ماهانی وآیهانی قند و نبات

عکس فرش
10 شهریور 92 12:10

سلام
چاپ عکس و هرگونه تصاویر روی فرش در ابعاد گوناگون در کمترین زمان و کمترین هزینه...
تحویل درب منزل....

03614456265
09137290912

سلام،حالا من اینهمه خوب،شاعر،بی نظیر،تک ،رئیس خانومای وبلاگ نویس برا من همینطوری کار کنین و بدون هزینه چی میشه مگه هااااااااااااااااااااا جای دوری که نمیره میره؟؟؟

مامان عرفان
10 شهریور 92 12:51

به به ماهان جان چه كاردستي هاي خوبي .

آيسان خانوم يكم از اين بچه ياد بگير .

خوب خودم یاد بچم دادم،،دیدم کلاس خلاقیت گرون درمییاد خودم دست بکار شدم

...

مامان عرفان
10 شهریور 92 12:52

ماهان جون ميبيني ماماني چقدر دستمال كشي ميكنه برات ؟؟؟؟

آفرين پسر خوب همين راه را كه در پيش گرفتي ادامه بده .

حیف نگاری حیف که الان دستم بنده نمیتونم بیام دخلتو درارم تا دیگه بچه رو از راه بدر نکنی،برو دعاشو به جون رئیس گلابی کن

لیلا مامان پرنیا
10 شهریور 92 13:21

اه وا پس من یه طرفه به قاضی رفتم ...ای پسره ی بلا حالا علیه دوست من دسیسه میکنی

خاله اگه تونستی منو بگیر چون من سوار هواپیمام میشم درمیرم

لیلا مامان پرنیا
10 شهریور 92 13:24

اگر شیطون بلایی در عوض هنرمندی عسل خاله

ولی یکم با دوست جونم مهربون تر باش آق ماهان جون

چشم خاله اطاعت امر میکنم ولی صد در صد قول نمیدم چون از دستم برنمییاد

مامان ثنا
10 شهریور 92 14:01

سلام دوست جون. حواست باشه شیطنت های گل پسر کار دستت نده. البته ماشالله شانس داری. نترس. رو حقوقت هم تاثیر نمیذاره.
بعدشم منظورت از بالای صفحه اسکریپ های اختصاصی بود؟ یعنی اولین کد؟ مطمئنی میشه؟

بله عزیزم شوخی کردم من جایی نمیخوابم که زیرم آب بره

رئیس حسابی از خودمون شده

آره عزیزم ببخشید من اصلا حواسم به عنوانها نبود و همینجوری فلبداحه گفتم ،همینه که گفتی

مامان ثنا
10 شهریور 92 14:30

درست شد دستت درد نکنه. تو قالب وبلاگ باید مینداختمش. قبل از niniweblog

مبارکت باشه..ایشالله زودی مییام ببینم

شیدا مامان الینا
10 شهریور 92 18:44

ماهان جونم چه اردک خوشگلی درست کردی عزیزم

<آیسان جونم درکت میکنم چه حس خوبی داشتی . راستی فضولی نیست بپرسم شما کجا کار میکنید .اخه من هر وقت به همسری میگم الی رو یه ساعت تو اداره پیش خودت نگه دار من کار دارم میگه مگه اداره جای بچه هاست

مرسی گلم،شما عزیزید،من کارمند دانشکده پزشکی هستم اما چون از دوران دبیرستان وبا، سن و سال کم اومدم اداره همه به چشم بچه کوچیک خونه نگام میکنن..منم اصلا تریپ کارمند نمیگیرم ریلکس ریلکسم..یادمه تو یه اداره که به عنوان حسابدار مامور رفته بودم،چون فضا و رئیس رو که حسابی میگفتن سختگیر و بداخلاقه برام آشنا نبود لالا ناز ماهان رو بغل فایلها جاسازی کرده بودم و همش خدا خدا میکردم که صداش درنیاد..هیچی دیگه یه بار که رئیس از دم در اتاقم رد میشد و چک میکرد که دارم کارمو انجام میدم ماهان همچین خرابکاری و پشت بندش با صدای بلند گریه کرد

چون رئیس حسابی از خودش شرمنده شد که اسمش چنان بد رفته، چیزی نگفت از همون روز دیگه ماهان رو میبردم میدادم بهش میگفتم قربون دستت این شیشه شیرشم بهش بده،سرشو گرم کن من با آسوده خاطر به کارم برسم،همچین بشری هستم من

