ماهان جونم ماهان جونم، تا این لحظه: 16 سال و 5 ماه و 26 روز سن داره
آیهان منآیهان من، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 30 روز سن داره

ماهانی وآیهانی قند و نبات

بازي وبي

1392/3/18 8:12
610 بازدید
اشتراک گذاری

سلام و آرزوي سلامتي براي همه ني ني ها ي گل وبلاگي  و دوستان گلمون..و ماهان عزيزم..امروز من با معرفي  مامان مهنا (آنه جون) و مامان پرنيا جونم به بازي وبي دعوت شدم..ممنونشونم..منم اطاعت امر كردم و تو بازي شركت ميكنم...

:1بزرگترین ترس تو زندگیت چیه؟,واقعا، جنگ بين كشورها و كشتار مردم بيگناهناراحتاسترس

2:اگر 24 ساعت نامرئی بشی چه کار میکنی؟ ميرم مردم آزاري بعضيااااااااااا،اصنم سراغ طلا و جواهر فروشيا نميرم كه شيطان وسوسم كنه..شیطان

3:اگه غول چراغ جادو توانایی برآورده کردن 5تا12 حرفت رو داشته باشه اون چیه؟1-  خوشبختي كامل همه بچه ها ي دنيا و ماهان جونم 2-  سلامتي و خوشبختي خودم و خونوادم 3 شفاي همه مريضان و خوب شدن  زانو درد خودم 4-نجات همه كودكان بد سرپرست و بي سرپرست5- نجات مردم مظلوم همه دنيا مخصوصا ميانمار و فلسطين از دست ستمگران6- ارزوني و كاهش تورم در كشور7- بهبود كامل وضع ماليم8- نجات همه پدر و مادراي مهربون از دست اولاد بد و خانه سالمندان9- لغو همه امتحانات از كل جامعه بشري..چون چن روز ديگه امتحان دارم و هيچي نخوندم-10- داماد شدن و عروس شدن ،دختر و پسراي ترشيده ،مخصوصا داداش خودم11- خونه دار و بچه دار شدن همه اونايي كه در حسرتشونن12- سلامتي دوستان وبلاگيم..(يكي ام بياد منو از پريز برق بكشه..)زبان

4:از میون اسب"پلنگ وعقاب کدوم رو بیشتر دوست داری؟اسب"كه واقعا مث اسب لگد ميكنه..پلنگ وحشتناكه..عقاب بهتره چون اوج ميگيره ولي نه  عقابم تيز چشم در مياره..هيچكدوم من آهو رو دوست دارم..نیشخند

5:کارتون مورد علاقت چیه ؟جودی ابوت. آن شرلي-زنان كوچك(چون نقش اولشون يه دختره معصوم و جذابه)از گوريل انگوريل ،سفرهاي گاليله و گاليور،مسافر كوچولو،حاج زنبور عسل،مدرسه موشها كه نقش اولشان رو پسراي جك و جونور بازي كردن دوست ندارم...((ستاد حفظ بنيان  خانوما))خنده

6:در پختن چه غذایی مهارت نداری؟ با مامان پرنيان شديد موافقم ..اون غذا وجود نداره من همه چي تمومم...عصبانیاز خود راضی

7:اولین واکنشت موقع عصبانیت؟هر چي دم دستم باشه پرت ميكنم البته بغير از كارت حقوق و كيف پولم...خجالت

8:با مرغ دریا "اورانیوم و خسته یه جمله بساز؟خداااااااااااااااااي من،،حالا آقاي مرغ دريا خسته نباشن..اورانيومو كجاي دلم بذارمنیشخندمتفکر

9:دو بیت شعری که دوست داری؟....من غمهاي كهنمو ورميداااااااااااااااااارم...كه توي ميخونـــــــــــــه ها جااااااااااااااااااا بذارم

ميبينم يكي مياد از ميخونـــــــــــه.........زير لب مستي و آواز مـــــــــــــيخونه...هستيم درد مـــــــــــنو ديگه دوا نمي كــــــــــــنه...غم با من زاده شده...منو رهــــــــــــاااااااااااااااااااا نميكـــــــــــــــنه منو رهــــــــــــاااااااااااااااااااا نميكـــــــــــــــنه...گریهگریه

