ماهان جونم ماهان جونم، تا این لحظه: 16 سال و 5 ماه و 27 روز سن داره
آیهان منآیهان من، تا این لحظه: 8 سال و 3 ماه سن داره

ماهانی وآیهانی قند و نبات

ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﻲ ﻳﻌﻨﻲ ﻧﮕﺎﻩ ﺧﺪا...

1392/3/23 12:53
555 بازدید
اشتراک گذاری

  اي خدای مهربان ،و دهنده بي منت
كه اگر  همه بستانند،،تو ميدهي
و چون تو بدهي،  کَس نتواند  كه ستاند . . .

براي تو تواناي مهربان،غير ممكني وجود ندارد..هميشـــــــــــــه و هميشــــــــــــــــــه...اميدي در ناميدي هست...براي همه ناميدي هايم كه برايم اميد كردي هزااااااااااااااااااران هزااااااااااااااااااااااار بار شكرت ميكنم.....

 اي خدا هزارررررررررررررررررررران هزاااااااااااااااااااااااااااااااار بار شكرت...

خدايا التماست ميكنم  اين عزيز دلم  رو از هر چي  چشم بد و روزگار نامطلوب هست  درامان نگهش داري...

 

اين عزيز دل منهههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه خدايا ...من الان چه خوشبخـــــــــــــــــــــــــــــــــتم..حسي رو كه الان داااااااااااااااااااااااااااارم شبيه هيچ يك از حساي قبليم نيست...حسي كه هيچ تعبيري نداره.....ماهاني كه بدو تولدش  بخاطر نارس بودنش هيچ كس حتي برترين پزشكان ، اميدي به زندگيش ،نداشتن ...ماهاني كه اگه تو طول بيست و چهار ساعت يكي دو قطره اونم از طريق گاوا‍ژ كردن از سرنگ و قطره چكون شير ميخورد،يه جشن حسابي تو خونه براه ميافتاد... ماهاني كه هنوزم روي دست و بالش جاي هزاران هزار سرم و آمپول يادگاري مونده، الان تو پنج سالگي حتي يه سال جلوتر از همسناش پيش دبستاني رو تموم كرده....خدايا كي ميشه فارغ التحصيلي  دكتراشو  جشن بگيريم...خدايا به حرمت شهيد صغير كربلا اين حس رو به همه مادرا و مخصوصا اونايي كه  آرزو داشتن  بچه رو دارن  بچشووووووووووووووووون..

اينم كارنامه پسمل نابغه ام:

 

عززززززززززززززززززززيز دلم به داشتنت مينازززززززززززززززززززززم و به وجودت افتخار ميكـــــــــــــــــــــــــــــــــنم...

...عزيزكم...ﻧﮕﺮاﻥ ﻓﺮﺩاﻳﺖ ﻧﺒﺎﺵ
ﺧﺪاﻱ ﺩﻳﺮﻭﺯ و اﻣﺮﻭﺯﺕ , ﻓﺮﺩا ﻫﻢ ﻫﺴﺖ
ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﻲ ﻳﻌﻨﻲ ﻧﮕﺎﻩ ﺧﺪا....به همان نگاه زيبا ميسپارمت....

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (64)

مامان مهرزاد جان
19 خرداد 92 8:45
تبریک میگم عزیزم

انشاله جشن فارغ التحصیلی انشاله دکتر مهندس و پرفسوریش انشاله

شمام مامان خوشبختی هستید کی باشه مهرزادی منم پیش دبستانی بره منم کارنامشو بذارمو بگم اینم پسملی من


سلام مامان مهرزاد جونم...قربونت برم انشالله به جشن موفقيت هاي مهرزاد جونم جبران كنم...عزيزمي..




دريا
19 خرداد 92 9:24
آيسان جونم بابت پسر نابغت تبريك ميگم..ميدونم براش سنگ تموم ميذاري كه اين همه خوب رشد كرده و عاقلههههه

ممنون دريا جونم شما هميشه لطف دارين
مامان فاطمه
19 خرداد 92 9:26
خدا اونقدر مهربان هست كه همه اميدهاي كسي رو ازش نگيره..به حق مهرباني خدا هميشه ماهانت زنده و سلامت و البته همينطور موفق باشه

قربون دوست خوبم بشم...خدا فاطمه رو برات نگهدارد...
دل آرام.
19 خرداد 92 9:28
اي خداي عاشقي، ماهان رو برا پدر و مادر مهربونش ببخش...ماهان جون رو سفيد بشي عزيزم كه مامانو اين همه خوشحالش كردي


خداي عاشقي ها مراد دل شما رو هم بده..ممنونم از لطفت..
درسا
19 خرداد 92 10:03
خدااااااااااااااااااااااااااااااااي من چه پسمل ناز و خوشگلي،فداي اون نگاه ناااااااااااااااااااااااااز و خوشگلت عززززززززززززززيزم..


