ماهان جونم ماهان جونم، تا این لحظه: 16 سال و 5 ماه و 17 روز سن داره
آیهان منآیهان من، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 21 روز سن داره

ماهانی وآیهانی قند و نبات

خصوصیات ماهانی تا 5 سال و هشت ماهگیش

1392/5/22 8:42
602 بازدید
اشتراک گذاری

دل خوشم با غزلی تازه، همینم کافی ست
                                                           تو مرا باز رساندی به یقینم. کافی ست!

قانعم، بیشتر از این چه بخواهم از تو
                                                          گاه گاهی که کنارت بنشینم کافی ست!

آسمانی! !!!تو در آن گستره خورشیدی کن!
                                                           من همین قدر که گرماست زمینم ،،،،کافی ست

من همین قدر که با حال و هوایت گهگاه،،،
                                                         برگی از باغچه ی شعر بچینم ،،،کافی ست

فکر کردن به تو یعنی غزلی شورانگیز...
                                                            که همین شوق مرا،،،، خوب ترینم کافی ست....

ماهان عزیزم تو این پست میخوام کمی از خصوصیاتت تا این لحظه از زندگی ات که با وجودت برکت وشادی به زندگی من و بابایی  بخشیدی رو برات بنویسم ،تا وقتی که بزرگتر شدی و مث الانت که از رفتار و کارهایی که کوچولوتر بودی میپرسی ،برایت بماند ...

پارسال و پیارسال راه به راه می افتادی دنبال همه مخصوصا من و بابایی و هر یکی دو ثانیه یه بار با کشش و جذابیت خاصی میپرسیدی..بابایی ،مامانی((منـــــــــــــــــــــــــو  دوســـــــــــــــــــت  داااااااااااااااااااااااااااااری))و وقتی که با واکنش ما که کلی قربون صدقت میرفتیمو بغلت میکردیم و غرق بوسه میگفتیم فدات چشای نازت بععععععععععععععله که دوست دارمماچبغل،،با رضایت و ملوسی چشماتو تنگ میکردی و میخندیدی  و دو باره همون سوال و همون جواب مژه..اما الانت  راه به راه مخصوصا برا من قیافه مییای و میگی چرا تند تند  قربون صدقم نمیرین شما چجور بابا مامانی هستین!!!تعجب

تا امسال بدترین فحشی که بلد بودی و میگفتی کلمه بد بود مثلا بچه بد،چقدم خوشم مییومد وقتی مثلا سر و صورتتو تمیز میکردم و شما اذیت میشدی میگفتی مامان خانوم بچه بد ،،منم انگار یکی قلقلکم داده باشه کلی میخندیدم و خوش بحالم میشدقهقههاما الانت یه چیزای دیگه مثل بی تربیت ،بی ادب،دزد کثیفم به فحشهات اضافه شده.خجالتبا این رویه که پیش گرفتی به آیندت بدامیدوارمیشم!!!شیطان

شدید از خوابیدن تو تختت بیزار بودی niniweblog.comو ما نه تنها اتاقتو بلکه تختتم نتونستیم از خودمون جدا کنیم بابایی اصرار داشت که تو تخت خودت بخوابی و عادت کنی و تو تقریبا هر شب  موقع خواب گریه و بی تابی میکردی برا همین یه روز که بابایی خونه نبود و من یه سمسار آورده بودم که برا اسباب کشی به خونه جدید وسایل اضافی رو بهش بدم تو با اون دستای کوچولوت سعی داشتی تختت رو بکشی و به آقا سمساره بدی و منم که مهربووووووووووون مژه،،دو تایی تخت خوشگلت رو مفت  به آقا سمساره دادیم و هر سه نفرمون من و شما و سمساره راضی و شاد شدیم niniweblog.comniniweblog.comniniweblog.comفقط بابایی عصر که اومد و جای تختت رو خالی دید دمغ شد  که چرا وسایل بچه رو فروختی .niniweblog.com.... الانشم که هست وسط من و بابایی میخوابی و دست هر دو مون رو تو دستت میگیری که مبادا بعده خواب جابجات کنیم...