 9:اگه قرار باشه با تونل زمان فقط به یه روز از آینده یا گذشته سفر کنی کجا میری؟تو گذشته:يه روز كامل از صبح تا غروب پيش مامانم........گریهآينده : داماد شدن ماهان جونم ((حس مادر شوهريم و كنجاوييم هميشه تو اين يكي مورد هست))متفکر

10:چه رنگی هستی؟نيلي و ارغواني..اوخييييييييييييچشم

12:اگر قرار باشه از ایران بری کدوم کشور میری؟  نمي رم،،چرا برم...عمرا اگه پولشو داشته باشم.. حالا اگه زحمتي نيست .فراااااااااااااااااااااااااااااانسه  رو رزرو كنيد بد نيييييييييييييييس...خیال باطل

13:بهترین sms inboxگوشیت چیه؟خدااااااااااااااااااااي من چه حرفيه..اينجا خونواده رد ميشن..بچه كوچولو ميياد ..بي خيااااااااااااااااااااال ما خودمون آخر مراميم...گاوچران

 

اگه قرار باشه که سه نفر از آشناها رو امشب به مهمونی دعوت کنی، اون سه نفر چه کسانی هستند؟...خواب،آرامش،استراااااااااااااحت ...خمیازه

 

اگه قرار بود یه کلمه رو از لغت نامه ی زندگی حذف کنی، اون کلمه چی بود؟دشمننننننننيآخ

 

کسی را که بخواهی ملاقات کنی؟...م..اااااا..ددد...رررر...مممممممم ...ناراحت

 

اسم دیگه برای وبلاگت انتخاب کن؟دلخوشيهاي  روزمرم    ...یول

 

خودت رو شبیه چه میوه ای میدونی؟جيگررررررررررررررر..اه جدا جيگرررر ميوه نيس..پس كلم ...نیشخند

 

سه خصوصیت اخلاقی بدت؟متانت،صبوري،مهربوني،......خخخخخخخخخخخخخخخخخ بد نيستم ديگه ...چشمک

 

کاشکی.....؟كاشكي بدي تو دنيا نبود......خنثی


نتيجه اخلاقي اين پست:: من اين همه خصوصيات خوب داشتتتتتتتتتتتتم خودم نمي دونستم...تازشم جديدا  سر محلمون چراغ راهنما گذاشتن..بعدشم سايزم 38 شده.. ماهاني و منوچهر جونم خوش بحالتون چه مامان و چه  خانومي  گيرتون اومده خدايي..بهتون از صميم قلب تبريك ميگمقلب...بچه ها همه به من راي بدين من قول ميدم كلا تورمو  تو كشور كه سهله  كل دنيا پايين بيارمخندهنیشخند

دوستاني كه به اين مسابقه دعوت ميكنم:

شيدا جونم :مامان اليناي خوشگلم

نگار جونم:مامان عرفان جونم

مامان سونيا جونم

مامان محمد سپهر جونم

بااااااااااااااااااااارانياااااااااااا

مامان مهرزاد جونم

مامان ثنا بانو جونم

و هر دوستي كه خودش دوست داشته باشه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (74)

مامان سونیا
13 خرداد 92 9:43
ببینم شما هزارتا حرف میشه آرزوت عیبی نداره من توی 24 ساعت ده جا برم عیب داره نامرئی هم بشیم نباید آسایش داشته باشیم آخه




حالا چرا ناراحتي.....اول كه سونيا جونم من 12 تا آرزومو كه قراره ؟آقاي غول چراغ جادو برآورده كنه گفتم2- شا همش يه روز وقت دارين برا نامرئي شدن...


نگار مامان عرفان
13 خرداد 92 9:55
شيمونم نكن ازت كمك خاستم اينجوري كمك مي كنن؟؟؟؟





زياران چشم ياري داشتيم...نمي دونم چي رفت تو چشمون.. ياريمون ته كشيد






مامان سونیا
13 خرداد 92 9:59
ببین من وقتی نامرئی بشم طی الارض میکنم یعنی میتونم توی یک زمان چند جا باشم بعدشم برام اون موقع بعد زمان و مکان معنی نداره


اي قربون اون طي الرضت .. فدات بشم نامرئي شدي يه ندا بده دو سه كشور همسايه كار دارم بهت بسپارم برامم انجام بده قربونت..
مامان سونیا
13 خرداد 92 10:03
ای هلو- ای توت فرنگی -ای نارنگی آخه آلبالو گیلاس باری چی میگی کلم قربونت برم من


عججججججججججججججججججججيجم.....الان من كلي خجالت كشيدم...