چشماي خوشگلت،خوشگل ميبينه..
می خوای تولد بگیری؟؟؟
19 خرداد 92 11:00
می خوای تولد بگیری؟
یه سر به ما بزن, خوشحال می شی...
یادت نره از 10% تخفیف استفاده کنی.
www.tavalood.rozblog.com



ممنون انشالله نزديكاي تولد مزاحم ميشيم...
مامان ویهان
19 خرداد 92 11:09
سلام آیسان جون... تبریک میگم...انشاالله جشن های بیشتری براش بگیری.. جشن دکتراش... جشن عروسیش ...بسلامتی....




سلام عزيز دلم ممنونم از لطفت..انشالله موفقيت هاي وبهان جونم.


حباب......................................................
19 خرداد 92 11:20
ای جااانمم
واقعا نارس به دنیا اومد....خدا رو 100 هزار مرتبه شکر که الان انقد ماه و باهوشه .....ایشالا خدا به همه بده


آره حباب جونم تازه تا چله زايمانم دوتايي تو بيمارستان بوديم..طفلي ماهان چقدر زجر كشيد الانم يادم ميافته اشكم درمياد...
حباب......................................................
19 خرداد 92 11:21
مرسی منم شما رو لینک کردم عزیزم


ممنونم..بازم تشريف بيارين
مامان سونیا
19 خرداد 92 11:21
هزاران بار تبریک به گل پسر نابغه و مامانی مهربونش انشاالله جشن فارق التحصیلی در مقزع مقطع دکترا ماهان عزیزم انشاالله که پله های ترقی رو یکی پس از دیگری طی کنی و به بهترینها برسی


ممنونم مامان سونيا مهربون...انشالله شمام اينطوري لذت سونيا جونمو ببرين
حباب......................................................
19 خرداد 92 11:22
عزیزم چقد حرف تو دلت داشتی تو بازی وبلاگی

حالا كجاشو ديدي حباب جونم...تازه الان كلي حرف نگفته و پوسيده دارم تو كلم..انشالله بشه يه بازي ديگه
نگار
19 خرداد 92 11:30
به به چه عكس نازي . ايشالا مراسم فارغ التحصيلي دانشگاه


مرسي خاله نگار مهربونم....
شیدا مامان الینا
19 خرداد 92 13:18
آیسان جونم بهت تبریک میگم به خاطر این همه پشتکار امیدوارم هر روز شاهد موفقیتهای روز افزون پسر گلت باشی
ماهان جونم مبارکت باشه خاله جون قربون اون صورت نازت بشم چقدر هم این لباس بهت میاد عزیز دلم امیدوارم مدرک دکترات رو تو هر رشته ای که دوست داری در دست بگیری و مامان مهربونت رو خوشحال کنی . به افتخار ماهان جونم بیبیب

شيدا جونم ،قربون محبتها و احساست بشم..ممنون از توجه و تبريكت برا ماهانم...منم الينا جونمو ميبوسم
خاله سارا و دلساش
19 خرداد 92 14:08
ای جانم . .. عجب عکس دختر کشی گرفتی آخه ....


سلام و ممنون از لطفت خاله سارا جونم انشالله دلسا جونمم مث من باهوش باشه...
(✿◠‿◠)
19 خرداد 92 15:07
سلام،چقده ناز شده..

انشاالله جشن دکترا..عروسی..!



سلام و ممنون از لطفتون..


لیلا مامان پرنیا
19 خرداد 92 20:46
عزیز دلم هزار ماشاالله مثل ماه می مونی دل من دختر دار رو که حسابی بردی نابغه ام که هستی دیگه واویلا...

مبارکه عزیزم امیدوارم جشن دکترات رو بگیری وعکساش رو مامان گلت بزاره وما لذت ببریم در پناه خدا همیشه شادوسلامت باشید

میبوسمتون هوارتا



سلام خاله مهربونم،شما هميشه به من لطف دارين..انشالله مامانم سر موفقيت هاي پرنيا جون جبران كنه..