بي هنر
10 شهریور 92 20:23

آمريكا ميخواد جنگ كنه....... خبر نداره اين فسقلي هاي ايراني هم دستي تو صنعت هوايي دارن!!!! اگه اين عكسارو ببينه ديگه فكر نكنم جرات كنه بخواد حمله كنه

آره بی هنری همینجوری که زد چش و چال رئیس قلمبه رو درآورد آمریکارو رو ناکوت میکنه

بي هنر
10 شهریور 92 20:28

آفرين ماهان جان... از يه مامان خييييلي مامان كه حلقش مثل اتوبان تهران كرجه، ريس بانوان وبلاگ نويسه، شاعر و نويسنده و هنر منده. تازه سايزشم سي و هشت حدودا چهله!!!!! و از همه مهمتر يه دوست باحال و فروتن مثل بي هنر داره

......... بااااااااااايدم همچين پسر خلاق و هنرمندي پا ميگره

آفرين ماهان جان

کی گفته من سایزم رو به چهله ه ه ه ه ه ه نااااااااااااااااااامردا من جدیدا دوباره رژیم دارم برا 36

بي هنر
10 شهریور 92 20:41

تقديمي از ماهاني به ماماني......

گفتی دوستت دارم
و من
به خیابان رفتم.
فضای اتاق برای پرواز کافی نبود مامان گلم

الهیییییییییییییییییییییی فدای فضا و پر و پروازت یه جا قربونت بشششششششششششششششششششششم

مرسی بی هنر جونم

ناهید مامان فاطمه گلی ومحمدرضا
11 شهریور 92 0:46

سلام آیسان جون خوبید؟
ای ولا به ماهانی قندنبات مثل شکلات
چی درست کردی؟هواپیمای جنگی
آیسانی بپا یه وقت امریکاندزدش والا از بس این امریکاییهاچشم ندارن ببینن این اینده های کشورمون این چیزارو درست می کنن مرحبا با ماهانی رفیقتم

نه ناهید عزیزم نگران نشو،، ماهان من تنهایی صدتا مث آمریکا رو حریفه

ناهید مامان فاطمه گلی ومحمدرضا
11 شهریور 92 0:50

خوبه دیگه با پسر همکارتون دست به یکی کردن وآرامش رو ازتون گرفتن

آیسان حواستون باشه یه وقت دوتاشون سه تانشن یه وقت رئیستون قاط بزنه برگه اخراجتون رو زبونم لال زبونم لال امضاءکنه

نه آبجی نگران نشو این توحفه ها تق و لگن همین روزاست که دمشونو بزارن رو کولشون برن..برا همینم هست که خودم زیاد به بچه گیر نمیدم و آزادش گذاشتم..تلافی روزایی که حسابی ازش حساب میبردم

ناهید مامان فاطمه گلی ومحمدرضا
11 شهریور 92 0:52

خوب اون از هواپیما اینم از اردک تک تک .........
خیلی زیبا شده پسندیدیم ویاد گرفتیم به دخملی هم یاد بدیم بسیار بسیار ممنونیم ماهان جون

خوشحالم خاله جون که مفید بود..این دفعه مهمون من دفعه های بعدی گرون گرون حساب میکنم براااااااااات

بی هنر
11 شهریور 92 10:05

عشق بالی است که خداوند به انسان داده تا با آن به سوی او پرواز کند......
کاش بتونیم بالهامونو به همین راحتی بسازیم و به همین زیبایی رنگ کنیم.........

ای کااااااااااااااااااااااش...

___$$$$$$$$______$$$$$$$
_$$$$$$$$$$$$__$$$$$$$$$$$$$
$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
_$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
___$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
______$$$$$$$$$$$$$$$$$
________$$$$$$$$$$$$$
___________$$$$$$$
_____________$$$
______________$

مامان کیاراد(آرزو)
11 شهریور 92 12:27

به به ماهان جون اینقده هنرمنده و مانمیدونستیم؟

البته از یه مادر شاعر داشتن همچین پسر هنرمندی بعید نیست

خاله جونی با مامانی قرارداد بستیم مامی شعر بگه منم طرح و نقش بزنم..آی سود کنیم،آی سود کنیم...

