ماهان جونم ماهان جونم، تا این لحظه: 16 سال و 5 ماه و 26 روز سن داره
آیهان منآیهان من، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 30 روز سن داره

ماهانی وآیهانی قند و نبات

نخندين سرتون مياد...

1392/3/25 10:54
559 بازدید
اشتراک گذاری

 كسي تا حالا پسمل نامرد ديده؟؟؟؟؟؟؟؟

اين شكل يه پسمل،، آخر نامرد ييييييييييييييييييييييه

 


 اينم همون شكليشه...

چرا؟؟؟

بله آقا ماهاني مطمئنم انشالله تو آينده كه اينو بخوني  اولششِکـْـلـَکْ هآے خآنومے    Voskl1.gif بشي  و فك كني ،چرا ماماني اين حرفو در مورد تو ميزنه....ولي وقتي خوندي و تموم شد با خودت ميگي واقعا من  همچين نامردي بودم...متفکر بعد اگه تا اون زمون زنده بودم مياي و ازم حلاليت ميخواي كه منم ميزنم پس گردنت نیشخند و ميگم  در قبال كارهايي كه الان نمي دونم و خواسته هاي  اون زمونم كه   به احتمال زياد طلاق همسريت و كنار خودم موند نت  خواهد بودحلالت  ميكنم..ننه   

اما اگه تا اون زمون جناب عزرائيل خان بنده رو كشون كشون بردن مهموني آسمونا كه ديگه هيچي ديگه..يه فاتحه و دوركعت نماز برام بخون
آخه حيف من نيس آقاي عزرائيل.خداي من الان آمادگيشو ندارم...شِکـْـلـَکْ هآے خآنومے*

عين ماجرا:

چن وقتي كه به آقاي پدري گير سه پيچ دادي كه مامانو پس داييها و خاله ها بديم و از زندگيمون بندازيم بيرون و يه مامان جديد بگيريم،Rolling Pin * 

،ناااااااااااااااااااااااااااازي فدات بشم كه پولاتو برا اين امر خير جمع ميكني و خير سرم همين پولارم از خودم ميگيري...نميدونم چه هيزم تري بهت فروختم نامرد كوچولوي من كه هيچ جوريم راه نمي ياي ...پريروز بابايي برام تعريف ميكرد كه وقتي از خونه عمه فرح برميگشتين تو خيابون چند تا خانوم سانتال مانتال ديدين

و مانتو يكيشونو گرفته بودي كه بابايي بيا اين خانومو بخرش كه مامانم بشه...و وقتي ازت پرسيدم  چرا دوست داشتي اون خانومه مامانت باشه.. با چه ذوقي تعريف ميكردي كه خانومه كلي آرايش كرده بود،رژ صورتي هم زده بود،كفش پاشنه بلند پاش بود،بازم رژ صورتي زده بود..شِکـْـلـَکْ هآے خآنومےمنم كه عغده اي... و اينكه نميخوام عغده اي بار بياي اين دو سه روزه  ديگه از رژ صورتي  زدن گذشته و رژ صورتي رو ميخورم  ديگه ..كه به چشت بيام

ديروزم  دور از چشم بابايي منو تهديد ميكردي اگه  رانندگيمو بهتر نكنم و سانتال مانتال نپوشم  و رژ صورتي نزنم ميري يه مامان ديگه پيدا ميكنيشِکـْـلـَکْ
 هآے خآنومے. حالاغيرتت كجا رفته..نمي دونم.!!!!!..

همش دارم فك ميكنم دارم  تاوان خنده هايي كه هنوز مجرد بودم  رو ميدم كه بابت شيطنت و همين دست حرفاي پسر كوچولوي همكارم  كه به مامانش ميگفت اگه بي ريخت و بدون آرايش بياد مهد دنبالش  باهاش نميياد،، رو ميدم آخ فكر ميكردم مامانه وقت كافي برا تربيت بچش نذاشته...خنديدم ،سرم اومد....خداي من حالا اين پسمل هوو برام نياره شكررررررررررررررر ميكنم..

آقاي پدري جون از من كه نصف نصفتم ياد بگير...اسير ورد و جادو ماماني خانوم نشو...

