ماهان جونم ماهان جونم، تا این لحظه: 17 سال و 12 روز سن داره
آیهان منآیهان من، تا این لحظه: 8 سال و 9 ماه و 15 روز سن داره

ماهانی وآیهانی قند و نبات

چهارشنبه سوری ..

حسادت یا خساست ؟ اسمش را هرچه میخواهی بگذار ، من میخواهم تو فقط عزیز دل من باشی !   دوستای خیلییییییی خوبم،ماهان خوشششششششششگلم سلام پیش پیش چهارشنبه سوری و عیدتون مبارکککککککککککککک امسال برا عید به خاطر اولین عید فوت آقا جون ، کار زیادی نکردیم،هفت سین خاصی مهیا نکردیم،اما برا گل پسری اساسی خرید کردیم،و اگه ایشالله جور شه ((مثلا از یه جایی پول برسه دستمون ))مثل سالای قبل میخوایم بریم مسافرت .. خب به تلافی چند وقت گذشته که عکس کمتری  درج کردیم،چند تا عکس  میزاریم یه روز در  اداره که کاملا حواست به  قیم بازی هستش..قربون اون  فیگورت آخرین جمعه سال 1393 و...
24 اسفند 1393

دغدغه این روزهایمان

سلام سلام سلام سلاااااااااام به روی ماه دوستان گلم و ماهان عزیزززززززززززم عاغا ما تمدد اعصاب نمودیم و برگشتیم،اما چه برگشتنی دیگه از آیسان 38 مد سایز و خوش استیل خبری نیست که نیست ،دشمن شاد شدیم رفت پی کارش همچین گلمبه تپل مپل شدیم که نگو یادش بخیر اینجا میومدیم همش  قر میدادیم و فیس و افاده و پز و مز میدادیم به دوستان آهتون گرفت دوستان چاقالو ...الهی به حق پنج تن شمام چاقتر بشین،لال از دنیا نری بگو آمیییییییییییین این یه طرف ،قضیه دوم من با شوشو خیلی بد شدم،دیگه جیک جیک کردنا ،،همش برام مردنا ،یواشکی بیرون قرار گذاشتنها، کم رنگتر شده ،فک کنم چشم خوردم بریم سراغ دغدغه،دقدقه،دقدغه،دغدقه.. خخخخخخخخخ حالا ه...
16 اسفند 1393

تماشای ماهی قرمز

راهــ کـِـﮧ میـروے عَقــَـب میـمــانَــم ••• نـَه بـَـرای اینـکـِـﮧ نـَخواهَـم با تــُـ[♥]ــو هـَـم قــَـدم باشَـم میـخواهـم پا جاے پاهایـَـت بگــُـذارَـم میـخواهـَـم مـُـراقبـَـت باشَم میـخواهـَــم رد پایـَـت را هیچ خیابانـے در آغوش نکـِـشـَــد تـــُـ[♥]ـو فــَـقـَـط بـَــراے مـَـنے ••• سلاااااااااااااام به روی ماه و قشنگ ناز پسر عزیزم و دوستای گل مهربونم مامانی فدات قول دادم زود زود بیام  تو وبت ،از آخرین پستیم که گذاشته بودم برات تا الان جفتمون مریض بودیم و تو استعلاجی ،امروز بهتر شدیم ،گفتم یه سر به وب تو  دوستان خوب مشترک بزنم الهی ...
9 اسفند 1393

برقرار خواهیم شد...

دوست دارم های دنیا برایم فرقی ندارد ولی وقتی تو می گویی دوستت دارم غوغای دلم را هم نمی توانی تصور کنی ... سلااااااااااام عزیز دل مامان،سلام نفسم،قربون چشای خوشگلت بشم هر وقت از زندگیت که این برگه از خاطراتتو میخونی بدون که عاااااااااااااااااااشقتم خیلی زیاااااااد،زیاد تا اونجایی که حسابش تو دفتر دستک هیچ حسابداری جا نمیشه،فدات بشم گل پسرم که چند روزه مریض شدی و من و بابایی حسابی کلافه و نگرانتیم،چند شبه تب داری و من و بابایی تا صبح بالا سرتیم دیروزم من مرخصی بودم و مواظبت،امروزم بابایی مونده پیشت،الهی که درد و بلات بخوره به جون  من،الهی تبت بیاد به من عزیز دلم ...،نه !!!!مامانی اینا رو نمینویسم که ازمون تشک...
3 اسفند 1393
1