مامان سونیا
13 خرداد 92 10:08
راستی عزیزم پست قبل از بازیم جدید بود چرا نظر نگذاشتی

الهي ...الان ميايم ببينم چه خبره...

نگار مامان عرفان
13 خرداد 92 10:33
مرسي از دعوتت ولي من بايد چكار كنم چجوري تو مسابقه شركت كنم ؟


تنبل خانوم يعني متن سوالا رو ميخواي ديگه...آخه كجاي دلم بذارمت باشه ميرسونم..
نگار مامان عرفان
13 خرداد 92 10:34
قربونت برم كه آهو را دوست داري . از بين اسب و پلنگ و عقاب . آفرين

همچين جيگرييييييييييييييييييم من...
نگار مامان عرفان
13 خرداد 92 10:36
مردم آزاري من نيايي ها . گفته باشم

اتفاقا ميام و روحتو زابراهههههههههههه ميكنم...
نگار مامان عرفان
13 خرداد 92 10:38
كارت حقوق و كيف پولت را هم پرت كن حيفه . ايشالا تو اداره عصباني بشي . البته كيف پول و كارت حقوقت را پرت كن به سمت خودم .


من غشم ميكنم حواسم به پول كيف و كارتم هست چه برسه به عصبانيتم..
نگار مامان عرفان
13 خرداد 92 10:41
اين كلم را خوب اومدي . موافقم
سايز 38 اي .

چه عجب چشت ورداشت يه تعريفي از من مظلوم بكني با اين خوش استيليم
(✿◠‿◠)
13 خرداد 92 10:41

-♥
--♥
---♥
-----♥
-------♥
--------♥
---------♥
-----------♥
-------------♥
,•’``’•,•’``’•,
.’•,`’•,*,•’`,•’
....`’•,,•’`
سلام آپپپپپپپپپپپپم..زودی بیا!


جونمي ..اومدم
نگار مامان عرفان
13 خرداد 92 10:42
اگه بدي تو دنيا نبود پس من به پيك جوك بگم كي رو اذيت كنن؟؟؟؟


منم تو رو يادم بود كه اينو نوشتم ديگه
نگار مامان عرفان
13 خرداد 92 10:45
در خصوصيات بد بايد مي نوشتي :
نــــــــــــــــــــــــــــــــاشـــــــــــــــــــكري


چلا؟؟؟؟؟؟؟
نگار مامان عرفان
13 خرداد 92 10:47
اسم ديگه وبلاگت را مگه قرار نبود منوچهري دات ني ني وبلاگ بذاري ؟




آره والله زنم زناي قديم.....


مامان سونیا
13 خرداد 92 10:47
ببینیم نمیگی عقاب و اسب و سگ گربه ناراحت میشن شما برمی گردی میگی من آهو رو بیشتر دوست دارم


مردم آزار كه بودم..حيوون آزارم شدم..
نگار مامان عرفان
13 خرداد 92 10:48
حالا كه دشمني را حذف كردي بذار ببينم حالا نسبتم با تو چيه ؟؟؟

جن و بسم الله....
نگار مامان عرفان
13 خرداد 92 10:50
مادرت هميشه پيش توئه و هميشه تو را ميبينه ودعاي خيرش پشت سرت . اين تويي كه اون را نميبيني .


عزيزم...
نگار مامان عرفان
13 خرداد 92 10:51
حالا اون اس ام اس را يواش در گوشي بهم بگو . كسي نميشنوه .


اولين فرصت ميزنم بهت...
نگار مامان عرفان
13 خرداد 92 10:55
حنا دختري در مزرعه يادت رفت بگي.


باشه خودت بنويس...استفاده ميكنيم
قطره
13 خرداد 92 11:46
چه دل پر دردی داری تو

مخصوصا سوال3...

