ماهان جونم ماهان جونم، تا این لحظه: 16 سال و 5 ماه و 5 روز سن داره
آیهان منآیهان من، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 9 روز سن داره

ماهانی وآیهانی قند و نبات

تولد هشت سالگی ماهان جون

1394/9/7 12:01
734 بازدید
اشتراک گذاری

عشوه هایت مست مستم میکند.خنده هایت بت پرستم میکند

حرفهایت بوی باران میدهد،آرزوهای مرا جان میدهد

چشم هایت لبریز از شراب،میبرد از دل قرار و صبر و تاب

برق چشمت شعله فانوس عشق،آه تو طوفان اقیانوس عشق

باتو هر شب غرق رویا میشوم،همچو قطره محو دریا میشوم

در نگاهت حرف های صد کتاب،شوق وصلت میبرد از دیده خواب

سلام به همه دوستای نازنینم و سلام عزیز دل مامان،قربون چشمای خوشگلت بشم که داری کم کم بزرگ میشی،سه شنبه به لطف خدا   شمع هشت سالگیت رو فوت کردی و یه سال دیگه بزرگ و آقا شدیبوسچه احساس قشنگی دارم که کنارم هستی  و برات چهارتا چهارتا تولد میگیرم  با کیک ها و کادوها و مهمونای متفاوتآرامواااااااای داداشی به سلامتی بدنیا بیاد مجبورم برا اونم هر سال چهارتا چهارتا تولد بگیرم بی حوصلهبا یه تولد بابایی و دوتا تولد برا خودم بعبارتی میشه سالی 11 تا تولدخندونکخندونک حال داداشیم به لطف خدا خوبه خوبه الان هفته 25 ام رو سپری میکنیم،ایشالله زودی میاد کنارمون و جمعمون کامل میشهآرامفقط هرزگاهی اذیتم میکنه و ناجور اسپاسم میگیرم،جوری که اصلا توان حرکت ندارمغمگینولی به اومدنش و 4 نفره شدنمون میارزه چشمک

جمعه هفته پیش کلی مهمون نهار به خواست تو و سفارش پیتزا،ناگت مرغ ،سالاد ماکارونی و سوپ قارچ  درست کردم و تو دلم بشکن میزدم که امسال به خاطر شرایط جسمیم و اینکه تولدت تو ماه صفر افتاده ماست مالیش کردم رفت پی کارش خندونکشیطاندوشنبه شب اومدم برات کیک پختم ،کادو گرفتم  ،گفتم گل پسری جمعه مهمونا اومدن اینم کیک و کادو تولد اصلیت بمونه شب یلدا تولد بابایی که جفتشو مفصل میگیرم دلخور شدی و گفتی اینجوری نمیشه که من اصلا سورپرایز نشدم همه قشنگی تولد به سورپرایزیشه و یه کادوی سورپرایز مثل روبات پرنده!!تعجبخلاصه بعد شام و کیک شما با دلخوری رفتی خوابیدی من و بابایی نشستیم نقشه ریختیم فردا و پس فردا رو  که من مرخصی استعلاجی بودم به خاطر اسپاسم پام  باباییم مرخصی گرفت و تا نصفه شب برات شکلات کاغذی درست کردیم و برنامه ریختیم ،صبح هم اول من به دکتر رفتم بعدش رفتیم کیک و وسایل تولد و کادو گرفتیم و اومدیم مدرسه و یه  تولد سورپرایز اساسی  برات گرفتیمآرامتازه دلت خنک نشد که ثنا و سارینا و اردلان تو مهمونی مدرسه نبودن مجبورمون کردی یه کیک دیگه گرفتیم دوباره با وسایل تولدبی حوصلهدرسخوان رفتیم خونه مامان اینا و یه تولد دیگه در خدمتت بودیم..اینا به کنار تولد شب یلداتم سر جاشه خخخخخخخخهیپنوتیزمخنده

این کیک مامان پز شکلاتی نسکافه ای ..مدیونین اگه فک کنین خوشمزه تر از کیکهای حاضری نباشهراضی

این شکلات کاغذیهای خوشگل کار دست مامان و بابا  به تعداد  بچه ها و مسولین مدرسه،خیلی ناز شده بود..همه ازم تعریف کردنخندونکراضی

کیک ماهان جان تو مدرسه

خخخخخخخ الان 25 هفتم ،اضافه وزنم برا اونهخندونکوگرنه آیسان همیشه 38زبان


قابل توجه::کل دانش آموزان اول تا ششم مدرسه همین تعدادتعجبکلاس چهارم و پنجم فقط یه نفر دانش آموز دارهزیباماهان میگه بچه ها دلشون که بگیره با خانم معلمشون میان تو سالن یه ذره شلوغ پلوغی میکنن خانم مدیر دعواشون میکنه میدون میرن سر کلاسشونخندهقه قههقه قههیکیشون همونیه که پشت به دوربینه،طفلک کلا جمع ندیدهخندونک

ماهان چه ژستی گرفتهشیطان

اینم کیک سوم تو خونهجشن

افتتاح ربات پرنده ماهانی عصر همون روز

دوباره از گوشیم نتونستم عکسهای بیشتر و بهتر رو آپلود کنمغمگینغمگینهمینام فعلا غنیمته

راستی خاله نگار مهربون که همیشه هم شرمندمون میکنه این دفعم حسابی خجالتم داده و یه شلوار جین خوشگل و ناز برات گرفته که متاسفانه نتونستم عکسشو با بقیه کادوها بزارم از همینجا ازش یه دنیا تشکر میکنم بووووووووووسبوس عکسو که میگیرم تو گوشیم مفعوالاثر میشهترسو

عزیززززززززززززززززز دلم هزاران هزار بار تولد مبااااااااارک،عاشقتیمبوسمحبتبغل

 

پسندها (5)

نظرات (5)

مامان کارن( رزیتا )
15 آذر 94 10:32
تولدت مبارک خوشمل خاله
بابا و مامان
23 آذر 94 10:14
تولدت مبارک عزیزم
مامان اهورا
24 اسفند 94 11:29
سلام آیسان جون فارغ نشدی؟ بیا خبری از خودتون بذار دیگه کلا بیخیال وبلاگت شدی ها
مامان علی و محمدسبحان
27 اسفند 94 8:59
باز هفت سين سرور ماهي و تنگ بلور سکه و سبزه و آب نرگس و جام شراب باز هم شادي عيد آرزوهاي سپيد باز ليلاي بهار باز مجنوني بيد باز هم رنگين کمان باز باران بهار باز گل مست غرور باز بلبل نغمه خوان باز رقص دود عود باز اسفند و گلاب باز آن سوداي ناب کور باد چشم حسود باز تکرار دعا يا مقلب القلوب يا مدبر النهار حال ما گردان تو خوب راه ما گردان تو راست باز نوروز سعيد باز هم سال جديد باز هم لاله عشق خنده و بيم و اميد عید شما مبارک
مامان اهورا و آریا
17 شهریور 95 9:55
آیسان دیگه زیادی تنبل شدی دختر بیا عکس عضو جدیدتون رو بذار برامون اسمشو چی گذاشتین
مامانی نازگلا
پاسخ
سلاااااام عزیزم،چشششششم بزودی