ماهان جونم ماهان جونم، تا این لحظه: 17 سال و 12 روز سن داره
آیهان منآیهان من، تا این لحظه: 8 سال و 9 ماه و 15 روز سن داره

ماهانی وآیهانی قند و نبات

همسري عزيزم...

همسر عزيز و دوست داشتني ام ،مي دانم كه بلخره اين پست و اين صفحه را كه متعلق به توست و من با يه بغل عشق برايت مينويسم را خواهي خواند متاسفم اگه اين عشق بوي زير بغل گرفته،،نيس كه ديشب قرمه سبزي خورديم فك كنم بايد مال اون باشه..اما كي نميدانم؟؟؟....نميدانم چون ميدانم كه چند روز پيش مهندسيت گل كرده و زدي فك كامپيوتر رو پياده كردي و انداختي گردن فلش بيجاره من !!!ولي خوب خدا رو شكر كه اينطوري بهونه اي شد تا شما گلم زودتر از امروز و رفع سوء تفاهم ها با اين پست ، بابت پست قبلي  و توطئه هاي زنانه ..طلاقمو كف دستم نشماري..هر چن با اين آشفته بازار ارز و سكه ..عمرا اگه بتوني... بعدشم عجــــــــــــــــــيج دلم،به قول اون روحاني كه همه رو به قناعت...
28 خرداد 1392

نخندين سرتون مياد...

 كسي تا حالا پسمل نامرد ديده؟؟؟؟؟؟؟؟ اين شكل يه پسمل،، آخر نامرد ييييييييييييييييييييييه    اينم همون شكليشه... چرا؟؟؟ بله آقا ماهاني مطمئنم انشالله تو آينده كه اينو بخوني  اولش     بشي  و فك كني ،چرا ماماني اين حرفو در مورد تو ميزنه....ولي وقتي خوندي و تموم شد با خودت ميگي واقعا من  همچين نامردي بودم. .. بعد اگه تا اون زمون زنده بودم مياي و ازم حلاليت ميخواي كه منم ميزنم پس گردنت و ميگم  در قبال كارهايي كه الان نمي دونم و خواسته هاي  اون زمونم كه   به احتمال زياد طلاق همسريت و كنار خودم موند نت  خواهد بودحلا...
25 خرداد 1392

ماهانم ،،

        درگیر رویای توام.منو دوباره خواب کن....دنیا اگه تنهام گذاشت.تو منو انتخاب کن.دلت از آرزوی من.انگار بی خبر نبود.... ماهان عزيزم ،دلبندم الان ماماني در اداره هست و حسابي دلش برات تنگ شده...تنگ كه نه ،،شايد دلش برات سوخته...ماهاني جونم، اين بغض راه گلومو بسته و من توان نگه داشتن تلخي و سنگيني اين بغض روندارم.،توان جلوگيري از سرازير شدن اشكهايم كه مثل آتيش روي گونه هايم داغ ميگذارن رو ندارم....الهي من فداي اون چشماي نازت بشم كه به خاطر ساختن فردايت ،امروزت رو خراب كردم... بميرم كه بخاطر مرد بار آوردن براي فرداهات ..كودكيهاي امروزت  رو  ازت گرفتم...عزيزدلم بابت صبح كه نرسيده به خونه خاله سيم...
23 خرداد 1392

تنبيه مامان بابت ديروز..

مامان خانمي كارت ديگه تمومه...شمشير كه هيچي اسلحه هامم از رو برات بستم..كارو بايد يه سره كنم..صبحي حال كيو گرفتي هاااااااااااااااااااااااااااان...اين كمرم از رو زير شلواري خودم بستم با اون موهاي عصبي ام.. عزيزم ببخشيد ،،من الان كلي پاچه خواريت ميكنم  كلي ام برات باج مي دم تا منو ببخشي..ببين الان چقد نادمم تازشم از صبح تا حالا تو اداره بابت صبح گريه كردم نادمي كه باش..بايدم نادم باشي...ولي بذار فك كنم ببينم ميتونم ببخشمت اين دو تا عكس بالاييم آرشيو ..مامانيم طفلي عكس كم داشت ..اينارو گذاشت  الان كه فك كردم ديدم  به شرايطي ببخشمت...همه اوامر من بايد تا آخر اجرا بشه..اولشم اينكه  برام كلي  ق...
23 خرداد 1392

ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﻲ ﻳﻌﻨﻲ ﻧﮕﺎﻩ ﺧﺪا...

