ماهان جونم ماهان جونم، تا این لحظه: 16 سال و 5 ماه و 17 روز سن داره
آیهان منآیهان من، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 21 روز سن داره

ماهانی وآیهانی قند و نبات

این چن روزه...

1392/5/10 12:56
615 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به همه دوستان مهربون و ناب نابم و ماهان عزیزم ،،این چن روزه حسابی من و ماهانی درگیر ویروس شدید سرماخوردگی  هستیم و حسابی زار و مریض هستیم ،،الانم قرار نبود پست جدید بزارم ،،فقط اومدم یه چند تا خبر خوب خوب به دوستای مهربونم بدم و برا آینده ماهانی و برم بعدا حسابی مییام و از خجالت تک تک دوستامون در مییام

خبر اول اینکه بنده تو امتحانی که کاملا ناامید بودم موفق شدم و نمره حالا خوب خوب که نه ولی بهتری رو اوردم و قبول شدمهوراهورانیشخندو نیازی به بند پ کلفت رئیس نشدنیشخند

دومی اینکه نگار جونم چن روز پیش از مسافرت و زیارت برگشت و حسابی بنده رو مورد شرمندگی قرار داد شیطانشیطاناینم مستند سوغاتیاش

دست گلش درد نکنهقلب نگاری مرسی از این به بعد برا تو دعا میکنم خودم مشهد میرفتم اینهمه سوغاتی برا خودم نمی گرفتمنیشخند

بعد اینکه برا اینکه یه ذره از شیطنتهای ماهان دم دمای افطار کم کنم یه اتاق البته انباری رو بهش ادم که تو در و دیوارش نقاشی بکشه و بچسبونه کلی ام موفق شدم اینم عکس البته یه ذرشاز خود راضی

اینم یه عکس آرشیو از ماهانی و دختر آبجی هام

یه مورد دیگه مخصوصا برا توت فرنگی عزیزم اینکه مدل موهای ماهانی اون جلوهاشو درست نمیکنیم ذاتا اینجوریه و با دست که به موهاش بکشی عین سشوار عقب میره و خودش فشن میشه..وسطشم مث گل رز می مونه...از خود راضیمن جلو فامیل میگم گل رزم همشون حرصشون میگیرهنیشخندپسری دالماااااااااااااااااااخندهخنده

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (39)

لیلا مامان پرنیا
10 مرداد 92 14:37
ای وای خدا بد نده دوستم دیدم نبودیانشاالا که هر چه زودتر خوب بشی هم تو وهم ماهان ناز خودم
سوغاتیهات هم نوش جونت انشالاقسمت خودت بشه دوستم
ببوس گل پسریه موفشنم رو


مرسی لیلا جونم،عزیز دلمی گلم ،ایشالله قسمت من شد برات سوغاتیا رو پست میکنم...شمام ایشالله برین مکه برام سوغاتی بگیرین عکسشو بزارین همینجا کیفشو ببرم...پرنیا جونمو میبوسم
لیلا مامان پرنیا
10 مرداد 92 14:38
راستی یادم رفت مبارکه قبول شدی دوستم دیدی اون مربا درست کردنا وپسری رو بردن بیرونا پیش خدا بی عوض نبود


مرسی عزیز دلم،بلاخره تو این ماه هیچ کاری بی جواب نمیمونه کهاین دعاهای ماهان هم بد مدل کارخودشو کرد..
ناهید مامان فاطمه گلی ومحمدرضا
10 مرداد 92 15:01
سلام آیسان جونیییییییییییییییییی
آخی بمیرم چه بد که سرما خوردید ماهان عزیزم هم که سرما خورده حالا کدومتون از کدوم گرفتید خدا کنه آقای پدر دیگه گرفتار نشه تا بتونه ازتون پرستاری کنه وانشالله که زود خوب میشید به برکت این ماه
ولی خیلی خوشحالم که بالاخره تو درساتون موفق شدید
سوغاتها هم که ای ول چه دوست خوبی دارید خدابرات حفظش کنه تا همیشه واست این جورسوغاتهای خوب خوب بیارهشوخی کردم خدا دوستیتون همیشه پایدار بمونه
راستی داداش خانتون خوب شد ؟یه عمل دیگه داشت انجام داد؟
من رو ببخشید کلی با پیامهای زیباتون منو شرمنده کردید وکلی بهم حال دادید بیشترشون هم از آن شما بود آبجی خانم ممنون می بوسمتونماهان جونو هم ببوسید انشالله زود خوب شید مارو هم بی خبر نذارید