 تازه چهار دست و پا راه افتاده بودی که شدید به جارو برقی علاقه داشتی، و من هر وقت جارو میکشیدم niniweblog.comو میدیدم چقدر سنگین شده برمیگشتم میدیدم تو چقدر با جدیت و اخمات  توی  هم ، سوار جارو شدی و به پهلو های جارو میزنی که مثلا راه بیفته منم نامردی نمیکردم و تموم خونه رو تو سوار جارو میکشیدم...الانشم عاشق جارو برقی هستی و من هنوزم از دست تو نمیتونم جارو بکشم  چون همش باید جارو دست شما باشه...

 عزیز دلم الان با این سن و سال کمت اونقدر عاقل و فهیم هستی که به قول خودت خجالتمون نمیدی و اگه جایی بریم و شما هوس چیزی یا اسباب بازی کردی خیلی با ادب میگی هر وقت از ادارتون حقوقتون رو به کارتتون ریختن یا پول اضافی داشتین اینو واسه تولدم یا عیدم  برا من میگیرین niniweblog.com؟؟؟ و اونوقته که احساسات من یا بابایی جریحه دار میشه و همون لحظه دست به کار میشیم که الان نتیجش دو سه کارتون اسباب بازی درب و داغون و شکسته شما تو انباری هست..

 

عاشق پرنده ها هستی و راهت رو برا پرنده ها و قمری هایی که برا دونه چینی رو زمین مییان کج میکنی  که مبادا پرنده ها بترسن و بپرن..niniweblog.com

 

خوشبختانه اصلا بد غذا نیستی و تو این مورد شبیه بابایی هستی niniweblog.comو عاشق ماکارونی و سوپ و آبگوشت هستی،چن روز پیشم هوس کوفته کرده بودی که منم زحمتشو گردن خاله سیما انداختم چون نه بلدم درست کنم و نه خوشم مییاد..

 

کوچولوتر که بودی عاشق رنگ زرد برا لباست بودی ..اما الان اونی رو انتخاب میکنی و میپوشی که به قول خودت اسپرت باشه و با مدل موهات بخوره...عزیز دلم فک کنم تو این مورد بخصوص زود راه افتادی ...niniweblog.com

 

شدیدا عاشق ماشین سواری و عشق سرعت هستی و هر وقت من یا بابایی رانندگی میکنیم مدام نق میزنی و میگی باید از همه ماشینها جلو بزنیم..بعدم اصرار میکنی رو پامون بشینی و خودت رانندگی کنی البته من که نه ولی بابایی این اجازه رو بهت میده و تو چقدر با جدیت  رانندگی میکنی

 

با اون دل مهربون و کوچولوت همیشه طرفدار حق هستی و اگه دلخوری باشه یا من  و  بابایی هر کدوم  به اون یکی زور بگه طرف نفر دوم میشی و حسابی با ملامتهات شرمندمون میکنی خجالتو اونقدر خواهش میکنی که بلاخره با هم آشتی کنیم ...niniweblog.com

 

فدای چشای خوشگلت بشم فعلا همینها یادم بود که برات نوشتم اگه چیز جدیدی یادم بیاد حتما برات اضافش میکنم که تو آینده بخونی و کیفشو ببریماچماچ

 

خدایا التماست می کنم ...........

همه دنیایت ارزانیِ دیگران ! !!!!

ولی ...

آنکه دنیایِ من است

در سلامت باشد...