داري كه منو.....بعله از الان دوتا دوتا...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (96)

♥LOVE♥
25 خرداد 92 10:00
همیشه خوشحال باشی انشالله



ممنونم شمام همينطور...
لیلا مامان پرنیا
25 خرداد 92 10:09
خدایا اول که خوندم فکم خورد زمین
خیلی بلاس این پسرت آیسان جون من جای تو بودم یکم جدی تر باهاش برخورد میکردم
وای من کلی نقشه می کشیدم گفتم نخبس باهوشه خوشگله داماد خوبی میشه ولی تنوع طلبه خطرناکه..........
شوخی کردم خیلی بامزه بود حتما وقتی بزرگ شد واین پست رو خوند مثل من از خنده روده بر میشه وکلی از اینکه به مامان به این خوشگلی گیر داده خجالت میکشه
رژ هم نخور دوستم خطر داره مواد شیمیایی داره


سلام ليلا جونم..از دست اين ماهان خودم كف خيابون وا رفتم...يكيم بياد منو با پارو جمعم كنه....حالا گلم شما پا پس نكشين شايديه كاريش كرديم..يه كارايي براش در نظر دارم...فدات بشم شما هميشه لطف دارين پرنيا خوشگلمو ميبوسم
حباب......................................................
25 خرداد 92 10:55
وای آیسان چه بامزه .......الهی بگردم چه ناز گفته این پسری ....نمیخندم که به سرم نیاد
یکم سانتال مانتال کن خوب خواهر جان ....الکی که سایزت 38 نیستابه این باربی ای هستیبه افتخار خوشگلی های ایسان

سلام حباب جونم الهي فدات بشم چه تعريفي ازم كردي[بوسه]ميبيني تو رو خدا بچه هاي اين دوره زمونه قدر نمي دونن ..تازه حتما باباييشم بشگون ميزده از درخواست پسرش[قلب شکسته]
دريا
25 خرداد 92 11:10
از اين عكس آخري معلومه هركاري ز دست اين بلا برميياد..خدا به دادت برسه ماماني خانوم


آره خدايي با اون نگاه شيطنت آميزش..شمام دعا كنين
دل آرام.
25 خرداد 92 11:11
چه پسملي

يعني خيلي خطرناكه

مامان سونیا
25 خرداد 92 11:18
جدا انقدر نامرده این ماهان خان




سونيا جونم بياااااااااااااااا منو نجاتم بده خاله قربونت


حباب......................................................
25 خرداد 92 11:25
نه آیسان جونم به دل نگیر همین جوری 1 چیزی گفته شوخی کرده...ماشالا مامان به این خوشگل خوشتیپی از کجا میخواد گیر بیاره عزیزه دلم




مرسي حبابي جونم منو به زندگي و خودم اميدوارم كردين..
بوس... بوس... هزارتا بوس

حباب......................................................
25 خرداد 92 11:27
تو که خودت جیتان فیتان هستی ....فکرکرده اون فیسو های تو خیابون مامان میشن ....نه واسش توضیح بده که اونا با صد کیلو گچ . بتونه کاری و لنز و دماغ عملی و لب پف کرده اون شدن تازه

ولی ماشالا مامانیش بدونه اینا شکل ماهه

الهي قربونت بشم ،،،عزززززززززززززززززيزم..امشب و فردا شب شام مهمون مني گلم،چقد خجالتم دادي[بوسه][بوسه]چشمات ناز و خوشگلن گلم

مامان سونیا
25 خرداد 92 11:35
ای ماهان نامرد اجی من رو اذیت میکنی مگه دستم بهت نرسه اون دوتا لپ خوشگلت رو ابلمبو میکنم




اي خاله جونم ببخشيد مامانمو اذيت كردم..خوب منم مث خودش بدجنسم ديگه..


مامان فاطمه
25 خرداد 92 11:51
چه مامان پسملي،؟؟؟؟؟خانومي منم رژ قرمز و صورتي تو خونه دارما،،اگه بازار كم داشت رو ميگم


باشه گلم مييام سراغت حالا يه چندتايي دارم فعلا....
حباب......................................................
25 خرداد 92 12:06
فدای تو نازنین


قربون دوست خوبم بشم گلمـــــــــــــــي عزيزم..بوووووووووووووس بووووووووووووووووس
قطره
25 خرداد 92 12:55
خوش بحال آقای پدر


وااااااااااااااااااااااااااااااااقعا ،،
قطره
25 خرداد 92 12:56
دوتا دوتا...
اونم از حالا


اي خواهر چي ميگي اين تازه دنبال رژيم زن آيندشم هستش..خدا به داد من برسه
مامان ویهان
25 خرداد 92 13:02
سلام... از دست این شیطون... البته بچه ها لباسهای رنگی رو دوست دارن... منم این جوری شدم خاله شوهرم روسری رنگی زده بود ویهانم همش میخواست بره بغلش ... عیب نداره... بزرگ میشه قدر مامانشو میدونه...


مال اين ديگه از دوست داشتن گذشته...خدايي ماهان زده سيم آخــــــــــــــــــر
مامان ویهان
25 خرداد 92 13:03
راستی ممنون به ما سر زدین... سایز 38 ها هم مگه هوس کیک میکنن توی این چند روز 1 کیلو زیاد شدم...


