ختنه ماهان جان وعکس های زیر دوسال ماهان جان
عزیز دل مامانی چند روز پس از اومدن به خونه و تو یه صبح زیبا به سلامتتتتتتتتتی، مسلموووون شدمن که طاقت گریه های جیگر نازمو نداشتم توسط آقای دکتر و شوشوووووو جون به بیرون هدایت شدم، و های هاااااااااای گریه می کردم اولشم موافق نبودم که به این زودی ختنه بشی ،چون از بدو تولدت همش بیمارستان و تو سختی بودی،ولییییییی بابایییت گفت که انشالله این دیگه آخرین عذاب و البتهههههههه شیرینترین عذاب به لحاظ مسلمانیت می شه ....
یه هفته طول کشید تا خوب بشی و تو این مدت خاله سیما طبق معمول همییییییییشه کنارمون بود واز من و تو عسلم مواظبت میکرد
به توصیه بزرگترای فامیل و گیس سفیدا و ریش سفیدا
بعد از یه هفته که خوب شدی به همه اعلام کردیم که ختنه ات کردیم و یه جشن سوری ختنه راه انداختیم
خوشگل مامانی، مسلمون شدنت مباررررررررررک
اینم یه چندتا عکس ناز از ناناشششششششششششششم
هنوزشم که هنوزه فداش بشم از این خرگوشه می ترسه
عزیز دلم اولین تولدت مبارک.
.البته این چندمین تولدت تو یکسالگیته فدات بشم
عزیز دلم من فقط مادرتم ....اماتو، همه دنیای منی
فداش بشم گل پسرم که تو پنج ماهگیش ،سرش رو بدنش بند نبود و همش تکون تکون میخورد،
مراسم شب یلدا دو سالگی سالگی ماهان جان در مهد کودک نشاط
عکس دختر خاله سنا جون تو تولد یکسالگیش و حامی محکم تو دلبندم