والله اولش ماهانی مریض بود اونقدر قربون صدقش رفتم راه به راه گفتم ایشالله درت به جونم دردش اومد به جون من و خودش خدا رو شکر خوب شد..داداشمم خدا رو شکر بهتر هستن ایشالله اگه فیزیوتراپی جواب بده شاید نیاز به عمل دوم نباشه،ممنون ناهید جونم که برات مهم بوده و یادت بود که حال داداشیمو بپرسی ،قربون مرامت میبوسم تو و نازدونه هاتو
مامان ویهان
10 مرداد 92 16:03
تبریک میگمبسلامتی خیلی خوشحال شدم قبول شدین... انشاالله همیشه موفق باشید....ما رو هم دعا کنید...


ممنونم ایشالله خدا به حرمت این ماه کمک میکنه شمام قبول میشین...
شازده امیر و رها بانو
10 مرداد 92 16:13
سلام عزیزم بلا به دور باشه خدار شکر که بهترین وای پسری چه نقاشی های هم کشیده خدارو شکر که تو امتحان قبول شدین انشاالله همیشه موفق باشین دست نگار جونم درد نکنه بابت سوغاتیهاش خدا از این دوستها نصیب همه و ما بکنه آمین


سلام خانومی گل پسر و ناز دخملمون چطورن،،ممنونم بابت این همه صفا و محبتت ،،خدا نگاری و مثل شماها رو برا من یکی نصیب کرده ،،ایشالله برا شمام دوستای خوب زیاد زیاد بده..نازززززززززززززززززمی
مامان ثنا
11 مرداد 92 0:35
سلام آیسان جونم. تعجب کردم چند روز نبودی. ایشالله که زودتر تو و ماهانی خوب بشید .


سلام عزیز دلم ،ممنون ماهانی خدارو شکر خوب شده من موندم با ه گلو چرک شدید..
مامان سونیا
12 مرداد 92 10:10
سلام خانمی خوبی ماهان خوبه چه خبر انشالله که رفع کسالت شده باشه و هردوتا تون بهتر باشید


سلام عزیز دلم ،ممنون گلم ماهان خیلی خوبه من با یه گلو چرک شدید و سرفه های وحشتناک هنوز خوب نشدم البته شما و پیامای زیباتونو میبینم بهتر میشم
مامان سونیا
12 مرداد 92 10:11
مبارک باشه خانم ببینم حالا کجا استخدام میشی با قبولی توی این آزمون
منتظر شیرینی هستیم


مرسی عزیزم، احتمالا اداره خودمون یه حرکتهایی بشه اگه قانون عوض نشه ،مصلحت باشه استخدام رسمی میشیم و از این قراردادی بودن خلاص میشیم ایشالله
مامان سونیا
12 مرداد 92 10:12
به به چه سوغاتیهایی نوش جونتون مخصوصا اون زعفرانه


مرسی خانوم ،قابل شما رو نداره من و شما نداریم که..
مامان سونیا
12 مرداد 92 10:14
آفرین به این هنر مند کوچولو که همیشه قاطی دختراست آیسان جون به خواهرات بگو یکی دوتا دختر دیگه هم بیارند این گل پسر همیشه در وسط حلقه یارانش باشه دوتا کمه که به جایی نمیرسه