نیلوفر
19 خرداد 92 22:23
آفرییییییییننننننننن ماهانننننننننننننننن


سلام و ممنون از لطفتون..
مامان عرفان
20 خرداد 92 8:44
آفريم ماهان جون كارنامه ات عاليه . اين مامانت با عرفان يكي شده مي خواد اذيتم كنه شما هم بيا خاله با خودم دوست باش.


مرسي خاله مهربونم،،اي خاله نامرد جونم جيك جيك مستونت بود فكر زمستونت نبود....اونوقت كه با بارانيا توطئه ميكردي يادته..آمارتو دارم منم تو جبهه عرفان و مامانم هستم...






شیدا مامان الینا
20 خرداد 92 9:34
سلام آیسان جونم ممنون که برام این همه نظر های قشنگ گذاشتی ببخشید که نمیتونم جواب پیام ها رو در وبت بزارم دیشب کامپیوتر را خراب کردم الان با گوشی موبایلم دارم کار میکنم یه کم سخته .

سلام گلم ممنونم ازشما... شوهري بنده هم كامپوتر خونه رو خراب كرده..ميدركمت عزيز دلم...انشالله بعدا مفصل ميحرفيم

لیلا مامان پرنیا
20 خرداد 92 10:39



ممنون گلم دريافت شد.
حباب......................................................
20 خرداد 92 10:42
الهی ....تا 40 بیمارستان بودین ...نازیی ...ماهان گل ...ایشالا خدا به هرکی نداره بده


آره گلم تازه بعد چهلمم ،چن وقت يه بار دوسه روزي مهمون بيمارستان بوديم....ولي خدا رو شكر گذشت..
هیجان
20 خرداد 92 11:51
وای آیسان جون موهای تنم سیخ شد گریم گرفت.

خدا برات حفظش کنه ایشالله تا ابد سلامت و موفق باشه

ماهان عزیزم چهره معصومت پر از زندگیه خدا همیشه کنارت باشه عزیزم روی ماهت رو می بوسم بهت تبریک میگم عزیز دلم


فددددددددددات بشم هيجاني جونم...خيلي لطف داري عزيزم.


حباب......................................................
20 خرداد 92 11:52
از تو چه پنهون فقط باید تو wc باشم جای دیگه نمیتونم...خخخخخخخخخ




هيچي ديگه بازم
<
مامان عبدالرحمن واویس
20 خرداد 92 13:06
مبارک باشه عزیزم
ایسان جون انشاالله که همیشه خوش خبروشادباشی
راستی چراتوپنج سال پیش دبستانی روتموم کرده؟؟؟

سلام گلم ممنونتم...انشالله موفقيت هاي عبدي و اويس جونم...
ماهان جونم بعلت نارس بودن چون هشت ماهه بدنيا اومده بود اونقدر ضعيف بود كه قدرت مك زدن و شير خوردنم نداشت و انواع و اقسام بيماري مثل زردي و عفونت و سرماخوردگي مادرزادي داشت چهل روز تو بيمارستان بود تا حالش بهتر بشه...
حباب......................................................
20 خرداد 92 18:58
عزیزم به منم سر بزن ووو...خوشحال میشم


من بيشتر..چشم [[[[[[[
حباب......................................................
20 خرداد 92 18:58
خنده داشت ...ها دیگه حتما خنده داشته

حبابي وجداني ديروز بهت خنديدم ديشب آهت دامنمو گرفت...بد مدل و بد جايي احساسي كه اوون موقع داشتي رو داشتم..با خودم توبه كردم كه ديگه به كسي بخندم
مامان ثنا
20 خرداد 92 19:06
ای جانم. ماشالله به ماهان جونم. چه پسر نابغه ای. این گلا هم از طرف ثنا و مامان ثنا به ماهانی قندو نبات

خاله جون من و مامانم شما رو درک می کنیم. من که 5 روز بیمارستان بودم کلی من و مامانم اذیت شدیم. دیگه 40 روز خدا میدونه شما چی کشیدید؟

فدات بشم عزيزم بابت گلاي خوشگلت ممنون،ثنا جونمو ميبوسم...

مامان مهرزاد جان
21 خرداد 92 9:07
سلام
یک قول هایی داده بودیدبرای پست ثابت خبری نشد نکنه یادتون رفته
من منتظرم ها( عکسه چی شد پس؟)

سلام عزيز دلم..يكي رو انتخاب كرده بودم يه ذره ج..ل...ف بود.مناسب ني ني وب نبود ...انشالله بخاطر گل روي شما بزودي چشم...
لیلا مامان پرنیا
21 خرداد 92 10:23
دلمون آب شد پس کی عکس خانوادگیتون رو میزاری دوستم


میبوسمتون<br>

الهي فدات بشم امروز مامان مهرزادم همينو ميپرسيد
انشالله بخاطر گل روي شما بزودي چشم...