مامان کیاراد(آرزو)
11 شهریور 92 12:28

میگم این کاردستی هارو نگه دار اگه رئیست از حقوقت کم کرد همینارو بزن تو صورتش

مرسی خاله ایده آنتیکی بود..با جان و دل استقبال میکنم،،منو که میشناسی

مامان کیاراد(آرزو)
11 شهریور 92 12:30

آفرین به تو ماهان جون عزیز وهنرمند

هم کاردستیت قشنگه هم نقاشیت هم خودت

مرسی خاله جون مهربونم شما لطف دارین ،پس مامانم چی،،ازش تعریف نکنی غصه میخوره بعد دیگه هنراشو رو نمیکنه ها

مامان مبينا
11 شهریور 92 12:39

من مي دونستم ، من مي دونستم اينطوري ميشه ،‌از همچين مادر هنرمندي همچين پسريييييييييييي

اوا کلی خجالتم دادی عززززززززززززززیزم

مامان مبينا
11 شهریور 92 12:40

آفرين به ماهان جونم با اين نقاشي قشنگ و اون هواپيماي قشنگتر

یه دنیااااااااااااااااا مرسی خاله مهربونم

مامان مبينا
11 شهریور 92 12:41

يكي نيست بگه پسر خوب حالا هنرمندي باش چرا هوار ميشي سر مامان بدبخت كه عواقبش آخر برج نصيب همه تون بشه

آی گفتی آی گفتی مامان مبینا....بیار دهنتو مااااااااااچ کنم

مامان مبينا
11 شهریور 92 12:42

چي فكر كردي آيسان جون ،‌فكر كردي ماها از پس اين بچه ها بر ميام؟ معلومه كه از رو مي برنمون

نه والله من که دربست تسلیم این وروجک شدم،،

مامان پارسا
12 شهریور 92 8:15

آفرين عزيزم نقاشي اردكت خيلي قشنگه

مرسی خاله جونم،تقدیم به شماست..

مامان کیاراد(آرزو)
12 شهریور 92 8:49

آپمممممممم

بدو بدو اومدم الان...

مامان علي
12 شهریور 92 11:45

سلام عزيزم
با اجازت لينكت كردم

سلام گلم،خوشحال میشم و منم با افتخار لینکتون کردم..

مامان عبدالرحمن واویس
12 شهریور 92 12:45

افرین ماهانی به این خلاقیتت

فدای دستای کوچولوت عزیزم

مرسی خاله مهربون خودم

مامان عبدالرحمن واویس
12 شهریور 92 12:45

اپم عزیزم

به به اومدم عزیزم

شازده امیر و رها بانو
12 شهریور 92 13:16

سلام آیسان عزیز
ماشاالله به این پسر ووروجکت چقدرم اثر دست کوچولوش بامزه شده با این اردک قشنگ

سلام عزیز دلم،،ممنون از نظرت،چشاتون قشنگن....دو تا نازگلات و خودت خوبین ایشالله نیستین خانومی...

شازده امیر و رها بانو
12 شهریور 92 13:18

عزیزم من همیشه وبلاگتو میبینم اما الان چون شهریوره و ماه شلوغیه برام کمتر میتونم براتون پیغام بذارم شرمنده فکر نکنی بیمعرفتماااااا

فدات بشم دشمنات بیمعرفتن،،عزیزمونی جونم،،همینکه حضورت هست برامون یه دنیاست

مامان رهام جونی
12 شهریور 92 19:01

الهی قربون خودتو نقاشیاتو کاردستیات عزیزم

مامانی واسه پسر زرنگت اسپند دود کنید چشم نخوره

مرسی مهربونم شما لطف دارین،چشم حتما خانومی برا خودمم اسپند دود میکنم

مامان رهام جونی
12 شهریور 92 19:02

آپممم

آخ جون اوووووووووومدم...

مامان سونیا
13 شهریور 92 10:04

سلام خدمت مادر و پسر هنرمند از هر انگشت یک هنر بریز

سلام عزیزم ،فداااااااااااااااااااااااتم ،خجالتم میدی

مامان سونیا
13 شهریور 92 10:05

ای به قربان این پسر که از حالا تو فضاست و در فضا سیر میکنه

خدا نکنه خدا جونم....

