ماهان جونم ماهان جونم، تا این لحظه: 17 سال و 12 روز سن داره
آیهان منآیهان من، تا این لحظه: 8 سال و 9 ماه و 15 روز سن داره

ماهانی وآیهانی قند و نبات

....

تاریک کوچه‌های مرا آفتاب کن  با داغ‌های تازه، دلم را مجاب کن  ابری غریب در دل من رخنه کرده است  بر من بتاب، چشم مرا غرق آب کن .. امروز 25 /تیر ماه نودو چهار هستش..یه روز متفاوت برای من...یه روز که اولین حس یه تجربه از گذشته شیرین رو دارم اما الان حال و هوای ترش و شیرینی و ملسیش را حس نمیکنم...حس نمیکنم چون حسابی درگیرم،حسابی آشفته ام،حسابی تو دلم آشوب بپاست...چقد صدای نجوای قران امروز صبح اداره با اشکهای درونیم آهنگ زیبایی درست کرده،،چقد حال امروزم عجیبه،چقد دوست دارم امروز های  های گریه کنم...مامان جان به خدا جات خیلی خالیه..الان لازمت دارم بی انصاف........ چند روزه یه احساس و یه حالتها...
25 تير 1394

تابستون 94

دوستت دارم هایت را   ... به کسی نگو ! همه را نگه دار برای خودم !   من.. جــانم را برای شنیدنشان کنار گذاشته ام . سلام عزیز دل ماماااااااااااااااااااان،همه وقتت بخیر خوشگلم،مهربونم،نفسم،همه دنیام اینکه خیلی وقتته به وبت نمیام دلیلش این نیست که کمتر از روزهای دیگه دوستت داشته باشم عسلم،خودت با همین سن کم و عقل بزرگ و دل مهربونت مامانی رو همه جوره درک میکنی  و میدونی که چقد فعلا خسته اممممممممممم..خسته ه ه ه خسته خستههههههههههههه...هم جسمی هم روحی... دورت بگردم این مدته وقت نمیشه تو رو به باشگاه ببریم و مدرسه هاتم که تعطیل شده و به خاطر شیطنت و آتیش سوزوندن شما و بچه های همکارام ...
10 تير 1394
1