پپپپپپپپپپپپپپپ چرا كه نه....مگه ما مانكنا،احساس نداريم خخخخخخخخخخخخ..اونطوري كه شما تنها تنها كيك ميخورين و ياديم از ما نميكنين بايدم چاق بشي حقتونه




مامان ثنا
25 خرداد 92 14:54
ای بابا از دست این ماهان خان. به نظر من که داره تلافی یه کاری رو سرت در میاره. وگرنه هیچ بچه ای مامانش رو با هیچ کی عوض نمیکنه. بچه های این دوره زمونه خییییلی باهوشن. بایدسر در بیاری که میخواد چی رو تلافی کنه. شاید یه جایی باهاش لجبازی کردی. اینم میخواد حرصت رو در بیاره


نه والله مامان ثنا تا اونجايي كه من يادمه هميشه پاچه خواريشو ميكنم...ولي ماهان كلا نامرد و بابايي برا همين هم هست كه ميخواد باباشو سرو سامون بده..
نیلوفر
25 خرداد 92 18:25
خخخخخخخخخخخخخخخخخ عزیزمممممممممممم

چه پسملیییییییییی نامرد. هوو واسه مامان خودش؟؟؟ خخخخخخخخخخخ


نيلوفر جونم نخند من يه بار برا يكي خنديدم سرم اومداااااااااااااااااااا،،گفته باشم
sepideh
25 خرداد 92 21:40
سایت قشنگی داری.
خوشحال میشم بهم سر بزنی


سلام ممنون از حضورت با كمال ميل...
ارلا
25 خرداد 92 23:15
سلام دوست من وبلاگ بیستی داری خوشحال میشم به من سر بزنی اگه تبادل لینکم کنیم چه بهتر بهم نزدیک تریم


سلام ممنونم از حضور و دعوتتون،،شما هم به جمع دوستان گلمون پيوستين...بوووووووووووووووووس
مامان ثنا
26 خرداد 92 0:00
آیسان جونم میخوام تو وب ثنا بنویسم دوستاش از کدوم شهر هستن. اجازه دارم کنار اسم ماهان جونم بنویسم تبریز. اگه راضی هستی بگو


سلام گلم چرا كه نه،،خوشحالم كه از همه جا دوستان گلي دارم..
باران زندگی
26 خرداد 92 9:12
صبح امید دمید
تبـــــــــــریـــــــــــــک به تو که سبز بودی و بنفش

به امید فرداهای بهتر [hr
سلام اميدوارم ،اميدهايمان نااميد نشود..منم تبريك ميگم
باران زندگی
26 خرداد 92 9:18
درسته که در یه زمینه هایی همسنگر هستیم، ولی اصلاً دلیل نمیشه که دشمن نباشیم.

ماهان!
مسیر درستی رو انتخاب کردی
چطور مامانت در انتخابات دنبال تغییر بود؟

تو هم تغییر بده... هر چیزی رو که دِمُده شده و از چشمت افتاده
این حق توئه
مامانِ ماهان


نه كه دليل نميشه...حالا اون يه چيز ديگست كه صد البته تو آينده مشخص ميشه جبهمون يكي مونده يا نه
برا مورد ماهانم والله پسر بزرگ كرديم قاتق نونمون بشه قاتل جونمون شده فعلا...باشه اينم بمونه...انشالله باران كه بزرگتر بشه ميكشم تو جبهه خودم تلافي اين حرفاتون....ولي با همه اينا شكست رو قبول دارررررررررررررررم
قطره
26 خرداد 92 11:32

چیکار کنم خوب دست خودم نیست
میام اینجا خندم میگیره


بخند تا دنيا به روت بخنده ولي سرت اومد نفرينم نكنيااااااااااااااااااااا
قطره
26 خرداد 92 11:34
عههههههههههههههههه
تو ک آنی


قطره
26 خرداد 92 11:34
میدونی چیه من میخوام دختر بیارم ک بعد دنبال ی.. ...................


خددددددددددددددددددداييييييييييييييييييييييييي من...
قطره اي جونم ببخشيد كه سانسورش كررررررررررررررردم...
بد آموزي داشت
قطره
26 خرداد 92 11:36

اینا هم ب یاد مامان مهنا ک ب سر اونم بیاد


هه ..ه.ه.هه.ه.ه.هـــــــــــــــــه غتره اي جونم ،،سر مامان مهنام ميياد ...حالا من مرده تو زنده ،بشين تماشا كن...
قطره
26 خرداد 92 11:38
کجایی پس؟؟!!
بیا تایید کن میخوام برم کار دارم


قربونت بشم بازم دير اومددددددددددددددم....(((شرررررمنده))))
قطره
26 خرداد 92 11:40
آیسان