همینم بهشون میگم، یه جایی هم که جمع شیم بهشون که ازم بزرگترن میگم خیلی بهم احترام بذارین ،جلوم چای و میوه بزارین و در خدمتم باشین تا شاید تو آینده دختراتونو برا پسرم بگیرم حرصشون در میاد دنبالم میکنن میگیرن میزنم..خدایی بد میگم عاااااااااااااااااایا؟؟؟
مامان سونیا
12 مرداد 92 10:54
ای به چشم خاله جون باید همین کار رو بکنیم تا تلافی کارهای بد قوقولی در بیاد


ای جونم سر قوقولی رو که کندین خبر بدین بیایم جشن
مامان سونیا
12 مرداد 92 10:59
چی بگم والا من که اونجا نبودم ببینم واکنش عزیز جون چیه ولی خوب نوه همینه دیگه اونم این مدلیش




خوش بحال سونیا جونم که عزیز داره خدا برا همدیگه نگرشون داره طفلی ماهانم این نعمتو نداره


مامان سونیا
12 مرداد 92 11:01
من زبون روزه زیز گرمای افتاب پیاد روی کنم روزه ام باطل بشه خاله جون و سونیا انگاری خیلی خوشحال میشن خوب دیگه ادم دوتا دوست مثل شما داشته باشه نیاز به ... نداره


آخه عزیزم نگفتیم که دیگه اینهمه پیاده روی کنی که آفتاب زده بشی و بلا به دور مریض شی و روزت بره که قد یه سیب برا دخملی گرفتن برو خخخخخخخخخخخ
مامان سونیا
12 مرداد 92 11:03
منم ندارم عزیزم ما باید به فکر خوشبختی ماهان عزیز و سونیا جون باشیم از ما دیگه گذشته


بله همینطوره ایشالله خدا پدر و مادرای ما رو بیامرزه و ما رو برا بچه هامون نگر داره
مامان سونیا
12 مرداد 92 11:09
الهی بگردم از دو طرف هم ماهان عزیز نداره خدا شما و باباش رو براش نگهداره و سایه سرش باشید خدا انشالله شما رو براش سالم و سلامت نگهداره

مرسی عزیز دلم فنه طفلی ماهان از دو طرف محرومه فقط یه بابا بزرگ از طرف بابایی داره اونم خیلی ازمون دوره


ناهید مامان فاطمه گلی ومحمدرضا
12 مرداد 92 12:20
سلام آیسان جون خوبید ؟
خدا را شکر که خوب شدید وهمچنین داداش خوبتون انشالله نیاز به عمل نداشته باشن
عزیزم مگه میشه فراموش کنم وظیفه هست منم می بوسمتون


سلام ناهید جونم ممنون از محبتت ،منم شما و ناز گلاتو میبوسم و بخدا میسپارمتون
قطره
12 مرداد 92 13:49
پ یگوووووووووووووو ذاتا قشنه ک دنبال مامان سانتال پانتال میگرده


کاری که از دست ناقلاش برمییادخخخخخخخخخخ
قطره
12 مرداد 92 13:49
ی وقت بد نگذره آقا ماهان


نه خوبه خاله مرسی
لیلا مامان پرنیا
12 مرداد 92 17:10
ممنون خاله مهربونم
بیخود نیست که تو امتحانها چشم بسته قبول شداین همه هوش پس واسه چیه...اره خاله خوبم مامانم دوخته که تو یه پست مفصل از خودش تشکر میکنه


به به به گفتم که لیلا جونم هنرمنده،دختر واست حسودیم میشه واااااااااااااا یه اسپندی برا خودت دود کن عزیزم
خاله مهری (ریحانه و حنانه)
12 مرداد 92 18:02
سلام عزیزم خدا بد نده نبودی دلمون برات تنگیده بود انشاله که دیگه هیچ وقت ویروس میروس نیاد سراغتون