حباب......................................................
21 خرداد 92 10:44
خوبت شد ...آهم دامنتو گرفت

اونم چه جورشششششششششششششششششششششششششششش.....
مامان ثنا
21 خرداد 92 10:47
ممنون آیسان جون. آره ایشالله. دعا کن ثنا خانمم دیگه گوشش اذیت نشه
جدا شما هم همین فکرو می کنید؟ من ترسیدم . گفتم شاید به قول همسری خبریه که اینقد به مردن فکر می کنم. خیالم راحت شد. مرسی عزیزم

عزيزم ،اصن خدا مادرو اينجور آفريده كه مهرش باعث ميشه ،هميشه نگران فرزندش باشه..
مامان مهرزاد جان
21 خرداد 92 10:48
قربونت برم عزیزم همیشه صبح که تو وب میام اول وب مهرزاد رو به روز می کنم وب دومی که باز می شه وب ماهان جونمه

الهي قربون دوست مهربونم بشم...خيلي خوشحالم كه من وماهان دوستان به اين خوبي داريم گلم
قطره
21 خرداد 92 12:13
سلااااااااااااااااااااااااااام سلااااااااااااااااااااااااااام
من اومدم
سلام کردن رو بلدم


سلاااااااااااااااااااام به روي ماهت..به چشماي....راستي چشات چه رنگيييييييييييييييييييييييه؟؟؟
حباب......................................................
21 خرداد 92 12:45
منظورتو نفهمیدم یکم بیشتر توضیح بده....مگه تو با اسم آيسان نیومدی ..؟ خوب الهه مامان ماهان یکی دیگس...تو الهامی؟


نه عزيزم الهه مامان ماهان يكي ديگست...الان مييام حسابي مسئله رو باز ميكنم...


0000000000
21 خرداد 92 15:03
این پیام ماله من نیست ولی بخونش تورو امام زمان قسم میدم این پیام رو بخون.دختری از خوزستان هستم كه پزشكان از علاجم نا امید شدند،شبی خواب حضرت زینب(س)را دیدم در گلوم آب ریخت شفا پیدا كردم ازم خواست اینو به بیست نفر بگم،این پیام به دست كارمندی افتاد اعتقاد نداست كارشو از دست داد.مرد دیگری اعتقاد داشت 20 میلیون به دست آورد به دست كس دیگری رسید عمل نكرد پسشرو هز دست داد.اگر به حضرت زینب(س) اعتقاد داری ابن پیامو واسه 20 نفر بفرست......20 روز دیگه منتظره یك معجزه باش تورو خدا بفرست.

دوست عزيز من اعتقاد دارم كه ائمه معجزه ميكنند و شفا ميدهند اما اعتقاد ندارم كه به خاطر كوتاهي كسي از انتشار خبر معجزاتشان تنبيهشون كنن...تازه همينو من سال چهارم دبستان دستم اومد يه دفتر چهل برگ گرفتم نشستم تو 40 صفحه نوشتم و پخش كردم آخه اون زمون 40 نفر بود...برا همين به تكاليف خودم نرسيدم ،صبحش جايزه يه تنبيه سير از خانم معلممون شدم.....
مامان مهنا
21 خرداد 92 22:14
بابا ایول داره پسرت


مرسي عزيزم ،،كي اومدي؟؟
مامان مهنا
21 خرداد 92 22:15
میبینم ک دلت کلی برام تنگ شده بود
شکلک ی ادم خودشیفته

ديگه كاري كه شده شما به بزرگي خودت ببخش....
مامان مهنا
21 خرداد 92 22:17
کارنامشو
خخخخخخخخخخخخخخخخخ


كيفيييييييييييييييييييييييييييييدي...به خودم رفته هاااااااا....
مامان مهنا
21 خرداد 92 22:18
میگم چقدراز دوری من سایز اضافه کردی


دورزار يه گروني اضافه شده ه ه ه ..راست و ريستش ميكنم...
لیلا مامان پرنیا
21 خرداد 92 22:24
بله متوجه شدم هزار ماشاالله انقدر ماهی که یکم عکس گذاشتن سخته

عزززززززززززززززززززززززززززيزمي

قطره
22 خرداد 92 8:27
شنیدم بعضا سایزشون جا بجا شده


حسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسابي...
مامان عرفان
22 خرداد 92 9:25
خاله ميبيني من دل همه را شاد مي كنم . خانوم معلم و مامان و بابا و هركي كه اين مطلب را شنيده و خونده و خود شما چقدر خنديدي ؟ آفرين به خودم كه همه را مي خندونم .(عرفان)


تو عزيز دل همه ماااااااااااااااااااااايي..فدات شم
مامان عرفان
22 خرداد 92 9:26
اشكم دراومد. سرنوشت گربه تو خيلي دردناك تر از سرنوشت اردكهاي ما بود .