مامان سونیا
13 شهریور 92 10:07

عجب اردک خوشگلی قربون اون دستهای کوچولوت بشم که باهاشون اردک به این خوشگلی کشیدی عزیزم

مرسی خاله جون مهربونم،،صدو یه دونه دوست دارم

مامان سونیا
13 شهریور 92 10:08

ای بابا این وبلاگ شما هم که رنگ و بوی هنر گرفته مادر از پسر هنرمند تر پسر از مادر خو نمیگید ما میایم میبینیم افسوس میخوریم بر حال بی هنر خودمان

اوا خدا مرگم بده که افسردتون کردیم

......
گفتی بیهنر بیهنر یادم افتاااااااد...
بی هنررررررررررررررررررر..
بی هنررررررر
الووووووووووووووووووو...

مامان مهرزاد جان
13 شهریور 92 11:52

آفرین به ماهانی با این همه هنر، به به خیلی خوشملند آففففففففررررررررریییییییییییینننننننننن
<

مرسی عزیز دلم ،،لطف دارین از نوع بسسسسسسسسسسسسسسسیار شدید

...

لیلا مامان پرنیا
13 شهریور 92 12:19

سلام به روی ماهت خاله خانم
<حالا دیگه با پرنیا وپسرشی...
اصلا منم کلی ماچ برای ماهان گلم میفرستم ومیام شیرش میکنم دوباره برات نقشه بکشه..بلهههههههههههههههههههههههههههه
<

>وای وای وای خراب کردم انگاری

،،صب کن صدامو صاف کنم......
عزیز دلم لیلا جونم با خود خودتم دوست دارم یه عالمه،،هر چی بگم بازم کمه

...
الان حــــــــــــــــله

ناهید مامان فاطمه گلی ومحمدرضا
13 شهریور 92 15:42

سلام خاله جون

اره یه جشن کوچک خانوادگی که هرچی باشه به ما بچه ها خوش می گذره بزرگترهارو نمی دونم وای خاله نبودی این ادا واطفار این دخترارو کم مونده بود از تعجب شاخ دربیارم

سلام عزیز دلم،،ایشالله همیشه تو جشن و شادی،،عزیزم حالا اولاته،،،جلو که بری و بیشتر با این جنس نرم معاشرت کنی چی میگی خاله ...این زنا عجب موجوداتین

ناهید مامان فاطمه گلی ومحمدرضا
13 شهریور 92 15:45

اره حالا کجاشو دیدی فکر می کنی این دخترهای قرطی چرا میان پشت تلویزیو خوب برا همین کاراست دیگه ما هم که دوست نداریم دل کسی رو بشکنیم یه بوس هم کفایت میکنه

خیلی ناقلایی محمد رضا جونم تو الان یعنی زیر دوسالته دیگه ....چی بشی تو جوونیاااااااااااااااااات

قطره
13 شهریور 92 16:23

آخیش ..... نمیدونی چ لذتی میبرم که این ماهان هی حرصتو در میاره....
اصلن خفن خستگی از تنم بیرون میره

چه دوستای باحالی دارم مـــــــــــــــــــــن...قابل توجه دشمنام

بی هنر
13 شهریور 92 19:09

ببخشید وقت ندارم کامنت بذارم به زبون مورد علاقم میگم براتون::::: بعععععععععععععععععع تفسیر کن آیسان خانم

منظورتون همون کلمه مقابل ایییییییییییییییییییییشه....
نه؟؟؟
گوسفنده....میخواین برام گوسفند بکشین...

بعععععععععععععععععععععععد...به گفته دوستم....
هیشکدوم؟؟؟؟؟؟
سر کارم الان خفن؟؟؟؟؟؟؟؟

ایششششششششششششششششششششششششششششش.........خخخخخخخخخخخخخ حتما میخواستی بگی تو حلقم ..هااااااااااااااا

مامان مهنا
14 شهریور 92 11:12

سلام ایسی جونم
بلاخره مام برگشتیم

سلام خانوم خانوما ،چشم و دلمون روشن ،،کجا بودین تا حالا،، هاااااااااااااااا

مامان مهنا
14 شهریور 92 11:12

به به قربون هنرمند ماهانه خودم بشم من

مرررررررررررررررررررررررسی خاله جونیم..خدا نکنه...

مامان مهنا
14 شهریور 92 11:13

خخخخخخخخخخخخخخخ

ایشالا حقوقتو بت ندن بسی کیفور شیم

مرض داری مگه الکی نفرین میکنی ،،حقوق منو ندن از کجا نت بیارم هی بیام برات دل و قلوه بدم ،،میمیری یه دعای خیر به زبونت بیااااااااااااااااااد...