همیشه سلامت باشید

سلام خاله مهری مهربون ،شما و دو تا خواهرزاده های خوشگلت خوبین،،سرشما سلامت


خاله مهری (ریحانه و حنانه)
12 مرداد 92 18:03
ماهان جون دستت درد نکنه چه نقاشی های خوشکلی کشیدی


ممنون خاله مهربون شمام به حنانه و ریحانه یاد بدین بزارین تو پستشون یادگاری
خاله مهری (ریحانه و حنانه)
12 مرداد 92 18:07
خودمونیم اااااا ماهان خوشکلتر از دختر خاااااله هاشه


پس چی آخه این جیگرررررررررررررررررررمنه..الهی فدااااااااااااااااااااااااش مامانییییییییییییییییییش
خاله مهری (ریحانه و حنانه)
12 مرداد 92 18:12
راستی تبریک میگم انشاله که همیشه و همه جا موفق و پیروز باشی
دست نگار جون هم درد نکنه این همه سوغاتی
خوش بحالتون


مرسی خاله مهری مهربونم ،ایشالله برا شمام سراسر موفقیت باشه،،آره واقعا کلی کیفیدم به داشتن نگاریم
مامان عرفان
13 مرداد 92 9:31
مرسي عزيزم . الحمد الله كه بهتر شدي . راستي عزيزم بابات حلوا خيلي خيلي ممنون . خيلي خوشمزه شده بود عزيزم .


نوش جونت به پای هنرمندی و کدبانوگری شما و مامان خانومت که نمیرسه..راستی شرمنده که شکسته بود..
مامان عرفان
13 مرداد 92 9:34
واي آيسان جونم چرا منو شرمنده كردي . عزيزم گه ميدونستم عكس سوغاتي ها را در وب ميذاري بسوغاتي هاي بهتري برات مي گرفتم . دستت درد نكنه كه ارزش دادي . قابل شما را نداشت . فقط خواستم بگم اونجا به يادت بودم . ممنون عزيزم


نگار عزیزم چه حرفیه بخدا من اصلا انتظار نداشتم اونم اینهمه سوغاتی ،،برا من قد یه دنیا ارزش داشتن تو مهمونی افطارمم ازشون استفاده کردم شما رم دعا کردم ایشالله سفر کربلا،مکه راهیت کنیم گلم
مامان عرفان
13 مرداد 92 9:37
نه بابا من هيچ وقت نمي تونم از شرمندگي اونا دربيام . خاله مهين در فرودگاه هم يك تراول داد بهم . ولي من لياقت نداشتم براشون چيز قابل داري بيارم .


باشه گلم خاله مهین که برا سوغاتی بدرقتون نیومده منم شوخی کردم..همینکه برا من سنگ تموم گذاشتی کیف است و بس
مامان عرفان
13 مرداد 92 9:39
عزيزم شرمنده نكن . اينها كه چيزي نيست . دارم از خجالت آب ميشم . بابا اين فقط تبرك بود . همين .



اختیار دارین خانومی،،خخخخخخخخخخخخخخخخخخ حالا که اینطوره دفعه بعد میخوای جبران کن باشههههههههههههه



حباب
13 مرداد 92 10:44
سلام عزیزم....مرسی از تبریکت

بلا دور باشه چرا سرما خوردی؟ ای شیطون انقد آب بازی کردی

به به دیدی نگاری سوغات واست آورده

خوووووش به حالتون

سلام حباب جونم،،بخشید که دیر شد راس میگی فک کنم از همون آب بازیا و لخت گشتنا سرما خوردیمآره بلاخره دعای شب و روزم گرفت و نگاری واسم سوغات آوردهه هه هه...