جون دلم نكن اون موهاي خوشگلتو كچل ميشي...اومدم


مامان عرفان
26 خرداد 92 13:09
آفرين ماهان زرنگ



چيه نگاري خانوم خيلي خوشت اومده...خوبه كه عرفان دم به ديقه ميگه مامان بابايي رو طلاق بديم

مامان عرفان
26 خرداد 92 13:12
آيسان خانوم اينها بچه هاي آخر الزمان هستند


آررررررررررررررررره والله من كه شديد موافقم..
مامان عرفان
26 خرداد 92 13:18
فكر كردي اين بچه ها مثل ما هستند كه فرق بين سانتال مانتال را با جن هم نمي دونستيم ؟؟؟/


نميري نگاري جن و جنتلمن چقد آخه با هم فرق دارن
مامان عرفان
26 خرداد 92 13:55
منظورم يكي كه قيافه اش مثل جن باشه . بي سوات



ها از اون لحاظ....آخه من به اين فيسيا ميگم جنتلمن...ماهان ميگه جن من
مامان عرفان
26 خرداد 92 13:57
در ضمن عرفان باباش را طلاق ميده نه مامانش را .
تو به فكر خودت باش


طلاق با هووووووووووووووووو هيچ فرقي نداره...بيا باهم به فكر باشيم
مامان مهنا
26 خرداد 92 14:30
مادر شوهر بدجنس سی و هشتی



بلاااااااااااااااااااااااخره ديگه..
مامان مهنا
26 خرداد 92 14:32
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
چکار کردی با بچه ک میخواد بندازتت بیرون


هيچي والله فقط رژ صورتي نزدم..
مامان مهنا
26 خرداد 92 14:33
واااااااااااااااااااااااااااااای خدای من مردم از خنده وای خدا

بترکی دارم میمرم از خنده




آنسه اي خانوم من اتمام حجت كردماااااااااااااااا..بعد كه سرت اومد نفرينم نكني الان قهقه ميزني،فكر مهنا م باش!!!!!!


مامان مهنا
26 خرداد 92 14:33
خب باز خوبه گفته مامانم بشه و نگفته زن من شه


انه اي آخه گفته رژ صورتي كه زدم خودم زنش بشم
مامان مهنا
26 خرداد 92 14:34
یادم باشه بچتو دیدم رژ صورتی نزنم
خخخخخخخخخخخخخخخخخ


..باشه يادت ميندازم
مامان مهنا
26 خرداد 92 14:35
هرچی ب این دوتا دختر نگاه میکنم میبینم رژ صورتی نزدن اگه میزدن چنتا چنتا بود


حالا رژ نزدن قر و فر كه داااااااااااااااااااارن..ما به همونشم قانعيم...
مامان مهنا
26 خرداد 92 14:35
رمزمو برات فرستادم؟؟؟


قبلي و آره عزيزم اگه جديد باشه نه....
مامان مهنا
26 خرداد 92 14:37
این برای غتره ک ب سرش بیاد


حتما برا نفرينش...
قطره
27 خرداد 92 9:08
عههههههههههههه مگه تیک خصوصیش رو نزده بودم
خوب کاری کردی سانسورش کردی


قابلي نداشت عززززززززززززززززززيزم،،ما خودمون وارديم كه اينجام نكير و منكر داره
قطره
27 خرداد 92 9:09
الو آیسان...
نیستی
الان چرا رفتی استعلاجی؟
چته مگه[h
قطره جونم فك كنم ماهان دنبال يه مامان برا خودش باشه بهتره...چون من گوشم عفونت كرده،دوتا دستامم تاندوناش درگير ضعف اعصاب شده،ضعف عمومي ام كه دارم..تازه سانتال مانتالم نيستم...اوههههههههههههههه خداي من...
مامان عرفان
27 خرداد 92 9:14
تو اين همه ساده باشي ؟؟؟؟ نه باورم نميشه . طلاق دادن با طلاق گرفتن از زمين تا آسمون فرق داره خانومي به فكر خودت باش. تو بدبخت شدي رفت پي كارش.

ها ها ها قبل تو خيلياي ديگه چشم اميد به اين مورد داشتن...تو هم اميدوار باش...تازشم هيچ فرقي ام با هم ندارن...

مامان عرفان
27 خرداد 92 9:15
آره بيسفات از اون لحاظ


سوادت تو حلقم كه دو ساعته بيصفت ميخوندمش ..بي سواتمم خودتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتي ....
مامان عرفان
27 خرداد 92 9:17
ديگه آفتابه برداشتي تو مطلبم حالا ميگي هان از اون لحاظ ؟
........................

نگاري خانوم بعلت بد آموزي در وب كودك از ارائه ادامه مطلبت شديدا خجالت نموديم و سانسورش فرموديم...تا درس عبرتي برايت گردد...

