ماهان جونم ماهان جونم، تا این لحظه: 17 سال و 12 روز سن داره
آیهان منآیهان من، تا این لحظه: 8 سال و 9 ماه و 15 روز سن داره

ماهانی وآیهانی قند و نبات

حالا که اومدی...

 

 عزیز تر از جانم،،، شیرینتر از عسلم،،، نابتر از کیمیا،،،همه دار و ندارم

حالا که خدای مهربان و توانا وجودت را مرهمی برای زخمهایم  و سرگرمی برای فرار از دردهایم  قرار داده،،

حالا که  وجودت مایه آرامش  خاطر و آسایش روحم شده،،،

پس...

برایم بمان و مایه آرامشم باش ...

 مرد شو ،.. مرد بمان،..و مایه غرورم باش...

خخخخخخخخخ و جدیدا همه مطالب بالا +آیهان منخندونک

ماهان عزیزم(آیهان عزیزم) امیدوارم در آینده با مشاهده  خاطرات مشترک  الکترونیکی که از لحظات و روزهایی از عمرمان در کودکی شما و به برکت وجود تان بهترین روزهای جوانی من   را  به یادگار  مینگارد  و ادامه آن  توسط خودتان وفرزندانتان در آینده و  کهولت سنم  از گذاشتن اینجانب به سرای سالمندان بشدت پشیمان شده و قدر منو بدونیین.... ماددددددددددددرنیشخندنیشخندچشمک 

 

 

 خدایا به حق علی مرتضی،، خودت مواضب  سلامتی جمعمون مخصوصا نازگلای من  و اعمالمون باااااااش..آمین یا رب العالمین.......

پیش دبستانی آیهانی و ورود به دوره اول دبیرستان ماهانم

به دورتان میگردم...تا.... زیباترین گره دنیا شکل بگیرد...کور شدنش با آنهایی که چشم دیدنتان را ندارند.... خوشگلای مامانی..عزیزان دلم هزارتا سلام ناب و آرزوی سلامتی براتون دارم..امیدوارم هر روزتون زیباتر وموفقت تر از روز قبلتون باشه... 😍 ای فدااااات بشم مامانی چقد حرص خوردی صبحی میخواستم ازت عکس بگیرم ،میگفتی زشته..بچه ها دارن نگاه میکنن فک میکنن بچه ننم😁برنگشتی یه عکس خوب ازت بگیرم منم از پشت عکس گرفتم... 😊 اینم جوجه نازنینم..بعد گشتن بین چند تا مهد کودک به مهد گرون خودش برگشت😔بچه جون مهد مهده دیگه نصف همین مبلغومهد سر کوچه میگرفت که😅 ماهان خوشگلم امروز 99/6/15 اولین روز ورودت به مدرسه راهنمایی یا همون دو...
15 شهريور 1399

تولد 12 سالگی ماهان

سلام من به صبح،، به این طلوع قشنگ،،به آفتاب ونسیم،،به این شروع قشنگ.. سلام من به هوا...  به باغ و دشت و دمن،،به شاخه های درخت،،به پاییز  زرد قشنگ خوشگلای مامانی،جون جونی های مامان،،خوشتیپ من،موفرفریم سلاااااااااااام،صبحتون قشنگ قشنگ😁(چقد قشنگ نوشتم..اونم با لهجه قشنگ من😂)،لبتون خندان خندان،روزتون بخیر و شادی عارضم خدمت خوشگلای خودم که بنده با توجه به مدیریت زمان و محدود بودن تایمی که پس از مدیریت زمان برای اداره و دانشگاه و رفت وروب شما و بابا و مهمونیا و اقوام و دید و بازدید و..((وای نفسم گرفت))...در اختیارم میماند کمتر میام وب ،، فرزندانم شما نیز در زندگی مدیریت داشته باشید و مدیر ومدبر باشید کلا مدیر بودن چیز ق...
5 آذر 1398

اولین جوش نوجوانی ماهان جانم

مادر بودن ،،،زیباترین شادی دنیاست ماهان و آیهان جانم، نمیدانیدکه من به خاطر شما  عزیزان دلم بارها و بارهابه اشکهایم لبخند زده ام... ماهان جانم،، عزیزتر از جانم،، اکنون تو در آستانه دهه دوم دوران نوجوانی وپر از سر زندگی وشور ومن در دهه سوم زندگی و دوران به بار نشستن عملکرد  و زحمتهای سه دهه و اندی از زندگی ام  قرار گرفتیم،، با یک تفاوت چشمگیرتر از حدود دو دهه تفاوت سن.. پیدا و پنهان کردن بعضی از اقتضاهای سنمان .. تو جوشهایت را میترکانی که بزرگ شدنت ،تغییرت و نوجوانیت را به رخ عالم و آدم بکشی وبزرگ شدنت را جار بزنی ومن..تارهای سفید موهایم را تند تند میکنم که خودنمایی نکنند و خبر پیر شدنم را نشنوم و اجا...
14 ارديبهشت 1398

مو فرفریم تولد 4 سالگیت مبارک..