مامان عرفان
13 مرداد 92 11:29
ممنون عزيزم خجالتم نده ديگه بيشتر از اين


فدا مدات گلم........
حباب
13 مرداد 92 23:13
قربونت گلی ...میدونم اشک شوقه اره به خداعین خواب بودایشالا قسمتت بشه عزیزم


مرسی حباب جونم ،،ایشالله خدا از دهنت بشنوه..دوستان بجای ما سبز سبببببببببببببببببببببببز..
حباب
13 مرداد 92 23:14
راستی ها قبولیت تو امتخااااااااااااااااان مبارک عزیزم....کو شیرینی؟بزار شیرینی رو مامانیتورمونو میلیسیم دهنمون شیرین بشه


ای جونم آره والله شیرینیم داره خودم که ذوق مرگ شدم از قبولیم که اصلا انتظارشو نداشتم میگم حالا که ماه رمضونه قربون دستت یه شکل زولبیا بامیه برا خودت بکش من امکاناتم محدوده یا بپر یه دو کیلو به حساب دوستیمون از سر محلتون بگیر بیا افطار کن بعدا با هم حساب میکنیم
مامان مهنا
14 مرداد 92 5:41
اخی ماهان مریضه؟؟؟
ولی تو حقته مریض شدی


برا ماهان اووووووووووووووخی و برا من حقمممممممممممممممه اونوخ چرااااااااااااااااا؟؟؟؟؟
مامان مهنا
14 مرداد 92 5:41
توروخدا عکسه رو نگاه


بعله خاله جونم ما اینیم قبلا هم گفتم که ما به یکی قانع نیستیم...
مامان مبينا
14 مرداد 92 17:50
سلام خانومي انشالا تو همه ي امتحانا همينطري غير منتظره قبول بشي . كيفش بيشتره..
به ما هم سر بزن


سلام خانومی ممنون از لطفتون و تشریف فرماییتون،متاسفانه آدرستون صحیح نبود لطفا دوباره آدرس رو درج کنین..مرسی
مامان مهرزاد جان
15 مرداد 92 8:47
به به حسابی نگار خانم خجالتتون دادن
دست گلشون درد نکنه به این میگن رفیق هان
هواشو داشته باش


آره خدایی امروزم دوباره یه گاو عروسکی خیلی خوشگل برا ماهانی خریده بود..شرمندگیم کامل شد..فعلا که ایشون هوای منو دارن فک کنم کافی
مامان مهرزاد جان
15 مرداد 92 8:48
آفرین آقا ماهان گل گلابی چه نقاشی های عالییی


مرسی خاله مهربونم شما لطف دارین
مامان مهرزاد جان
15 مرداد 92 8:50
دوست جونی مهربون ان شاله زود زود خوب شید و پست های ماهانی رو هم زود زود بذارید ما هم زود زود بیایم بخونیم


مرسی عزیزم امروز دیگه بپاییم و تقریبا خوب شدیم و آپیم..
مامان مبينا
15 مرداد 92 12:56
نمي دونم كامنت كه برات ميزارم مي رسه يا نه
خواستم لينكت كنم اجازه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


سلام عزیزم همه کامنتات اومده فقط متاسفانه آدرستونو ندارم،،شما لطف دارین برا لینک ولی لطفا برا مام آدرس بزارین..مرسی
مامانٍ توت فرنگی
16 مرداد 92 13:56
وای خدا را شکر که قبول شدی
دیدی گفتم شاید خدا خواست و قبول شدی
انشالله کارهای تبدیل وضعیتتون هم زود زود انجام بشه
خدا کنه واسه ما هم که قراردادیم یه فرجی بشه

ماشالله پسرت خیلی خوش بحالشه
دو تا دختر خاله ناز مثل خودش داره
خدا همشونو نگه داره

سلام توت فرنگی جونم،آره خدا رو شکر این مرحله رو پاس کردم دو تا امتحان دیگم دارم،،ایشالله برا شمام فرجی بشه و زودتر استخدام بشین،،شما لطف دارین چشاتون نازن عزیزمی