                      

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (40)

حباب
15 مرداد 92 10:12
بابا این پسمل تو عین خودت شیطون بلاستا...ای جان.....ایشالا همیشه در کنار هم باشین....به به ابگوشتم دوست داره ...منم عاشقشم اما بعدش شکمم باد میکنه این هوااااا


سلام حبابی خوشحالم که هستی ،،این ماهانم والله روی منو سفید کرده از شیطنت و بازیگوشی طفلی من این همه مظظظظظظظظظظظظظظظظظظظظظلوم
مامان مبينا
15 مرداد 92 12:53
گاهي بعضي چيزا بايد هر روز تكرار بشن تا فراموش نشن مثل خاطرات خوبي كه آدم با بچه داره
ايشالا هميشه به خوشي...........



ایشالله شمام همیشه خوش باشین...خیلی دوست دارم با شا و مبینا جونم آشنا بشم ..
شازده امیر و رها بانو
15 مرداد 92 14:44
جانممممم زبل خان چقدر این پسرت ووروجکه آیسان جان بابا تخت و دادین رفت الان خدا تومن پولشه هاااااا به اینجاش فکر نکردی خانوم؟ ووروجک امیر منم عاشق جارو برقی بود افرین که سوپ و آبگوشت دوست داری عزیزم براتون عالیهه خوش باشین و شاد


آره خدایی اونوقت که تخت رو دادیم مفت رفت خوشحال بودیم که خلاص شدیم الان این ور اون ور تخت میبینیم آب دهنمون میرهمعمولا اکثر بچه ها تو این سن جارو برقی رو دوست دارن باید کشف کنم چرا؟؟؟
مامان مهرزاد جان
15 مرداد 92 15:29
انشاله زنده باشه چی ازاین بهتر، پسر به این خوبی والله باید خدا رو شکر کنی و همیشه سپاسگزارش باشی


ممنون خدا مهرزادی رو هم حفظش کنه ،،،از خدام به خاطر لطف و و جود ماهان همیشه سپاسگزارم..
مامان عرفان
16 مرداد 92 9:27
مرسي عزيزم قابل ماهان جان را نداشت . دست شما هم بابت حلواي خوشمزه اي كه برا عرفان درست كرده بودي ندرده .

خیلی خوشگل بود ،،خاله مهربونش میسی،،اون حلوام نوش جون عرفانم ...
مامان عرفان
16 مرداد 92 9:29
چشم عزيزم .ايشالا به زودي تا بيست سال آينده پست جديد مي ذارم . چون اگه مي خواهيد خيلي شاد بشيد بايد تا عروسي عرفان صبر كنيد كه يك پست شاد براتون بذارم .




حالا تا اون شادی یه شادی دست و پا کنید خخخخخخخخخخخخ مثلا خودت با آقا رضا بزنین سرو کله همو بشکونین بعد بیاین آشتی و شیرینی و ... تا ما شاد بشیم


دریا
16 مرداد 92 10:12
چه پسمل نازی چه خصوصیات خوبی..قربون اون منو دوست داریمااااااااااااااااااااااااااااااات،چقدر شیرین زبون بودی ماهانم


حالا اینا به کنار خاله جون ...منـــــــــو دوســــــــــــت دااااااااااااااری؟؟؟
دریا
16 مرداد 92 10:13
عجب شیطونی هستی ماهانی دزد کثیف چیه از خودت کشفش کردی


خخخخخخخخخخخخخخ خاله جونم دزدا کثیفن دیگه ،،همشم از در و دیوار آویزونن...
دریا
16 مرداد 92 10:15
ای شیطون تا کی میخوای پیش مامان بابا بخوابی ،ماشالله برا خودت مردی شدی دیگه


تا وقتی برام زن بگیرن هستم در خدمتشون،زود باشن زنم بدن خخخخخخخخخخخخخخخخخ
دریا
16 مرداد 92 10:33
قربون این پسر خوشتیپ ،خوش پوش که بایدم با خوش سلیقه گی که ازش سراغ دارم لباساشو خودش انتخاب کنه و قربون دل مهربونش که حواسش به پرنده ها و دونه چینیاشون هست


مرسی خاله مهربونم شما لطف دارین در حد خیلی خیلی زیااااااااااااااااد،،این جوجه موجه هام گناه دالن دیگه..
مامان عرفان
16 مرداد 92 10:44
مي دونستم نامردي ولي نه ديگه تا اين حد . اي نامرد .


