ماهان جونم ماهان جونم، تا این لحظه: 16 سال و 4 ماه و 7 روز سن داره
آیهان منآیهان من، تا این لحظه: 8 سال و 1 ماه و 11 روز سن داره

ماهانی وآیهانی قند و نبات

تولد هشت سالگی ماهان جون

عشوه هایت مست مستم میکند.خنده هایت بت پرستم میکند حرفهایت بوی باران میدهد،آرزوهای مرا جان میدهد چشم هایت لبریز از شراب،میبرد از دل قرار و صبر و تاب برق چشمت شعله فانوس عشق،آه تو طوفان اقیانوس عشق باتو هر شب غرق رویا میشوم،همچو قطره محو دریا میشوم در نگاهت حرف های صد کتاب،شوق وصلت میبرد از دیده خواب سلام به همه دوستای نازنینم و سلام عزیز دل مامان،قربون چشمای خوشگلت بشم که داری کم کم بزرگ میشی،سه شنبه به لطف خدا   شمع هشت سالگیت رو فوت کردی و یه سال دیگه بزرگ و آقا شدی چه احساس قشنگی دارم که کنارم هستی  و برات چهارتا چهارتا تولد میگیرم  با کیک ها و کادوها و مهمونای متفاوت وااااااا...
7 آذر 1394

جواب سونو و این مدتمون..

تاری از موی سرت کم بشود میمیرم    اه گیسوی تو در هم بشود می میرم قلب من از تپش قلب تو جان میگیرد     آه قلب تو پر از غم بشود،،می میرم من که از عالم و آدم به نگاه تو خوشم   سهم چشمان تو ماتم بشود ،میمیرم مثل آن شعله که از بارش باران مرده است اشک چشم تو دمادم بشود میمیرم وقت بیماری و بی تابی من دست کسی،...                                     جای دستان تو مرهم بشود،.... میمیرم ...
1 مهر 1394

نی نی خوش قدم من

سیب نازی  هستی آویزان از شاخه‌ای در آسمان باور کن عابد نیستم عاشقی ناگزیرم که چنین دست‌هایم را به چیدن تو بلند کرده‌ام ... سلااااااااااااااااام سلاااااااااااام دوستای خوب و با حالم و دو تا جوجه ناناش خودم ماهانی و اونیکی جوجه که هنوز تو کف دخمل یا پسمل بودنش موندیم اما دعا دعا میکنیم یه جوجه پر طلایی ناناش دخمل باشه که به قول ماهان جون تو عروسی داداشش هی برقصه خب دیگه بلاخره  مام نازمونو کم کردیم و دلمونو بزرگ برا اومدن یه نازدونه دیگه الهی که قربونش بشم از همین الان اینجوری اذیتم میکنه فسقلی راستش بعد اون روزی که بر...
12 مرداد 1394

....

تاریک کوچه‌های مرا آفتاب کن  با داغ‌های تازه، دلم را مجاب کن  ابری غریب در دل من رخنه کرده است  بر من بتاب، چشم مرا غرق آب کن .. امروز 25 /تیر ماه نودو چهار هستش..یه روز متفاوت برای من...یه روز که اولین حس یه تجربه از گذشته شیرین رو دارم اما الان حال و هوای ترش و شیرینی و ملسیش را حس نمیکنم...حس نمیکنم چون حسابی درگیرم،حسابی آشفته ام،حسابی تو دلم آشوب بپاست...چقد صدای نجوای قران امروز صبح اداره با اشکهای درونیم آهنگ زیبایی درست کرده،،چقد حال امروزم عجیبه،چقد دوست دارم امروز های  های گریه کنم...مامان جان به خدا جات خیلی خالیه..الان لازمت دارم بی انصاف........ چند روزه یه احساس و یه حالتها...
25 تير 1394

تابستون 94

دوستت دارم هایت را   ... به کسی نگو ! همه را نگه دار برای خودم !   من.. جــانم را برای شنیدنشان کنار گذاشته ام . سلام عزیز دل ماماااااااااااااااااااان،همه وقتت بخیر خوشگلم،مهربونم،نفسم،همه دنیام اینکه خیلی وقتته به وبت نمیام دلیلش این نیست که کمتر از روزهای دیگه دوستت داشته باشم عسلم،خودت با همین سن کم و عقل بزرگ و دل مهربونت مامانی رو همه جوره درک میکنی  و میدونی که چقد فعلا خسته اممممممممممم..خسته ه ه ه خسته خستههههههههههههه...هم جسمی هم روحی... دورت بگردم این مدته وقت نمیشه تو رو به باشگاه ببریم و مدرسه هاتم که تعطیل شده و به خاطر شیطنت و آتیش سوزوندن شما و بچه های همکارام ...
10 تير 1394

همینجوری...

حیفم آمد صبح را با نفس خوب خدا "ها" نکنم... بیت بی معنی " من بودن " را "ما" ن کنم... حیفم آمد که در این روز دل انگیز خدا..... گره کوچکی از قلب کسی وا نکنم... اینهمه مهر که به من بخشیدند...عاقبت در نگه منتظری جا نکنم... سلااااااام دوستای خییییییییلی خوبم،ماهان یکی یه دونم،صبح همه قشنگگگگگگگگ و ناز اول نوشت: خدمت همه دوستای مهربون و نازم بگم که تو شمال که بودیم، آره دیگه یکی از 17 تا ماشین شاسی بلند خوشگلمونو بردن  که البته به جاییم بر نخورد فدای سرمون ،خخخخخخخخ دروغ گفتم،جو گرفتتم خود ماشینو نبرده بودن که محتویات ماشی...
2 ارديبهشت 1394

عکسهای شمال 2.و تور تبریزگردی

خب..میرسیم به عکسهای  مسافرت و شمال..البته امسال خیلــــــــــی خوش نگذشت،چون هوا سرد و بارونی بود همش تو ویلا موندیم ...بعدشم شدید گرون بازار شده بود..بعد بعدشم ماشینمونو دزد  برد  و خورد و اعصابمونو به هم زد بعد بعد بعدشم ،،با احترام به همه دوستای گل وبیمون مخصوصا شمالیای عزیزم،،بعضی از مردمشم دیگه مردم سابق نبودن کلی سفارش کلوچه و کوکی داده بودیم که روز تحویل که رفتیم دیدیم همه اون چن روزه طفلیا نشسته بودن برا کله گشاد ما کلاه گشادتری میبافتن وقت نکرده بودن عین سفارشمون پخت کنن،هر چی کوکی خمیر و مونده بود فله ای ریخته بودن تو کارتونها مامانی شمال که زیاد خوش نگذشت پاشو بریم ...
17 فروردين 1394

تقویم ماهان جون و چهارشنبه سوری

دلم که برایت تنگ شود..سرک خواهم کشید به لا به لای نوشته های خودم... میدانم..               هیچ جای دیگر،اینقدر پر نخواهد بود از "تو" یه دنیا سلام و آرزوی سلامتی به ماهان خوشگلم و دوستان نااااااب نابم امروز به جبران روزای گذشته و پستهای بدون عکس گذشته ،پست عکس بدون مطلب میزارم اینم تنبیه خودم تا من باشم در آینده پست بدون عکس نزارم ..خخخخخ  بحله ما اینجوریم کلا ...جریمه هامون  شامل  حال خودمونم میشه مدیونین اگه فک میکنین  به خودمونم رحم نمیکنیم تقویم آلبومی ناز دونم...از طرف مدرسه ...
17 فروردين 1394
1