مامان عبدالرحمن واویس
27 خرداد 92 9:55

چه خوشبحال بابای ماهانی شده این وسط
دختریکم به خودت برس تااین طفلکی هوس مامان دیگه نکنه خدایی نکرده سرت هووووووووووی سانتال مانتال بیاد

آرررررررررررره خدايي بعضيا خوب ازآب گل آلود ماهي ميگيرن...باباي ماهانم جزو اين دستست كه از اون روز خودشو برام ميگيره و سر هر مسئله راهكار ماهان رو به خودش ميگيره...
والله دارم حسابي به خودم ميرسم خانمي حالا رژ صورتي نشد..قرمز،بنفش
مامان ثنا
27 خرداد 92 10:01
سلام عزیزم. ممنون که سر زدی. به دلیل تنبلی بیش از حد نمی تونستم جواب ها رو اینجا هم کپی کنم. جواب نطراتت رو از تو وبم بخون.


چشم حتما..
هیجان
27 خرداد 92 12:02
عزیزمممممممممم به چه نکاتی اندیشیده این ماهان خانننننننن
آیسان به خودت بیا شاید داره یه جورایی با همین بچگیش یه چیزایی رو یاد اورت میکنه
رفته گلچینم هم کرده واسه باباش دستش درد نکنهه

والله هيجان جونم من كه شديد ويبره گرفتم از دست اين بچه،،،واقعا هم بايد بيشتر هواسم به خودم باشه...
مامان مهرزاد جان
27 خرداد 92 12:59
سلام عزیزم
نمیخواستم برا این پست کامنت بذارم این چه کاریه آخه بیرون کم میبینیم تو وب هم باید ببینیم
خدارو شکر مهرزاد هنوز به اینجا ها نرسیده

انشالله كه به اينجاها نميرسه،،،ماهان نامرد تمام عياره برا مامانش
ستایش
27 خرداد 92 13:47
چـــادر زن تــــاج سلطـانـــی بــــود

حـــافظش از شــــر شیطانـی بـود



چـــادر زن بـــر هــوس غـالب شـود

عــــزت زن را ز حـــق طالـب شــود



از بــرون شــرح درونـــی مـی‏دهـد

خشـم دشمـن را فزونـی می‏دهد



بــــر ســر زن هست مـاننــد سپــر

حـــافـظ زن هست هنـــگام خطــر



غنچه ای تا هست پنهان در حجاب

مــی کنــد از او خـزان هم اجتناب



حفـظ چــــادر مـایـــه وارستگیـست

جسـم زن را حافظ برجستگیست



خصـم پنـدارد کـه با فرهنگ خویش

می کند تحمیل بر زن ننگ خویش



غافـــــل از آنــــکه زنــــان مــا گلنـد

بـــر مقـــام حفـظ عصمـت سنبلند



ممنون از حضور گرمتون....و شعر زيباتون..ميرم برا ماهان و باباييش ميخونم ....
شیدا مامان الینا
28 خرداد 92 0:44
ماهانی خاله و از این حرفها من که باورم نمیشه آیسان جونم این بچه رو چه کار کردی به این نتیجه رسیده از شوخی گذشته شبیه این حرف رو از دو سه تا از دوستام شنیدم که از مادراشون خواسته بودند با آرایش و موهای رنگ کرده و مانتوهای ...دنبالشون بروند مدرسه و دختر داییم هم از مامانش خواسته بود با چادر دم در مدرسه نره با مانتو بره و موهایش را هم بیرون بزاره و رژلب قرمز بزنه . جالبه که همه اینها که میگم پسر هم بودند . خواهر یه فکری کن سایزت که ...دیگه مانتو کوتاه و پاشنه بلند و رژ لب قرمز و صورتی که کاری نداره از هوو که بهتره فکر بقای خانواده باش


سلام شيدا جونم ، ميبيني تو رو خدا من به اين مظلومي و خوبي،،نميدونم ماهان چرا اينجوري شده..فقطم همون يه بار نبوده ها..چندين بار اين حرفو زده..يعني تا يه خانوم اينطوري ميبينه زود آب دهنش ميره طفلي بچم...با يه مشاور در اين مورد حرف زدم ميگه بقول شما اكثر پسرا تو اين سن اينجورين و اگه خودت اهل اين حرفا بودي چه بسا به فكر ازدواج با تو كه مامانشي ميافتاد...حالا تصور كــــــــــــــــــــن
مامان عرفان
28 خرداد 92 9:08
____█████____█████
___██♥◊◊◊◊██_██◊◊◊◊♥██
_██♥◊◊___◊◊█_█◊◊___◊◊♥██
██♥◊◊_____◊◊█◊◊_____◊◊♥██
██♥◊◊______◊◊◊______.◊◊♥██
██♥◊◊___.........ـ........._◊◊♥██
_██♥◊◊______________◊◊♥██
__██♥◊◊___________◊◊♥██
____██♥◊◊_______◊◊♥██
______██♥◊◊__◊◊♥██
________██♥◊◊
___________██♥◊◊
_____________██♥◊◊
_______________██◊


مرسي گلم عزيزمــــــــــــــــــــــي
قطره
28 خرداد 92 9:35
منظورت رو از نکیر و منکر کاملا دریافت کردم...
آنه دیگه درسته؟!!