چرا نگاری باز چیکارت کردم،،،نه ببخشید باز چی شده؟؟؟؟؟
حباب
16 مرداد 92 11:34
الهی.....تو که خیلی مظظظظظظظظظظظظظظظظلومی.......یعنی از مظظظظظظظظلومی تو من نمیدونم باید به کی پناه ببرم.....معلومه دیگه بلا یی هاش به خودت رفته ناقلا


یعنی عایا من مظلوم نمی باااااااااااااااااااااشم..نه من از تو میپرسم؟؟من مظلوم نیستم؟؟؟؟؟؟
مامان مبينا
16 مرداد 92 12:41
آدرس وبلاگم اينه
فكر كنم دفه ي قبل اشتباه نوشتم
منم خوشحالم از اينكه اتفاقي با وبلاگت آشنا شدم


ای جونم چه عجب یه آدرس درست بلاخره از شما کشفیدیم،شوخیدمخوشحالم به جمع دوستامون اضافه شدین،،خوش اومدین..
مامان مبينا
16 مرداد 92 12:44
آدرس وبلاگو فكر كنم قبلا اشتباه گذاشته بودم خوشحال ميشم بهم سر بزني
مامان مبينا
16 مرداد 92 12:55
لينكت كردم



منم همینطور..با افتخار لینک شدین
مامان مبينا
16 مرداد 92 12:59
لينكت كردم با اجازه


خواهش میکنم شما عزیزید...
مامان فاطمه
17 مرداد 92 9:55
الهی فدای این پسر مهربون و دوست داشتنی ،که حواسش به همه چی هست ،،و باریکلله به شیرین زبونیش ،،مامانش یه اسپند براش دود کن




ای به روی چشم مامان فاطمه مهربونم


مامان عرفان
17 مرداد 92 11:10
مشخصه كه ماهان زحمتهات را به هدر نداده و كاملا به خودت رفته .


بلاخره دیگه...از ادب و معرفت میگی دیگه،نه؟؟؟؟
مامان عرفان
17 مرداد 92 11:10
عزيزم پيشاپيش عيد شما هم مبارك باشه .


مرسی نگارخانومی التماس دعا.........
مامان عرفان
17 مرداد 92 11:12
در خوش خوراك بودن هم به خودت رفته


نه خدایی بهتون زدی دقیقا به باباش رفته من خیلی بد غذام،،خودم از خورد و خوراک خودم بدم مییاد..
مامان عرفان
17 مرداد 92 11:14
ماهاني خانه ما هميشه به روت بازه خاله اگه ماماني نذاشت جارو بكشي خانه ما هميشه مستعد جارو كشيدن هست . بيا و هرچقدر دلت مي خواد جارو بكش . بلكه خانه ما هم تميز بشه .


ههههههههههههههههههه عمرا اگه....پسملیم خسته میشه گناه داره...
مامان عرفان
17 مرداد 92 11:16
ماهان جان بين خودمون باشه ها به مامانت نگي ها كه اين طرح شرمنده سازي در مورد مامانت خيلي اثر داره . آفرين پسمل باهوش . كه اينو فهميدي . اما من متاسفانه باهاش كل كل مي كنم و روزگارم اين شده ديگه .