آررررررررررررررررررره نگاري بخدا الانم ياد فيالارم ميافتم ميخوام برم اون بي ادبا رو بكشم
مامان عرفان
22 خرداد 92 9:26
آره خانوم اردكهاي سشوار كشيده شده كلاسشان بالاست ديگه . بدون نمك و سس كه خيار نمي خوردن!!!


چه اردكاي با كلاس اتو كشيده خيار رنده شده خوري....والله..اردكم اردكاي قديم
مامان عرفان
22 خرداد 92 9:27
شماره موپيچ را كه نمي تونم بگم اينها اصراره . اردكهاي شما رابه بهترين نحو سشوار مي كشيم . ( سالن آرايش اردكها)

شمام كه عين بعضي از اين رئيس گلابيهاي قامبو بيسوادي..
.اسرار اينجوريه نه اصرار....
حالا شما تخفيف بدين ما مشتري ميشيم...
مامان عرفان
22 خرداد 92 9:29
حسي كه آدم هنگام سشوار كشيدن به اردكها داره هنگام سشوار كشيدن رو موهاي خودش نداره . خيلي باحاله . امتحانش كني بد نيست .

آره جون خودت..ميخواي برم اردك بخرم بچه محلاتون بيان كورشون كنن عمرا اگه...
مامان مهنا
22 خرداد 92 10:31
خیلی خوشحالم ک بشکه شدی


همچنان خوشحال باش......من كجا و تو كجا..من غم كي رو خوردم كه بشكه شدم...
مامان عرفان
22 خرداد 92 10:35
اينكه نوشتي عزيز دل مايي . منظورت منم يا عرفان ؟


په نه په...گلابي...خخخخخخخخخخخخخخخخخخخ عرفان ديگه..
مامان عرفان
22 خرداد 92 10:40
خودم عمدا اينجوري نوشتم مثل قضيه عرفان جاي كمتري بگيره


مامان .وپسمل از يه كوزه آب ميخورين...
مامان عرفان
22 خرداد 92 10:43
اصلا ديگه دوبرابر هم بديد اردكهاي شما را سشوار نمي كنيم
التماس نكن


حالللللللللللللللللللللللللللللللا يه اين دفعه رو...كوتاه بياااااااااااااااااااااا خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
مامان عرفان
22 خرداد 92 10:47
من وقتي بچه بودم دلم نميومد پام را روي چمن ها بذارم . بچه هاي اين دور و زمانه خيلي شلوغ تشريف دارن .نه تنها اردك هم اردكهاي قديم بلكه بچه هم بچه هاي قديم .

حرفي نيست.........جوابم..جواباي قديم
حباب......................................................
22 خرداد 92 11:15
راستی مرغ رو پختی؟



نه گلم يه ذره كسالت داشتم،،مهموني كنسل شد..
...
22 خرداد 92 12:03
این پیام ماله من نیست ولی بخونش تورو امام زمان قسم میدم این پیام رو بخون.دختری از خوزستان هستم كه پزشكان از علاجم نا امید شدند،شبی خواب حضرت زینب(س)را دیدم در گلوم آب ریخت شفا پیدا كردم ازم خواست اینو به بیست نفر بگم،این پیام به دست كارمندی افتاد اعتقاد نداست كارشو از دست داد.مرد دیگری اعتقاد داشت 20 میلیون به دست آورد به دست كس دیگری رسید عمل نكرد پسشرو هز دست داد.اگر به حضرت زینب(س) اعتقاد داری ابن پیامو واسه 20 نفر بفرست......20 روز دیگه منتظره یك معجزه باش تورو خدا بفرست.