والله من تنم نميخواره غترررررررررررررررهاي،،تو رو نمي دونم
قطره
28 خرداد 92 9:36
عسیسم الان خوبی یا بهتری؟



مرسي گلم خوبم ،،فداااااااااااااااااااتم
حباب
28 خرداد 92 10:07
ای جون ...میگما من سایزم از تو اندکی بیشتره اقای پدر باید از خداشم باشه همچین زن بااربی ای......پست گذاشتم 1 سری بزن


آره والله خوشي زده زير دلشون.....حتما گلم اومدم..
مامان عرفان
28 خرداد 92 12:05
ممنون كه شما اينقدر با ادب تشريف داري


خوووووووووووووووووواااااااااااااااااااااااهش...كاريه كه از دستم برميياد...
مامان عرفان
28 خرداد 92 12:07
اختيار داري خانوم كلي فرقه بين طلاق دادن و طلاق گرفتن .
ميبينم كه موندي سوزان سوزان


باشه شما همون طلاق خودتون بدين،،منم يه گلي به سرم ميكنم..((الان كلي تريپ افسردگي گرفتم)))...
مامان مهنا
28 خرداد 92 13:29
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
بترکی ایسان مردم از خنده تو و ماهان
من شوهر دارم گفته باشم شدم عروس پری جونم
ببینم عشق من نیکان اجازه میده توهم مادرشوهرم بشی
خخخخخخخخخخخخخخخخخ


آنه اي جونم ننه چي ميشه حالا بيا و دل ما و پسرمونم شاد كن،،چي ميشه مثلا،،جاي دوري كه نميره،،ها ميره..ميگم خودت رژ صورتي داري،،يا تو خرج افتادم
مامان مهنا
28 خرداد 92 13:30
غتره


مشترك مورد نظر در شبكه موجود نمي باشد.....
مامان مهنا
28 خرداد 92 13:30



اين چش و ابروها...يعني بعععععععععععله ديگه..نه...
مامان عرفان
28 خرداد 92 13:37
يكي را برات پيدا مي كنيم . الهي نازي گريه نكن <
hr>

پس منتظرماااااااااااا،،باشششششششششششه؟؟؟

مامان عرفان
28 خرداد 92 13:39
خاله شما هم بفرماييد شام . البته ببخشيد بفرماييد نهار

قربونت برررررررررررررررررررم،،نوش جونتون،،گواراي وجود،،من كيفيدم از عكساش،،
مامان عرفان
28 خرداد 92 13:40
از همون شيش سيخ كباب سيخي شش هزار هاست . دهنت آب افتاد ؟


شديييييييييييييييييييييييييييد،،،چجوررررررررررررررررررم
مامان مهنا
28 خرداد 92 13:41
اییییییییییییییییییییییییش من همچین مادرشوهری نمیخوام

همون پری عشقه منه و نیکانش

اینقدر براش رژ صورتی میزنم

همچين مادر شوهر با دسپرينيم من.....

مامان عرفان
28 خرداد 92 13:42
اختيار دارين از بس براي بچه ام تو خونه جيگر كشيدم به سيخ بچه ام هم باد گرفته . هاهاهاهاهاهااااااا


ها ها ها معلومه... از اينكه بچه چقد عغده اي شده كه داره نقاشيشو ميكشه...
مامان عرفان
28 خرداد 92 13:44
گوشت شترمرغه خاله . شما هم ميخواهي بكشم برات ؟


آخه ميينم چه پر پرو پيمونه...نه فدات شم من پاي مرغم نميرسم بخورم چه برسه به رون شترمرغ
مامان عرفان
28 خرداد 92 13:45
خبر در مورد چيه . اين را بگو تا قيمت بذارم . ببينم ارزش داره يا نه ؟


خبر كه مفت نميشه،،زندگي دخل و خرج داره ارزشم خدايي داره حالا ميبيني
مامان مهنا
28 خرداد 92 13:48
ها کلی میزنم با لباسای خوشگل براش
نامزدمه عشقمه خوشگل خودمه
مهمتر از همه مامانشه ک پری خودمه
دوسش دارم ی عالمه
خخخخخخخخخخخخخخخخخخ

الان تو يكي روي منو سفيد كردي تو نامردي خاله جون جونم..... دربست و پيشتاز از طرف خود خود ماهان
مامان عرفان
28 خرداد 92 13:48
خاله منو دست كم گرفتي ها . از اون وقتها هم كوچيكتر بودم هرچي عروسك كه هاني تو سيسموني برام گرفته بود را نه تنها از كمدم بلكه از اتاقم انداختم بيرون .