خخخخخخخخخخخخخخ خاله بیا یه زره از رندی و زرنگی من یاد بگیر آتو نده دست مامانم که باهات چپ بیفته،ببین من با مظلوم نمایی کلی سرکیسش میکنم


قطره
17 مرداد 92 12:12
آخی عزیزم...
چ پسر خوبی...
من موندم ب کی رفته...
مطمئنن ب تو نرفته


پ نه پ به عمه نداشتم رفته..خوشگلی و مانکیش که به خودم رفته
ناهید مامان فاطمه گلی ومحمدرضا
17 مرداد 92 15:06
خداوندا تو را شاکریم که یک ماه میهمان واین اجازه رابما دادی تاسحرها عاشقانه با تو سخن بگوئیم ودرد دلمان را با تو بگوئیم واکنون روز اول شوال را بر ما عیدگرداندی عید برشما دوست عزیزم وخانواده محترمتون مبارکباد.


ناهید عزیزم عید شمام مبارک زیر سایه الطاف خداوندی خوش و شاد باشی...عزیزمی
ناهید مامان فاطمه گلی ومحمدرضا
17 مرداد 92 15:30
سلام آیسان جون وسلام به ماهان نفسی عزیز دلم شما بچه ها کاراتون همه شبیه به همه شما هم مثل فاطمه انگار کمبود محبت داشتید هااااااااااااااا
خوب که مثل فاطمه من هووووووووووو نداری وگرنه دمار از روزگار این مامان وبابایی درمیوردی


سلام ناهید جونم ،قربون هوووووووووووی فاطمه جونم که چقدم ناش و مامانیه..
ناهید مامان فاطمه گلی ومحمدرضا
17 مرداد 92 15:35
میگم این بچه ها حرفهای بد رو زودتراز همه چیز یاد می گیرن کافی فقط یکبار بشنون فاطمه پارسال از بچه همسایمون شنید که به مامانش گفت کثافت چند دقیقه بعد رفتم تاداره با خودش زمزمه می کنه نگو داره این کلمه رو تمرین می کنه نمی دونی چه حالی بهم دست داد بهمش که گفتم این کار بسیار بده هروقت که دوست داشت به زبون بیارش می گفت مامان عرفان می گفت کثافتااااااااا
ماهانی هم مطمئنم ترک میکنه کافی این که خوش یه دوره خاص هست تموم شه


خودمونیم ناهیدی جونم کل ما ایرونیا استعداد بلفطره تو یادگیری افعال و اعمال منفی داریم،،بچه هام که دیگه جای خودشونو دارن ...
ناهید مامان فاطمه گلی ومحمدرضا
17 مرداد 92 15:40
ااااااااااااااااااااااا نه دیگه ماهان جون برو تو تخت خودت بخواب مامان وبابا رو راحت بذار

آیسان ما هم همین گرفتاری رو داشتیم محمد رضا که اومدمجبور شد بره تو تخت خودش لازم به ذکره هووووووووووووو سرش بیارین فداتتتتتتتتتتتتتتتت ماهانی


ناهیدی قولمون میزنی که برا خودمون هوو بیاریم عمرا اگه،،، از دست این به خرخرمون رسیده وای به روزی که دو تا بشن


ناهید مامان فاطمه گلی ومحمدرضا
17 مرداد 92 15:52
ای به فدات با این همه عاقلی وزیرکی خوب احساسات بابا ومامانی رو جریحه دار می کنی ولی خوبه هااامودبانه خواستشو میگه بعضی بچه ها باگریه وشیون اخخخخخخخخ اونم از نوع شرارت وزور گیری


نه خدایی ماهانی اینجور مواقع ،آقایی میکنه البته از نوع زبلی چون عکس العملمونو میشناسه،،ماهم که مهربوووووووووووووووووون سنگ تموم میزاریم
ناهید مامان فاطمه گلی ومحمدرضا
17 مرداد 92 15:57
پسملمون به روز هست دیگه خوش تیپ وخوش اندام ودلربا
توپیست ماشین سواری شرکت کنه مطمئنم از همه جلوتر می زنی ماهان ولی عزیزم سرعت همیشه خوب نیستا
بوووووووووووس


مرسی ناهیدی از این همه لطفت گلم،،بپای کوچولوهای خوشگل شما نمیرسه ،،فداااااااااااات..
ناهید مامان فاطمه گلی ومحمدرضا
17 مرداد 92 16:01

