تولد/ زلزله / بیماری و بستری شدن ماهان جون
عزیزتر از همه کسم و عشق مامان، پدری با پاک کردن و ازبین بردن بسیاری از عکسهای نوزادی و بیمارستانت و سانسور کردن قصه کوچکیت دوست داره خاطره تلخ اون روزها رو از ذهن من و خودش و حتی تو که شاید هیچ وقت بیاد نیاوری رو از بین ببره و شاید خوب نباشد من هم همه خاطرات کودکیت را برایت بنویسم اما اینکارو میکنم چون معتقدم باید همه چیز رو از طفولیت خودت بدونی و بفهمی که زندگی سربالایی و سرپایینی های زیادی داره آدما خیلی وقتها به انتهای راه زندگیشون می رسن و خیلی وقتها معجزه و خواست خدا به کمکشون میاد،شاید این صفحه تلخترین صفحه خاطره زندگیت باشد و من عاجزانه از خدای مهربان می خواهم که چنین شود و فصل غم زندگیت در همین صفحه بسته...
نویسنده :
مامانی نازگلا
12:49