بعد اونوقت تمام اینایی ک نوشتی همشون با هم 12 تا حرفن




اهههههههههههههههههههههههههههه مگه 12 تا حرف بايد ميبود..من فك كردم اين آقا غوله چه مهربون شده قبلنا 3 تا آرزو برآورده ميكرد...پس نگو...تورم به اينم رسيده حالا 12 حرفو از كجا بيارم
[تشویش][تشویش][تشویش]

قطره
13 خرداد 92 11:47
مگیم دوقلوهای افسانه ای رو فراموش کردی


نه ديگه اون يه پسرم داشت آخه..كلا من كارتوايي پسري رو دوس ندارم..
قطره
13 خرداد 92 11:49
دشمن کیه؟؟؟؟

آنســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه


واي واي واي قطره اي الان مياد جفتمونو خفه ميكنه...من نيستم آجي..برا خودت يه فكري بكن..فاتحت خوندس<<




لیلا مامان پرنیا
13 خرداد 92 12:01
منظورت از مامان پرنیان من بودم اگه منم پس اسم دخی من پرنیا س

عاشق اون نتیجه اخلاقیه ته پستاتم من عزیزمیییییییییییییییییییییییییییی

خوش به حال آقا منوچهر


عزيزم بند اولشو درنيابيدم

بند دومشو..قربونت بررررررررررررررررررررررررررم با احساس..با كلاس...عزيز..نازززززززززززززمي




مامان سونیا
13 خرداد 92 12:13
راستی عزیزم خصوصیم رو خوندی یا نه


آره عزيز دلم منم برات خصوصي گذاشتم...
دريا
13 خرداد 92 12:36
اين بند هشتت چه باحاله...


ما كلا با حاليمسايزمونم 38
مامان فاطمه
13 خرداد 92 12:40
پس ما چي ،،چرا دعوتمون نكردي


اي جونم خخخخخخخخخخخخخخخخ شما كه عزيزيد و دعوت
تازه وارد
13 خرداد 92 12:49
عزیزم نیومدی جوابای منو بخونی

الان مييام گلم
مريم
13 خرداد 92 12:55
بازم مثل هميشه تكي ..تــــــــــــــــــــــــــــــــــك


ممنونم....شما لطف دارين..
.....
13 خرداد 92 12:56



مامان مهنا
13 خرداد 92 13:23
اووووووووووووووووووووووووووف ماشالا ب حق خودت قانع نیستی


نه كه نه، من حق همه رو از گلوي يكي كه نمي دو نم كيه در ميارم..چه برسه به حق داشته خودم.......................................
مامان مهنا
13 خرداد 92 13:24
مثلا گفته دو بیت شعر شصت بیت شعر نوشتی
یا مثلا سوال سومو قرار بود 5 تا 12 حرف باشه کلی طومار نوشتی


دارندگي و برازندگي..حسود خانوم
باران زندگی
13 خرداد 92 13:24
قضیه مناظره انتخاباتی شد... تهش فهمیدیم کنکوره

الان این بازیه که ما رو بهش دعوت کردین؟

بازیم بازیای قدیم

عوضش عین همون مناظره کذایی جنبه فان و تفریح داشت

کلی خندیدیم

کم کم داره از پُستات خوشم میاد

آورین آورین

ادامه بده کلم

شما رو با صد كيلو عسلم نميشه خورد...همش تلخ تلخين حالا خوبه اين بازي رو من اختراع نكردماااااااااااااا..خدايا نوكرتم...
پستامم همش دبش دبشن كلي ام راي برا روز مباداي خودم جمع كردم..شرمندتونم هستم كه اين چن روزه نبودم بيام مردم آزاري...
الان كلم مستعد تر شد... شد..طالبي احترام بگذاريـــــــــــــــــــــــــــــــد..

مامان مهنا
13 خرداد 92 13:25
دشمن خودشه

از خودت میترسی ایسان

من كلا چيزي گردن نميگيرم..
ميانه دوستانو هم به هم نميزنم ...خودتون ميدونينفقط اينو بگم قطره اي كلي پشت سرت حرف زدتازشم به رش نداشتت و سايزت هم خنديداصن به من چه...خودتون ميدونين

مامان مهنا
13 خرداد 92 13:26
نه میبینم ک مشالا روت زیاده ب ی جواب قانع نیستی صدتا جواب میدی
میخواستی همه کارتونارو بنویسی


ببخشيد ديگه همين قدر از دستم برمياد..
مامان مهنا
13 خرداد 92 13:26
وای منم عاشق دوقولوهای افسانه ایی بود

جولز و جولی




اه اه اه


مامان مهنا
13 خرداد 92 13:28
اوووووووووووووووووووووووووف ما ب سایزای 38 عمرا رای بدیم

راي ميدي خوبم راي ميدي...راي ندي غصم ميگيره همش ميخورم ميخوابم چاق و چله ميشم..بعد آبروي تو ميره..