ماشالله به ماهان بهترین بچه دنیا وبا معرفترین هستی ماهان جون به مامان بابا افتخار کن که چنین گلی رو تربیت کردند بدون شوخی گفتم واقعآ بهتون تبریک میگم
ایسان جون همگی با هم عید خوب وخوش وسلامت وسالمی داشته باشید

مرسی گلم،،همچنان غرق کیفوری هستیییییییییییییم،،،شما گلیییییییییییید..مام براتون آرزوی توفیق و قبولی طاعات و عبادتهاتون رو داریم..
مامان سونیا
17 مرداد 92 18:59
عید آمد و عید آمد با نقل و نبیدآمد

رمضان مبارک رفت این فطر سعید آمد

دنیا شده یکسر گل هرگوشه پرازبلبل

هر خاک شده بستان چون نور امیدآمد . . .


مامان سونیا جونم مرسی،عید شما هم مبارک...
لیلا مامان پرنیا
17 مرداد 92 19:22
همیشه لحظه خداحافظی"صاحبخونه دم در به مهمونش لبخند میزنه !
لبخند خدا گوارا...
عیدتون پیشاپیش مبارک


لیلا جونم جملت خیلی به دلم نشست..مرسی عزیزم عید شما هم مبارک،عبادتهاتون مقبول حق..
مامان مبينا
17 مرداد 92 19:52
عيد به همه ي دوستان مبارك باشه
مارو هم دعا كنين.


عید شما هم مبارک،، چشم،،ما هم محتاج دعای خیر شما هستیم..
شازده امیر و رها بانو
18 مرداد 92 3:11
عزیزم عید تونم مبارک ،ممنون از حضورت گلم


فدا مدا،انجام وظیفست..
مامان عبدالرحمن واویس
18 مرداد 92 7:02
سلام ایسان جون بخداشرمندتم سیستم بدجورقاط زده اصلا نظرنمیذاره الانم که دارم مینویسم نوشته ها نامرئین من فقط دارم میزنم دیگه نمیدونم چی مینویسه خودت به بزرگی خودت ببخش


سلام یاسمین جونم،قربونت بشم یه حرفم اشتباه نبود انگار با پیشرفت ترین سیستم کار کردی جونم..مواظب خودت و گل پسرا باش ایشالله خودتو،پسملی ها و نتت همیشه برقرارباشین..
نیلوفر
18 مرداد 92 12:03
ماشاله حسابی شیطونه. خدا برات نگهش داره آیسان جونم.

عیدت هم مبارک.


مرسی نیلوفر جونم ،،عززززززززززززززیزمی،،عید شا هم مبارک گلم
مامان مهنا
20 مرداد 92 1:48
من ب تو تبریک نگفتم؟؟
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
چقدر من باحالم


چقدم کیف کردی که تبریک نگفتی،گندت بزنه خخخخخخخ ی تبریک میگفتی چی میشد...اییییییییییییییییش
مامان عرفان
20 مرداد 92 8:58



خودت گلی نگارم....
مامان کیاراد(آرزو)
23 مرداد 92 10:10
الهی قربون این خصوصیاتو اخلاقو رفتارات عزیزمخوش بحال مامانت که همچین پسر نازو باهوشی مثل شما داره.....


مرسی خاله مهربون و باصفا،ایشالله کیاراد جون بزرگ شه بهتر از منم میشه..
شیدا مامان الینا
3 شهریور 92 0:07
قربون پسر گلمون برم که کاراش انقدر شیرینه
آیسان جونم جمله آخرت خیلی به دلم نشست .خدایا همه دنیات .....آنکه دنیای من است به سلامت باشد مطمئنا یه روز ازش کپی بر میدارم و به نام خودم ثبت میکنم


ای جون دلم من کلا شاعر توانمندیم ،حالا کارای بعدیمو ببینی چی میگی....