مامان مبينا
14 شهریور 92 12:27

ماماني بي زحمت آدرس بي هنر رو برام بزار چند سري كامنت گذاشت هر كاري كردم برم تو وبش نميشه . ميگم شايد آدرسو اشتباه گذاشت

سلام خانوم،عرضم به خدمت که این بی هنر جان همونطور که از اسمشم معلومه بی سر و سامون و بی وب تشریف دارن

...اما آدرس ایمیلش اینهbihonar_08@yahoo.com
موفق باشی

بی هنر....
الووووو... مشتریت زیاد شده یه وب بزن جون عمـــــــــــــه ات...

بی هنر
15 شهریور 92 15:16

اگه شونصد سال دیگه هم درس بخونید نمیتونید تفسیر این رو بگین! هر کدوم از ع یک معنی داره که وقتی پشت سر هم قرار میگیره تازه میشه یه جمله با معنی

آهان بی هنرم الان نشستم با خیال راحت معنی کردم::<>

ب: یعنی ((به))

+

ععععععععععععععععععع:

(علی نوکرتم))

=
یه جا و با معنی درست میشه :

..................به علی نوکرتم....!!!!

درسته دیگه مگه نه بی هنری

اوا ناراحت شدی خخخخخخخخخخخخخ شوخی کردم جنبه داشته باش

مامان سونیا
16 شهریور 92 10:02

ولادت حضرت معصومه (س) بر شما مبارک باد

تولد حضرت معصومه سلام الله علیه و روز دختر به گل دخملمون و مامان خانوم مهربون مبارک

مامان مهنا
16 شهریور 92 13:05

آیسان باورت میشه اصن گردش نرفتیم فقط رفتیم بازدید اقوام
هنی هم ک مریض شد نشد ک بریم دریا و اب تنی و این حرفا

تو رو که آهم گرفتت ،،طفلی هنی جونم،فداش بشم که مریض شده

مامان مهنا
16 شهریور 92 13:05

من علوم کامپیوتر بودم هم سخت افزار هم نرم افزار الان حس میکنم نمیکشم
مااااااااااااااامااااااااااااااااااااان
من ی زمانی نمره های حسابانم معرکه بود ولی الان نمیتونم ی انتگرال حل کنم

از همونجا که حلق بنده گشاده،،حسابان و انتگرالت تو حلقم،،، خودم ریاضی خوندم،،من جبرم بد بود یه بار انتهاری نشستم همه فرصت امتحانا رو جبر خوندم یعنی یکی ازم سوال میپرسید با صفحه و پاراگراف و بند و خطش حفظ بودم جوابو ،،صبح امتحان رفتم دیدم کسی نیومده به خیالم زود بود اونقدر در زدم سرایدار اومد یه جیغ بنفش سرم کشید که روز جمعه ای هم نمیزارین بخوابیم ..تازه دورزاریم افتاد امتحان جبر دیروزش بوده

مامان مهنا
16 شهریور 92 13:05

ما یاد نکردیم ک بچه هاش مجلس گرفتن ماشالا بچه هاش خیلی بامروتن
بچه هاش منظورم بابای خودم و دوتا عموهام و دوتاعمه هامه
خخخخخخخخخ

باشه منم بچه ها و نوه های خودتو گفتم ایکیوسان...یعنی بعد از 17 سال از روحت شاد باد ،برو بچت یادت میکنن به نظرت؟؟؟؟؟

مامان مهنا
16 شهریور 92 13:06

از ذات بدت کامنتت پرید
وای آیسان این مامان من همش میگه مثلا هنی بچه دار شه توهم بشی مادربزرگ بعد همه دنبالت بگردن نوه ات بگه مادربزرگم پای نته
فک کن اینا اینجور منو مسخره میکنن

فک کنم کام قبلی گفتم که نوه هات تو حلقم،،نگفتم؟؟؟
خخخخخخخخخخخخخخخخ الان میگم نوه هات از الان تو حلقم

مامان مهنا
16 شهریور 92 13:06

یونیمون منتقل شده بود ب ی جای دیگه
وای اینقدر بزرگ بود و خر تو خر ک خسته میشدی
فقط چنتا ساختمون اداری داشت
بترکن
هی منم از این ساختمون پاس میدادن ب اون ساختمون اگه بدونی چقدر امضا گرفتم ایسان

