنرمند بابا فقط انگار ما از قافله عقب موندیم همه دوستان ماشالله از هر انگشت یک هنر هستند

ای جونم خواهش میکنم عزیز دلم ،،شما خودت کلی هنرمند و عزیزی،رو نمیکنی که چشم نخوری گللللللللللللللللم

مامان سونیا
16 آبان 92 9:08
به به همه اینها رو خودت درست کردی خوش به حال ماهان با این مامان حتما دست پختت هم عالیه

فدات شم شما لطف داری،،اگه اراده کنم و تنبلی نکنم دستپختمم ای بدک نیست
مامان سونیا
16 آبان 92 9:09
انشالله همیشه جمع صمیمیتون جمع باشه و جشن و شادی داشته باشید

ممنون دوست گل و مهربون خودم
مامان سونیا
16 آبان 92 9:09
آیسان جون ببخشید اگر دیر اومدم خیلی گرفتام کارم خیلی زیاده اصلا نمیرسم به دوستان سر بزنم شرمندتون شدم

سلام عزیز دلم فدات شم ،خبر دارم چقد سرت شلوغ بود..ایشالله کمی روبراه شدی...شرمندم که نمیتونم بیام کمک دستت،
مامان مهنا
16 آبان 92 14:37
اوه اوه چ تولدی هم گرفته
خسته نباشی
تولد جفتتون مبارک
بووووووووووووووووس

باشه دیگه میدونم که باهات آشتی نکنم میری خودکشی میکنی ،بیا بغلم آشتی آشتتتتتتتتتتتتتتتتتتی و ممنونتتتتتتتتم عزززززززیزم
مامان مهنا
16 آبان 92 14:38
قربون این ابجی سیمات

فدات شم خدا نکنه عزیز دلللللللللللم
مامان مهنا
16 آبان 92 14:38
میگم دسراهاتو شرح بده چ چیزایی بود

ارده،سالاد ماکارونی،سالاد الویه بابی و دسری،دسر میوه،سمبوسه،کوکو فانتزی و یوفکا....از مرغ بریان و ته چینم که تو هوا و نرسیده سر سفره تموم شد عکس ندارم ..شاید تو گوشی آجیم باشه پیدا کنم میزارم
مامان مهنا
16 آبان 92 14:39
اونکه کنارت نشسته داداشته؟؟


آره داداش ترشیدمه ،الان فقط اون مجردهآره داداش ترشیدمه ،الان فقط اون مجرده
مامان مهنا
16 آبان 92 14:39
قربون ماهان برم ک اینقدر نازه
ماشالا دیگه عاقا شده
بوووووووووووووووس فقط مخصوص ماهانی خودم


فدااااااااااااااای دوست خوبم مرسی بامرام لطف داری فدااااااااااااااای دوست خوبم مرسی بامرام لطف داری
مامان یاسمن و محمد پارسا
18 آبان 92 11:29
عزیز دلم عکسها خیلیم قشنگ بودند پر از مهر و مهربانی همیشه شاد باشی و خوشحال تولدتون را یکبار دیگه تبریک می گم دوستتون دارم و ارزوی خوشبختی و شادکامی و سلامتی براتون دارم
مامان یاسمن و محمد پارسا
18 آبان 92 11:31
اره درست گفتید چه بامزه مثل عکس یاسیه پس معلومه خاله این یاسمن مثل خودش شیطون بلاست

پ چی فک کردی من الکی که شمع شونزده نگرفتم که هنو تو بچگیم من یخ کرررررردم
خاله هدی مامان پارسا
18 آبان 92 11:48
مبارک مبارک تولداتوووووووووووون مبارک ایشالله 1000000 ساله شید


یه دنیا مررررررررررررررررسی عزیزززززززززم
مامان سيد محمد سپهر
18 آبان 92 13:08
سلام من كي مسخره ات كردم كه حالا دفعه دومم باشهههههههههههههه

نه فدات شم کلا برا همه گفتم درمورد اون 16
مامان سيد محمد سپهر
18 آبان 92 13:10
ولي خوشحالم كه اولين نفري بودم و هستم كه رمز را دادي
وظیفم بوووووووووووووود...

مامان سيد محمد سپهر
18 آبان 92 13:14
حالا برات خانوم لوسه جشن تولد گرفتن.....جاي ما خالي ..تولدت مبارك.....محيط خوبي و صميمي اي بود....راستي هركه مي ره مشهد مظلوم مي شه مثل خودت ووولي من مي رم مشهد پررو مي شم مي دوني چرا چون يه چيزهايي را مي خوام به امام رضا بگم..مثلا بدي مشهدي هارو........اخه همسري مشهدي هستن...

پ چی که جشن گرفتن اونم چجوری،فک کن جمع بسیجیا و جشن تولدوووووووووو منوووووووووپ شوشوییت داش مشدیه ..التماس دعاااااا
مامان سيد محمد سپهر
18 آبان 92 13:16
عزيزم بازم زيارتت قبول..انشاء الله اين دفعه با خانواده قسمتت بشه


مرسسسسسسسسسسسسسسسی گلم ایشالله
شیدا مامان الینا
19 آبان 92 2:40
تولد تولد تولدت مبارک مبارک مبارک تولدت مبارککککککک
عزیز دلم ببخشید با تاخیر بود


همین که اومدی یه دنیا می ارزه عززززززززززززیزم
شیدا مامان الینا
19 آبان 92 2:41
ماهان جون عزیزم ان شالله جشن تولد 120 سالگیت گلم در کنار مامان و بابای مهربونت


مییییییییییییییییسی خاله شیدا جونم
مامان توت فرنگی(امیرعلی)
22 آبان 92 0:16
وای به به تولد چه مامان با سلیقه ای مبارک مبارک
مامانی نازگلا
پاسخ
مرررسی توتی جون خودم،لطف داری
مامان توت فرنگی(امیرعلی)
22 آبان 92 0:18
رئیسها همشون گور به گورین فقط بلدن اعصابمونو خرد کنن خوب کاری کردی سعی کردی بهش فکر نکنی ماهان جونو عشق است.....
مامانی نازگلا
پاسخ
ای من به فداااااااااات،شمام که حسابی دلت از این رئیس روسا پرررررره گلمدر ضمن این تا وقتی که خودبخودمون رئیس بشیمااااا..همینکه پیکی از خودمون رئیس بشیم رئیسا فرشته میشن
مامان عبدالرحمن واویس
5 آذر 92 10:37
عزیزمی ماهان جووون ان شا الله همیشه شادباشی
امیرحسین کوچولو نفس ما
7 آذر 92 16:33
به به چه تولدییییییی.چه مامان نازییییییی.چه خونواده خوبیییییییی.خدا رو شکر.الهی همیشه شاد باشید.راستی پس کارتون چی شد؟
مامانی نازگلا
پاسخ
مرررررررررررررسی عزیز دلللللللللللللللمکارم هیچی همچنان برقراره مگه جرات داره رئیس گلابی پیش من حرف بزنه،،پشت تلفن طفلی جرات کرده بود یه مزه ای بپرونه،،حالشو گرفتم اساااااااااااااسی