خاله من آبرو دارم . الان هم كه الانه اون عروسكها تو اتاق خواب مامانمه.

ناسلامتي مردي گفتن زني گفتن.




اي جونم،،عزيزم خوب كاري كردي..واقعيت هم همينه...


مامان عرفان
28 خرداد 92 13:52
خبر را نميگم كه بگو پولكي خانوم . ميگم بگو خبرت در خصوص چيه ؟؟؟ يا كيه ؟؟؟ همين




در مورد اداره،،،،شامل تو هم ميشه....50 ميگيرم بقيشم ميگم


مامان عرفان
28 خرداد 92 13:52
الهي حقوق هامون را ندادن مي خواهي خبر بفروشي ؟؟ راه حل بدي نيست برا كسب درآمد.آفرين




حقوقم كه ندن صبحي صد تومن خودم بهت دادم خسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسيس نصفشو بسلف ديگه


مامان مهنا
28 خرداد 92 13:57
من هیچ وقت ب عشقم خیانت نمیکنم

مادرشوهر سایز 38 تی هم نمیخوام

اي جونننننننننننننننننننننننننننننم،،،پس من سانتال مانتال رژ صورتي دار از كجا بيارم..

حالا در مورد سايزمم بعدا يه فكري ميكنم اگه مشكل همينه...
مامان عرفان
28 خرداد 92 13:57
يكم مبلغ را بيار پايين بلكه مشتري بشيم . حرمت همسايگي را نگهدار لااقل

من خيلي بامرامم،،لپ خبرو بهت ميدم 13 4 اداره ت....ع...ط...ي...ل...ه
مامان عرفان
28 خرداد 92 13:59
آره صبح يادم رفت بگم ديروز گفته بودي صد تومان بده شما كه نود تومان ميدين برا دسته گل . خيلي زرنگي به خدا
ها ها ها نگاري خدايي كيفيدي چه مدلي ازت صدتومن درآوردم......پست نمي دادم چيكار ميكردي

مامان عرفان
28 خرداد 92 14:01
آره خاله به ماهان هم بگو از اين آبروريزي ها نكنه . اين كارها چيه با خانوما عكس ميندازه . اون هم نه يكي بلكه دوتا . آبروي همه پسمل ها را ميبره خاله . من زيادي غيرتي ام ها .


خخخخخخخخخخخخخخخخخخ دارندگي و برازندگي عزييييييييييييييييييز دلم...
مامان عرفان
28 خرداد 92 14:02
بگو خبر را داري ميري خانومي . تا صبح نميتونم بخوابم . مبلغ اش را هم بنويس به حساب .


حضوري اومدم ديگه..تعطيلي پنج شنبه رو....عشق است
مامان عرفان
28 خرداد 92 14:03
برا چي تعطيله ؟ امتحانه رزيدنتي؟


آلللللللللللللللللللللله...
حباب
28 خرداد 92 23:40
اره واقعا گرونی کمر شکن شده...ایشالا روزی برسه که هیچ بابایی جلو بچ سر افکنده بی پولی نشه


چه نامرررررررررررررررررردي حبابي حالا اگه گروني نبود..مردا بايد چندتا چندتا زن ميگرفتن...وااااااااااااااااا
حباب
28 خرداد 92 23:44
خوندم که مریض بودی !
خدا بد نده گلمنمیری 1 وقت!!!!
از دست ماهانی...چشمت کردن....نه ما 1 آیسان که بیشتر نداریم با سایز38
گذشته از شوخی ایشالا که چیزی نباشه مریضیت خانوم


سلام حبابي جونم ممنونم عزيز دلم كه به فكرم بودي...عزيز دلي
مامان سونیا
29 خرداد 92 7:50
سلام ایسان جونم خوبی خوشی چه خبر از ماماهان خان ببینم دیگه از این خانمهای سانتا مانتا توی خیابون ندیده دستشون رو بگیره بیاره خونه ؟؟؟؟ خودت چیکار کردی با تریپ زدن و رزسرخ صورتی زدن برای بدست اوردن دل پسملت


سلام گلم چرا عزيزم يه خبر توپ توپ و ازدواج خودش دارم تو يه پست ميذارم خبرت ميكنم...رژم هيچي ديگه هر روز پايه ام
مامان عرفان
29 خرداد 92 9:31
اگر نهايت دوست داشتن در قطره هاي باران است من درياها را به شما تقديم مي كنم