مامان مهنا
13 خرداد 92 14:00
ینی اونوقت دیگه سایزت 38 نیست؟؟؟
پس رای نمیدم
خخخخخخخخخخخخخخ


جونم كه بروزي الان راي بده خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
مامان ویهان
13 خرداد 92 14:55
بابا ای ول... من همیشه دیر میرسم... اینجا صبحها خیلی شلوغه... واقعا آخرشی آیسان خانوم... عاشق اسمتم والبته نوشته هات...


عزيززززززززززززززززززمي..خجالتم ميدي...ميبوسم وبهان گلمو




مامان ثنا
14 خرداد 92 9:36
سلام آیسان جونم


ممنون که منو هم دعوت کردی. ولی این چند روز یعنی احتمالا تا 10 روز آینده مهمان دارم. جواب دادن به این سوالا هم که کلی وقت میخواد . تا فکر کنی بنویسی. پس فعلا منو معاف کن تا شاید بعدا وقت کنم. مرسی.


باشه گلم..اصن يه سري ديگه خودم بجات تو بازي شركت ميكنم... ثنا جونو ببوس از طرف من










نیلوفر
14 خرداد 92 22:18
خخخخخخخ عاقا من به تو رای میدم. جای همون هشت نفر که اشاره خاصی بهشون ندارم.



یعنی آنچه خوبان همه دارند تو یکجا داریا.


عججججججججججججججججججججججججيجمي...منم انشالله دمتو ميبينم يه پست خيـــــــــــلي خاص برات دارم..حالا اصن اشاره نميكنم كه ميخوام معاون اولت كنم ...
نگار
16 خرداد 92 10:46
ببخش كه دعوت به مسابقه ام كردي و من وقت نكرده بودم جواب بدم . الان ميرم مسابقه . از تاخيري كه كردم معذرت مي خوام


باشه بخشيدمت..الان بدو برو مييام چك كنم..
نگار مامان عرفان
16 خرداد 92 11:02
جواب دادم

برو ببين

راستي جايزه ات چيه ؟



آره ديدم....از تو بيشتر از اين انتظار نمي رفت نگاااااااااااااااااري جونم

هیجان
16 خرداد 92 11:38
من عاشق واکنشت تو عصبانیت هستم و بسسسسسسس


اي خدا جونم من كه بند كيف ميفمو محكم ميچسبم....




مامان عبدالرحمن واویس
16 خرداد 92 11:40
گلم خصوصی داری


فدات...
نگار
16 خرداد 92 11:41
چند تا عكس در وب عرفان ، قابل توجه اونهايي كه چشم ندارن عكس هاي پيك جوكي زيبا ببينن.




اييييييييييييييييييييييييييييييييييييييش..... نديد بديدا چه پزي ميدن


سلام
16 خرداد 92 11:46
سلام منم بازی کردم و آپم نظر یادتون نره


رو چشم اومدم..دست پر
نگار
16 خرداد 92 12:17
مرسي خاله . اين عكسها را مامانم از پيك جوك برام آماده مي كنه و نمي دونم چرا نمي خواد به شما ياد بده .


من ميدونم عزيزم...چون بس كه اين دوست خوب من كه ماماني شما باشه..نانجيب تشريف دارن




نگار
16 خرداد 92 12:20
آره خاله ي من خيلي مهربونه و ولي حيف كه من قدرش را نمي دونم. راستي خاله شما برا ماهان مي خوني ؟ مگه كامپيوترتون خراب نيست ؟ ( عرفان)

الان كه نه..تازشم آقاي شوشويي مهربون امروز بلاخره تركم ميكنن ميبرنش تعمير اگه خدا بخواد....
نگار
16 خرداد 92 12:24
چقدر تو باهوشي آفرين از كجا فهميدي ؟؟ نه بابا مسئله بزرگتر از اين حرفهاست گوريل انگوري و گلابي هستن ديگه چرا تو ؟؟؟
سلامتي نداشته باشي خداييش پول به چه دردي مي خوره ؟؟؟ خدا نكنه پول آدم قسمت دكترها بشه .