  اي خدای مهربان ،و دهنده بي منت كه اگر  همه بستانند،،تو ميدهي و چون تو بدهي،  کَس نتواند  كه ستاند . . . براي تو تواناي مهربان،غير ممكني وجود ندارد..هميشـــــــــــــه و هميشــــــــــــــــــه...اميدي در ناميدي هست...براي همه ناميدي هايم كه برايم اميد كردي هزااااااااااااااااااران هزااااااااااااااااااااااار بار شكرت ميكنم.....  اي خدا هزارررررررررررررررررررران هزاااااااااااااااااااااااااااااااار بار شكرت... خدايا التماست ميكنم  اين عزيز دلم  رو از هر چي  چشم بد و روزگار نامطلوب هست  درامان نگهش داري.. .   اين عزيز دل منهههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه...
23 خرداد 1392

بازي وبي

سلام و آرزوي سلامتي براي همه ني ني ها ي گل وبلاگي  و دوستان گلمون..و ماهان عزيزم..امروز من با معرفي  مامان مهنا (آنه جون) و مامان پرنيا جونم به بازي وبي دعوت شدم..ممنونشونم..منم اطاعت امر كردم و تو بازي شركت ميكنم... :1 بزرگترین ترس تو زندگیت چیه؟ ,واقعا، جنگ بين كشورها و كشتار مردم بيگناه 2 :اگر 24 ساعت نامرئی بشی چه کار میکنی؟ ميرم مردم آزاري بعضيااااااااااا،اصنم سراغ طلا و جواهر فروشيا نميرم كه شيطان وسوسم كنه.. 3:اگه غول چراغ جادو توانایی برآورده کردن 5تا12 حرفت رو داشته باشه اون چیه ؟1-  خوشبختي كامل همه بچه ها ي دنيا و ماهان جونم 2-  سلامتي و خوشبختي خودم و خونوادم 3 شفاي همه مريضان و خوب شدن ...
18 خرداد 1392

كي گفته سنگ بزرگ علامت نزدنه...

من كييييييييييييم،، اينجا كجاست،، وب چيه،،پست كدوووووووووووووووم ماهان كيييييييييه اين گنجيشكا و ستاره ها چي  مخوان دور سرم چرخ مي زنن....آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآاخ،آخخخخخخخخخخخخخخ آهان اي ماهان نامرد يادم اومد..پنج شنبه كه با هزار جور دلتنگي وعشق  اومدم پيش شما و بابايي و كلي با هم دل داديم و قلوه گرفتيم و به قول باباييت مارچ و مورچ براه انداختيم بعد از مراسم شب هفت پسر عمه ام و شام و البته كلي گريه و زاري آخر شب  رفتيم خونه بابا بزرگ و در كمال ناباوري ديديم خونشون عروسيه و شام عروسي كه مال يكي از فاميلاي بابا بزرگ بود رو تو حياط خونه بابا بزرگ بار گذاشته بودن و ما هم بلاجبا...
7 خرداد 1392

ام تري..هاي من

  خوب است و قشنگ اين که دلگير شويم                         در دام دل شکسته زنجير شويم اي عشق هميشه از خدا ميخواهم                       کنار من باشي و پا به پاي هم پير شويم                                  منوچهر عزيزم سالروز يكي شدن دلهايمان مبارک اين قلب من است پر از عشق  كه زير پايت گسترده ام... كسي ميدونه m 3 چه معني داره؟؟؟؟...
7 خرداد 1392

تحريم

  فوري-فوري   سلام دوستان وبلاگي باحال هر كي منو بعنوان رئيس انجمن بانوان وب قبول داره ...اعلام ميكنم وب باران جونم از الان تا وقتي كه گفتم تحريم شده.....باااااااااااااااااااااااااااشه دوستان گلم...بهشون سر نزنيناااااااااا دارين كه بارانيا حالا حذفش نكنين.............. ...
5 خرداد 1392

ماهان جونم..

سلام عشق مادر،،عزيز دلم ،،ماهان جونم  الان كه دارم اين پست رو مينويسم كلي دلم گرفته و دوست داشتم الان پيشت بودم و كلي نازت رو ميكشيدم...خوشگل ماماني الهي بميرررررررررم كه ديروز  بخاطر ننوشتن مشقات و تمرين هاي كلاسيت باعث اذيتت شدم و  اون همه گريه كردي بخدا ماماني منظوري نداشتم فقط دلم نمي خواد بخاطر سهل انگاري و يا احساسات مادرانه آينده تو عزيزم رو خراب كنم ..عشق من خدا مي دونه وقتي قبل از اينكه  پا به پاي  گريه هات گريه كنم  ،چقدر خودمو گرفته بودم تا فك نكني  ماماني ضعيفه يا  با گريه و خواهش مي توني از زير بار مسوليت و درس و مشق فرار كني ولي  حس مادري حس مسوليت و آينده نگري را تسليم خود كرد و ...
2 خرداد 1392