کاش کارت تو دانشگاه خودمون گیر میکرد،بعد من فردین بازی درمییاوردم مییومدم زود کارتو راه میانداختم تو هم پاتو رو پات میانداختی تو اتاق من و نسکافه میخوردی،،بعد تو وب مییومدی ازم کلی تعریف و تشکر میکردی،،منم همش میگفتم من متعلق به همه ام

مامان مهنا
16 شهریور 92 13:06

کی بر میگردم؟؟
منکه برگشتم اون روزا ک نبودم شمال بودم الان هستم ور دل همتون

راست میگی اومدی جوابی ندارم بت بدم،، همون ور دلم تو حلقت

مامان مهنا
16 شهریور 92 13:07

ده بار ده بار تبریک میگی
خخخخخخخخخخخخخخخخخخ

بس که گلم من،خدا حفظم کنه

مامان مهنا
16 شهریور 92 13:07

بر شوما هم مبارک

منظورت روز دختره دیگه.....عایا فکر نمیکنی قدری از من و شوما گذشته است عاااااااااااااااااایا؟؟؟؟

مامان مهنا
16 شهریور 92 13:08

هنوز سر ندادن حقوقت همون نظر رو دارم

خخخخخخخخخ

مامان مهنا
16 شهریور 92 13:18

خیلی خیلی ممنون عزیزم چ لطف و مهربونی شامل حال و احوالات منو نوه هام شده

،نوه هات از الان تو حلقم

دلسارا ( سارا و دلساش )
16 شهریور 92 13:52

خاله آیسان . .. آخه تو چرا انقدر مهربونی ؟ مرسی که روز دخترم رو بهش تبریک گفتی . هزار تا بوس واسه تو و ماهانی قند و نبات

عزیز دلم وظیفه بود همه دخملای وب،، عزیز دلمونن از نوع شدید ،دلسام که جای ویژه ای تو دلمون داره

مامان مهنا
16 شهریور 92 13:52

دختر مامانمون ک هستیم

ای جیگرتو خام خام بخولم دختر مامانش اینا

مامان مهنا
16 شهریور 92 14:25

خخخخخخخخخخخخخخخخخ بترکی مردم از خنده از همون اول ...باهوش، طناز،تو دل برو،مانکن .... بودیا

خخخخخخخخخخخخخخ

قابل توجه ننه هنی ... مامان ماهان متخصص شرمنده سازی و ادب سازی دوستان....

داری که ننه هنی جابجایی کلمات چه معجزه ای که نمیکنه

مامان مهنا
16 شهریور 92 14:25

میگم کارت مگه تو یونیه
بابا کارمند یونی

اییییییییییش

خخخخخخخخخخخخخ ما اینیم دیگه

ناهید مامان فاطمه گلی ومحمدرضا
16 شهریور 92 16:25

سلام عزیزم
ممنون گلم همچنین این روز بزرگ رو به شما هم تبریک می گیم
چقدر تو فکرت بودم آخی یه کم دیرتر اومده بودی پست جدیدو می دیدی برا دخترم نوشته بودم من که چند روزی گرفتار مریضی محمدرضا بودم نتونستم بیام بهتون سر بزنم حسابس گرفتارودرب وداغون بودیم و حالااگه وقت کردید حتمآبیا یه یادگاری بذارین
ماهان جونی خوبه خودتون خوبید می بوسمت عزیزم همچنین پسر گلم ماهان جونو

سلام ناهید جون،ایشالله پسملی زود زود خوب میشه،رو چشم مییام پیشتون

بی هنر
16 شهریور 92 17:22

مخلصتیم با صفا

چااااااااااااااااااااااااکرتییییییییییییییم

بی هنر
16 شهریور 92 17:24

شرکت هواپیمایی ماهان که میگن مال همین شازده پسر جنتلمن و هنرمنده، باعث افتخار بندست که با شما دوستم جناب ماهان خان!!!!!!
مامان شما رم برده گذاشته سر کار..... تو بخش نقاشی و صافکاری بالهای هواپیما

برا ماهم دوستی با شماافتخاره شدید،،هر چن میدونم شما بیشتر مفتخرید به دوستی با ما مگه نه؟؟؟؟

اییییییییییییییییییییش بیهنری چه دل خجسته ای داری،، ما از این شانسا نداریم که مربیش رو گذاشته بابت صافکاری و نقاشی سر کار....