الان انعكاس دادم به جناب آقاي دكتر حبيبي پور خودشون مييان باهاتون حرف ميزنن....آقاي دكتر..آقاي دكتر....بياين كه خانم بناكار ايشونــــــــــــــــــــــــن كه الان ذكر خيرش بود...
نگار
16 خرداد 92 12:35
آبي را مي شناسي ؟ سبزش




اااااااااااااااااااااااااااااااااااه نگو فيروزه اي همين سز و آبيه خودمونه..عججججججججججججججججججب




نگار
16 خرداد 92 12:40
مگه خنده داره ؟ عاشق ايران نديدي تا حالا ؟؟؟؟ بيا ببين .


عاشق مث تو نديده بودم...به لطف وب و بازي وبي ديدم..الان
نگار
16 خرداد 92 12:48
برا بيست هم لطفا بيا تو بچگي با هم دوست بشيم . من بزرگي را دوست ندارم.






چه خيري از بزرگيت ديدم كه از بچگيت ببينم ..خدا رو شكر كه اونوقتها نشناختمت..همكار نبودم،دوستت نبودم و مامانم برام وب درست نكرده بود كه چشم تو چشمت باشم










مامان ویهان
16 خرداد 92 13:37
مرسی عزیزم... حتما شرکت میکنم.. البته به بامزگی نوشته های شما که نمیشه...


مييام بهت سر ميزنم انشالله تا الان آپ شدي...حتما هم بامزه و دبش خواهد بود..
مامان مهرزاد
16 خرداد 92 19:55
سلام مرسی که اومدین جواب همه کامنت های دوست داشتنی تونو تو وب گذاشتم مرسی که سر زدید و مرسی که اومدید


سلام و تشكر از شركتتون تو بازي....
لیلا مامان پرنیا
17 خرداد 92 13:23
عید مبعث بر شما مبارک
براتون یه دنیا سلامتی و خوشی آرزومندیم


سلام عيد شما و پرنيا جونم هم مبارك...انشالله شمام خوشبخت و سلامت باشين
مامان سونیا
18 خرداد 92 8:26
آپپپپممممممممم


اومدم عزيز دلم..
مامان عرفان
18 خرداد 92 8:32
ديگه نگار بي نگار


پشت گوشت را ديدي نگار را هم ديدي .






مگه چي شده نگااااااااااااااااااري؟؟؟؟؟الان اشكم در اومد كه...

مامان عرفان
18 خرداد 92 8:35
عاشق مث تو نديده بودم...به لطف وب و بازي وبي ديدم..الان

خاستم ببيني بعدا اگه صد ساله ديگه نكير و منكر ازت پرسيدن ، نگي نديدم تا حالا . دوست به اين آينده نگري هم نديده بودي تا حالا . مگه نه ؟؟؟


البته كه نه...تو ته تهشي....
قطره ی دوست داشتنی مامان مهنا
18 خرداد 92 8:43
این اسم منو تا حالا شنیدی...
مامان مهنا منو اینجوری صدا میزنه

چجوري؟؟؟
تازه وارد
18 خرداد 92 8:43
سلاااااااااااااااااااااااااااااااام

آیسان جووووووونی




سلام عزيزم آني؟؟؟


مامان سونیا
18 خرداد 92 8:55
رای دادم دیگه اا بگم به کی رای دادم شما هم بری به اون رای بدی رای تقلبی رئیس جمهور لایق رو سر کار نمیاره ولی من به برگه سفید رای دادم شما هم میخوای به برگ سفید رای بدی خاله جون ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟




ههههههههههههههههههههههه..ايجونم چرا كه نه..منم بععععععععععععععععععععععععععععله


مامان سونیا
18 خرداد 92 8:59
ممنونم از حس همدرددیت خواهر گلم انشاالله که اینطور باشه و بتونه درک کنه ولی هرچی باشه اون بچه است و الان نیاز داره که مامانش کنارش باشه و نازش رو بخره بزرگ که شده دیگه وابستگیش به مادر کمتر میشه امیدوارم خدا خودش کمک کنه هم به خودمون هم به بچه های طفل معصوممون


عزيزم منم دو سه پست قبليم عين همين مشكلتو داشتم و الانشم درگيرشم ..بخدا هر روز صبح اونقد دلشوره برا جدا شدن ازش دارم كه فك ميكنم تو دلم لباس ميشورن..ولي چاره ديگه اي نيست بايد كنار اومد...انشالله خداي ماهان و سونيا هم كمك ما و بچه هامون ميكنه كه اين دوري هاي اجباري برامون سخت نشن




مامان عرفان
18 خرداد 92 9:14
به خودت بگو . متن پيامت يادت رفته ؟ پس برات كپي پيست مي كنم ببين حق دارم يا نه ؟؟؟

چه خيري از بزرگيت ديدم كه از بچگيت ببينم ..خدا رو شكر كه اونوقتها نشناختمت..همكار نبودم،دوستت نبودم و مامانم برام وب درست نكرده بود كه چشم تو چشمت باشم



منم نوشتم :

ديگه نگار بي نگار

پشت گوشت را ديدي نگار را هم ديدي .