به شما که فکر میکنم، حالم خودبخود کوک میشود،،..کوک کووووک.. مثل زنگ ساعتی که هر صبح برای دوست داشتنتان مرا از خواب بیدار میکند...بیدار که میشوم میدانم که باید دوستتان داشته باشم، 💕💕دوستتان دارم فندقهای من💕💕 سلاااااااااااااام مامانیای خوشگلم،انرژی مثبتهای من،صبح وظهر و الان و هر وقتتون بخیر وهمراه شادی باشه عزیزان دلم😘آیهان جونم تولدت (البته سی بهمن بود و مامان تنبل 😁الان فرصت کرده بیاد وب)یه عالــــــــــــــــــــــــــــــــمه تبریک خوشگل مو فرفری من،الهی عمر طولانی و با عزت و شادی داشته باشی خوشگل من😍ای قربون اون سورپرایز شدنت بشم من ،آخ که چقد عشقی تو شکلاتم... تاریخ برا من مامان که پسر قند عسل بزر...
14 اسفند 1397

یادگاری زمستانی

سلااااااام خوشگلای مامانی /عزیزان دلم امیدوارم لحظاتتون پر از شادی و قشنگی باشه چندتا عکس یادگاری از برف چندروز پیش و آدم برفی خوشگلمون و کمک گل پسرهای نازنین به بابایی بابت نمونه خاک برا شهرداری و پرکردن چاه حیاطمون و همینطور از کرسی خونمون و مهمونی میزارم حالمون خوب خوب..خدا رو شکر. انگاری معنی عاقبت به خیر شدن رو کنار همسر مهربون و بچه های نازنینم دارم حسش میکنم با تموم وجووووودم....خدایا بچه هامم عاقبت به خیر کن کنار همسر و فرزنداشون ️ ️ اون عکس پادشاهی برا ماهان جونمه همسن آیهانی بود تو مشهدگرفتیمش..ای جوووونم قربونت برم فندققققققم خوشگلای مامانی الان سرم شلوغه اداره هستم. میخواستم گالری رو پاکسازی کنم گفتم این عکسها ر...
8 بهمن 1397

تولد ماهان جان 97

یک "صبح بخیر"هایی هم هستندکه برای شنیدنش از صبح زود بیدار میشوی.. و بعد از آن است که، ...تازه میخواهی سر به تن دنیا باشد.. تازه میخواهی چشم دیدن فردا را هم داشته باشی تازه میخواهی بنشینی و زنده بودنت را زندگی کنی..... بنشینی تماشا کنی... که خوشی از سر و کول آن روز تو بالا برود...مثل حال الان من و شما ..امیدوارم الان که من مینویسم و شاد شادم  و هر وقت که شما میخوانیدش  آنقدر شاد باشید که بلند بگید سلام دنیا صبح بخیرررررررر تولدت مبارک عششششششششششششغموواینم هدیه مامان و بابا جیگرای مامانی...
10 آذر 1397

اولین سرویس مهد آیهان جان

  ای صبح دمت گرم چقد ناز و قشنگی الحق که صفا بخش دل خسته و تنگی یا رب..تودر این صبح دل افروز مدد کن تا نرم بسازم،... به تبسم دل سنگی... ماهان جان  وآیهانم 97/8/17 پارک پتروشیمی سلام سلام فرشته های من صبح قشنگتون بخیرو شادی خوشگلای مامان،هوا امروز عالی عالیست،یه نم بارون اومد با خنکی سر صبحی حسابی چسبید،نوش جونتون روزگار خوش بچگیتون..الهی تا ابد شاد و کامروا باشین  دیروز97/8/20 اولین روز سرویس مهد آیهان جونم بود.ای جوووووون دلم خوشگلم ،چه ذوقی داشتم برا اومدنت به خونه و...
21 آبان 1397

تولد مامان 97

من و این جنگل نارنجی رنگ     زاده آبان همین پاییزیم.... خوشگلای مامان،ماهان عزیزم و آیهان نازنینم سلام و صبح  قشنگ پاییزیتون بخیر از الان تا عید هر ماه هر ماه تولد داریم ،چند روز پیش که تولد ائلوین نازنینم بود ،دیروز  تولد من ، ماه بعد تولد ماهان جونم،دی تولد شوشویی جون و داداش مهدی،بهمن تولد آیهان جون و اسفند تولد ثنا بانو و داداش ابولفظل و زن داداش فاطمه...خدایا به حرمت این شب وروزهای عزیز سال بعد و سالهای بعد همین تولدها با سلامتی و دلخوشی کامل وپیش اعضای خانواده باشیم یعنی تقریبا برا هر ماه تولد یکی از اعضای خونواده رو داریم الا شهریور   به زن داداشا و آبجیا گیر دادم که یه جوری تنظیم کنین که یه...
2 آبان 1397

وقتش که برسه م..ی..ر..ی..نم

خخخخخخخخ خدایی خندم میاد یادم میفته چی شده و چی میخوام بنویسم...شاید اصلا خوب نباشه این پست رو بزارم و به قول ماهان که میگه، هر کار منو به این و اون نگو آبرومو نبر فردا پس فردا من میخوام بزرگ بشم زن و بچه دار بشم آبروم میره ولی بحرحال یادگاری  دیگه  خدا به خیر کنه پست رو گذاشتم رفت پی کارش دیروز تو اداره داشتم به همکارم  اتفاق پریروز رو تعریف میکردم انتظار دلداری و قوت قلب دادن داشتم اونقد خندیدیم که صدای انفجار خندمون همکار حراست همیشه در صحنه رو به اتاق کشوند همکارم شب اس داده ،اون وقتش که برسه خیلی جالب بود به همسر جان و مادر شوهرمم تعریف کردم ماهان جونم ببخشید بابت این پست اما خاطرست دیگه موضوع اینکه یه فیلم ا...
10 مهر 1397