فك كنم امروز بيستا از اين پياما بياد...
مامان عرفان
22 خرداد 92 12:03
مي دونستم من و اين همه خوشبختي محاله محاله محاله


هاااااااااااااااا باريكلاااااااااااا تازه راه گلوت باز ميشد...بفرما تو دم در بده.........
مامان عرفان
22 خرداد 92 12:15
جوابهاي قبلب ات هم دست كمي از جوابهاي الانت نداشتندكه. دوست هم دوستهاي قديم

آره والله نگار خانومي اين دوستم دوستاي قديم رو خوب اومدي من الان با اين دست چلاق باند شده و با اون گوش كر شده و وز وزيم با اين همه كار دارم از خستگي ميميرم تو بشين همش ترانه و سرود و كامنتهاي خنده دار برام بفرست بس كه ارباب رجوع دارم نميتونمم بخندم همه چپ چپ نگام ميكنن

مامان عرفان
22 خرداد 92 12:17
التماس نكن . اصلا كوتاه بيا نيستم .

باران زندگی
22 خرداد 92 13:22
تلاش خوبی بود

ایول



ولی دو تا نکته:



1. منطقی تره اگه تعداد عکسهای اسلایدرتون رو کم کنید. حداکثر 4 تا. چون اینجوری سرعت لود وبلاگتون پایین اومده و یه جورایی سنگین شده



2. اسلایدر رو بیارید زیر قسمت بذارید. الان اول اسلایدر قرار گرفته بعدش عنوان و سربرگ وبلاگ. در حالی که باید اسلایدر در زیرش قرار بگیره



ضمناً: رمز پیشکش



حرف آخر: باید منوچهر رو هم وادار کنید که اون کاری که گفتم انجام بده.



هر بار که کاملاً درست انجام ندید باید هزینش رو هم پرداخت کنید

سلام،صبحتون عالي....
من اعتقاد دارم كه من ميتوانم و تونستم..
1- خودم بلد بودم فقط خواستم ببينم اگه شما نمي دونيد بهتون ياد بدم

2- راستي زير كدوم قسمت رو ننوشتين

رمزو نكنه نميدم كه برين تحريم رو پاك كنين

حرف اول و آخرت...چه عجب نميدونم باهاتون موافقيييييييييييييييييم شديــــــــــــــــــــد..دارمتون منو همسري جون


هزينشم شادي و سلامتي من برا شما كه موجبات سرگرميتون رو فراهم ميكنم

♥LOVE♥
23 خرداد 92 12:52
خوشحالیا

ممنون بهم سرزدید


پس چي كه خوشحالم..اونم امروز....
مامان مانی
24 خرداد 92 11:46
تبریک می گم امیدوارم جشن فارغ التحصیلی کارشناسی ارشد .....



شاد باشید .....




سلام ممنونم از لطف و حضورتون..
آدرس نذاشتين...

نگار مامان عرفان
25 خرداد 92 8:47
ممنونم گلم ايشالا روزي برسه كه باهم بريم حج .


انشالله
نگار مامان عرفان
25 خرداد 92 8:52
رئيس هم رئيس هاي قديم . ( البته اين مطلب در خصوص شما صدق ميكنه نه در مورد خودم . در مورد خودم رئيس هم رئيس هاي جديد )

آي تف به هر چي رئيسه...


باران زندگی
25 خرداد 92 9:00
سلام
مرسی
تبریک به شما
امیدوارم همین مرحله کار تموم شه


سلام انشالله تموم ميشه..
مامان سونیا
25 خرداد 92 10:24
سلام خوبی پست جدید نمیگذاری
اپم بدو بیا


مرسي اومدم منم الان آپ شدم..
ناهید مامان فاطمه گلی ومحمدرضا
23 مرداد 92 16:37
سلام


به به عجب به پست جالبی بر خوردیم پس ماهان جون نارس یه دنیا اومده وحالا بهترینها شده آفرین به پسر خوبمان ،


تواین پست حال کردیم هی بر می گردیم به عقب وهی چیزهایی دستگیرمان می شود که عشق به این وبلاگ را درما فراوان می سازد خوش باشید وپاینده


ای جوووونم ماهان فدات خاله جون شما هم کوچکیات مثل محمد رضای من زیاد زجر کشیدید انشالله از این به به خوشی باشه وسلامتی گلم


ایسان جون می تونم درکت کنم که چی کشیدیداز این به بد فقط شادی وسلامتی باشه



سلام ناهید جونم ،مرسی مهربونم ایشالله که به قول شما از این به بعد بچه هامون پر شادی و سلامتی باشه ..من که دیگه تاب یه سرماخوردگی ماهانم ندارم ،فدای محمد رضا جونم که اونم مث ماهان سخت گذشته تا ماشالله بزرگ شه و آقا شه