[ها ها ها الان دريابيدم جوابيه كامنت قبلي ام رو صادر فرموديدبتركي فك كردم تو اداره چه خبري شده


مامان عرفان
18 خرداد 92 9:29
جواب هاي ، هوي است .
قربون حواس جمع . پ نه پ گوريل انگوري اختيار تام بهم داده كه عزل و نصب كنم منم با تو قهر كردم كه راحت تر اخراج ات كنم .

اين په نه په رو خوب اومدي....نگار جوني...جدا امروز تا الان خبري ازش نيس ازلش نكرده باشي
مامان عرفان
18 خرداد 92 9:47
نميخاستم بهت بگم سورپرايز بشي ولي مثل اينكه فهميدي ازلش كردم . فقط به خاطر تو .


نوككككككككككككككككككككككككرتم..دمين ايستي...
مامان عرفان
18 خرداد 92 10:24
نوككككككككككككككككككككككككرتم..دمين ايستي...

كج بشينيم راست بگيم . بيا اين "دمين ايستي " را به هركي كه تو قبولش داري بگيم ببينيم كسي ميفهمه منظورت را ؟؟؟؟ كه من هم بفهمم؟؟؟؟ نه خداييش كسي ميفهمه چي نوشتي ؟



بي سواتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتي،بي سوااااااااااااات،،برا خودم خرجش كرده بودن،درجا نقدش كردم.
نگار
18 خرداد 92 11:47
مرسي منو دعوت كرده بودي . هر چيزي گفتم الا تشكر . ببخش.


خواهش ميكنم...قابلي نداشت...
نگار
18 خرداد 92 11:49
زبل خان


چلاااااااااااااااااااااا؟؟؟؟
مامان ویهان
18 خرداد 92 13:58
سلام... خسته نباشید...احتمالا آخر وقته شما میخواین برین خونه اما هر وقت تونستی به وبلاگ ما سر بزنید اپم..


سلام ممنونتم ...چشم مشتاقانه منتظرتون بودم..
باران زندگی
18 خرداد 92 15:08
الهی شکر
بالاخره نمردیم و اون روز رو دیدیم که بعضیا آن بشن ولی آپ نشن


نمي دونم چه حسي كه بعضيا منو تشويق ميكنن عجب جو گير ميشم و چه پستها كه نميذارم..مث الانم
نیلوفر
18 خرداد 92 22:39
http://manokhune.blogfa.com/



عزیزم این لینک آشپزیامه. البته تعداد غذاهام بیشتره ولی این هفته نیستم نمیشه آپلود کنم. انشااله هفته دیگه


قربونت برم..انشالله موفق ميشي...حالا خواستي يه شبم ما رو دعوت كن حضوري خخخخخخخخخخخخخخخخخخخ




قطره
19 خرداد 92 8:50

آیسااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااان
درسته هر وقت اسم ننه ی مهنا رو مشنویم یاد می افتیم ولی خوش نداریم پشت سر رفیقمون حرف زده شه.... دوس به اون خوش تیپی و خوش استیلی .......
تازشم الانم جاش خالیه

آررررررررررررررررررررره خدايي الان اين حالت ندامتي داررررررررررررررررم كه فهميدم رفته مسافرت تازشم شما رم نبرده....
شیدا مامان الینا
19 خرداد 92 13:11
سلام دوست جونم . شرمنده نبودم برای شرکت در بازی چه کار باید بکنم


الان ميام گلم...
مامان سيد محمد سپهر
1 تیر 92 11:49
عزيزم چقدر دوست داشتم منم بازي....وقتي لحظه شماري مي كردم كسي بازي رام نداد..وقتي بازي سراغم اومد...گرفتاري نذاشت..به هر جهت شرمنده شدم..ولي ايمان آوردم بهتريني !


ناااااااااازي ميدونستم سرت شلوغه..انشالله سرياي بعد...فداتم هستم خودتون گلين