مامان عرفان
17 شهریور 92 9:33

چند روزه نبودم گفتم الان ميرم دو سه تا پست تازه ميبينم . اما اي تنبل آمدم ديدم خيري نيست . اي تنبل اي تنبل

درگیر خونه عوض کردنیم برا همین..

مامان عرفان
17 شهریور 92 9:33

به جاي خونه عوض كردن يك پست جديد بذار برا بچه .

الان یه چند تا تو چنته دارم اما حس نمییاد سراغم چرا ؟؟؟نمیدونم

مامان عرفان
17 شهریور 92 9:34

فكر كنم اين روزها ماهان ديگه نميخواد بندازدت بيرون كه دستمال كشي اش را نمي كني و آتش بست كردي .

نه بابا از این خبرا نیست همین صبح که از خواب بلند شده بدو بدو رفته سر یخچال و برا باباش میوه آورده و گذاشته تو کیفش بعدم بوسش کرده و میگه بابا تو رو خدا مواظب خودت باش..میگم من چی ماهان،،میگه فقط باباییمو دوست دارم

ناهیدمامان فاطمه گلی ومحمرضا
17 شهریور 92 10:52

دختری نباش که به مردی نیاز داره
دختری باش که مردی به اون نیاز داره
و این دو باهم خیلی متفاوتند . . .
چه جمله معرکه ای بود...کیف کردم
------------------------------------------
آره جونم ای کاش این یه شعار میشد که همه بهش عمل می کردن فعلا که تو کشور ما میگن همش باید زن به مرد وابسته باشه وتکیه کنه به مرد نیاز داره ولی من این روشو اصلآدوست ندارم

ناهیدی جونم نترس آیسانت که نمرده،،خودم تنهایی فعلا از پس دو تا مرد (بابایی و پسملی))برمییام

هیچم تکیه نمیزنم بهشون..اندک اندک جمع شود وانگهی دریا شود

ناهیدمامان فاطمه گلی ومحمرضا
17 شهریور 92 10:54

سلام عزیزم

ای بابا آیسان جون ما که به شمانمی رسیم یه زمانی دست قلم داشتیم می نوشتیم از بس نوشتیم دیگه تموم شد

همین جوری انرژی مثبت می دید چقدر خوش به حالمه

نه ناهیدم خدایی جنس نوشتنت خیلی به دل میشینه،تعارف نمیکنم ،فقط اگه کمی از شکلکها رو کم کنی خیلی خیلی زیباتر میشه ..ببخشیدا اینو گفتم چون هم سرعت وبتو پایین آورده هم پستاتو طولانی میکنه

ناهیدمامان فاطمه گلی ومحمرضا
17 شهریور 92 10:58

سلام آیسان جون
ممنون عزیزم که اومدید می دونم خیلی گرفتار بودید خدارا شکر محمدرضا هم که اسهال داشت خیلی بهتر شده ممنون از معرفتت

سلام عزیز دلم خدا رو شکر که بهتره پسرمون،،خوشحال شدم

خاله مهری (ریحانه و حنانه)
17 شهریور 92 11:14

آفریـــــــــــــــــــــــــــــــــن عـــــــــــــــــــــــــــزیـــــــــــــــــــــــــــــزم

مرسی خاله جون جونیم

خاله مهری (ریحانه و حنانه)
17 شهریور 92 11:17

وای چه اردک نازی

خاله قابل شما رو نداره هااااااااااااا

خاله مهری (ریحانه و حنانه)
17 شهریور 92 11:17

فداتم گلم

بی هنر
19 شهریور 92 21:27

بعع.......... بععع

با عرض عذر

بعد عمری ......((شما بخونین ولگردی))........ عومدم.

ها اینو میگن زبون مورد علاقه من!!!!

ایییییییییییییییییییش مردم چه زبون و چه کلاسایی که ندااااااااارن...، بی هنری((.....)) خووووووووووووووش گذشت...

سانسورش کردم چون اینجا خونواده رفت و آمد میکنن بمیری با اون داخل پرانتزی که گفتی ......چغدم به خودت افترا میزنی،کجا پلاس بودی

ماهانی وآیهانی قند و نبات

کاردستی ماهانی

نظرات (74)

مطلب بعدی

مطلب قبلی