قربون دوست خوووووووووووووووووووووووب و مهربونم...
مامان محمدامين
29 خرداد 92 12:22
سایت قشنگی دارید.
پسر شيطون بامزه اي داري خدا حفظش کنه
خوشحال میشم بهم سر بزنيد


ممنون از لطفتون و خوشحالم از آشناييتون..
مامان عبدالرحمن واویس
29 خرداد 92 16:08
ایسان جونم شماروبه نظرسنجی دعوت کردم
منتظرتونم]


سلام ممنونم گلم چشم مرسي از دعوتت گلم
حباب
29 خرداد 92 17:54
آیسان جان خوبی گلم ؟بی خبرم ازت


عزيز دلم بازم مرام تو اين غتره اي و مامان مهنا ياد بگيرن والله
مامان قند عسلا
30 خرداد 92 3:42
سلام عزیزم .ببخشید چند روزی نبودم دلم براتون تنگ شده بود امان از دست این پسر طلا واجب شد از نزدیک ببینمش .راستی خدا بد نده داداشتون چشماش چی شدهاگه کمکی از دستم بر میاد خوشحال میشم انجام بدم


سلام گلم خوشحال شدم از به سلامتي برگشتنتون ،،ممنونم گلم آدرس يه دكتر چشم پزشك از شيراز رو ميخواستم حل شد..فداتم
لیلا مامان پرنیا
30 خرداد 92 8:45
سلام دوستم ما نبودیم انگاری شما هم نبودی
دلمون تنگیده بود به همون پست قبلیت اکتفا کردیم ببوس ناز پسرو


سلام فدات بشم من كمي كسالت داشتم الان دست پر اومدم ،،منم پرنيان خوشگلمو ميبوسم...
(✿◠‿◠)
30 خرداد 92 11:51
یه فرشته فرستادم تا مراقبت باشه اما برگشت...پرسیدم چرا برگشتی؟گفت فرشته ها نمیتونن مراقب فرشته ها باشن ......20تافرشته تو دنیا هست که10تاشون خوابن 9تاشون دارن بازی می کنن یکیشون هم الان داره این پیامو میخونه..این پیام جک نیست واقعیته....فردا بهترین روز زندگیت خواهد بود. این پیامو به 10تا از دوستات بفرست.حتی به من..اگه 5تا برات برگشت مطمئن باش کسی که دوسش داری سوپرایزت می کنه...


سلام گلم مرسي ..خيلي ناز بود...

مامان مهرزاد جان
1 تیر 92 8:47
سلام به نظر سنجی دعوتید خوشحال میشم شرکت کنید


سلام ممنونم چشم ،،مرسي از دعوتتون
مامان سونیا
1 تیر 92 11:10
کجایی پس دلم برات تنگ شده بود


الهي فدات بشم اومدم سك سك كردم پستمو بذارم برميگردم پيشتون...
نگار
2 تیر 92 9:53
برو خصوصي عزيزم


tanks
دريا
2 تیر 92 10:51
واي از اين شرارت نگاه هر چي بگي برميااااااااااااااااااااااااد


آره خدايي...
دريا
2 تیر 92 10:52
خوش بحال آقا منوچهر با اين پسر به فكرررررررررررررررررررررش


منم همينو ميگم......والله

مامانٍ توت فرنگی
17 تیر 92 9:56
وای باورم نمیشه
عجب پسر نامردی
دلش می یاد مامان به این خوشگلی و باسلیقه ای را با کس دیگه ای عوض کنه

سلام توت فرنگی جونم ،،کجایی گلم ،دلم برات یه ذره شده بود..میبینی این نامرد کوچولو رو حالا نخندی سرت بیاااااااااااااااد....
مامانٍ توت فرنگی
18 تیر 92 13:44
مامانی یک چیز بگم ناراحت نشی
اگه شما بیننده همیشگی سریالهای ماهواره ای هستین ، مطمئنا دلیل این صحبت ماهان هم همینه
با اینکه این حرف الان خنده داره ولی به نظر من باید یکم بیشتر مراقب باشی


جاااااااااااااااااان،،نه دوست خوبم خدایی ما اصلا ماهواره نداریم...بعد هم که منو منوچهری خیلی رعایت میکنیم همیشه خدا جانمازمونم پهنه بخدا این زاتا اینجوریه به من و باباشم نرفته...
مامانٍ توت فرنگی
19 تیر 92 9:17
تروخدا از حرفم ناراحت نشی

به خدا خیلی دوستت دارم که اینا را گفتم



ممنون که بهم سر می زنی




سلام عزیز دلم چه حرفیه،برا چی باید ناراحت بشم ،،ای خواهر جون به قول مامان یکی از دوستان این بچه های امروزی تو شکم مامان فوق لیسانس میگیرن مییان بیرون،،حالا بزرگترم که میشن دیگه هیچی دیگه..صبر کن انشالله خودت تجربه میکنی..